بانک اشعار دوبیتی اهل بیت علیهم السلام

برای درج دوبیتی های خود اینجا ضربه بزنید

دست بالای دست

از قدیم و ندیم می گویند

دست بالای دست ؛ بسیار است

دست بالای دست ها ... اما

دست مشکل گشای کرار است

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1077

عمر گدایی من و سلطانی ات یکیست

عمر گدایی من و سلطانی ات یکیست

آنان که بحر را به نظر در سبو کنند

آیا شود سبوی مرا زیر و رو کنند؟

دل را حرارت غم تو کم نمی شود

ما را اگر به چشمه ی زمزم فرو کنند

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1076

ذوالفقار

ذوالفقاری که حق به لب دارد

روح از مشرکان طلب دارد

ذوالفقاری که برق تا می زد

لشکری صف نبسته جا می زد

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1075

9

غربت کده

آسمان دل غربت کده ام بارانی ست

ابری ام دیده ی ماتم زده ام بارانی ست

مثل پروانه دلم در به در سوختن ست

گریه ی شمع همه زیر سر سوختن ست

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1074

ای تیغ ...

ای تیغ ! دمی که یارم از پا افتاد

انگار علی زیر قدم ها افتاد

یک شهر برای بردنم رد می شد

از روی دری که روی زهرا افتاد

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1073

کوفه چه کردی با انیس نیمه شب هایت

امشب تمام شمع ها پروانه ها مردند

امشب تمام لاله ها از غصه پژمردند

امشب صدای بی کسی از چاه می آید

پس کی مناجاتی او از راه می آید

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1072

گریه ی محراب

با ناله های حیدر محراب گریه می کرد

از عمق زخم آن سر محراب گریه می کرد

در اوج بی قراری همراه اشک مولا

با سوز آه مادر محراب گریه می کرد

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1071

عشاق روزگار یکی در میان خوشند

آنان که عابدند به وقت اذان خوشند

آنان که زاهدند به یک تکه نان خوشند

از هر دو تا نگار یکی ناز میکند

عشاق روزگار یکی در میان خوشند

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1070

چه علی علی , چه علی خدا , چه خدا علی

شب دیده ام به جمال تو شده روشن ای مه منتخب

که ز خواب و خور تو فکنده ای ؛ من خسته ای شه منتخب

چه نموده با دل بینوا می بی عنب لب چون رطب

که گذشته از سر من دگر ز حلال و منکر و مستحب

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1069

تاریخ خلقت است سراپا علی علی

میگفت حی عالی اعلا علی علی

در وقت خلق احمد و زهرا علی علی

آمد زمان پدید و مکان گشت آشکار

تاریخ خلقت است سراپا علی علی

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1068

باز تنها می رود ...

باز تنها می رود / درمیان کوچه ها با یاد زهرا می رود

بر لبش یا فاطمه / ذکر تسبیح علی تا عرش اعلی می رود

بعد سی سال او هنوز / با دلی پر سوی نخلستان غم ها می رود

دیدگانش فاطمی / حس دلتنگی او دارد ز دنیا می رود

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1067

کاش ...

کاش این منبر و محراب نمی زد نظرش

از سر شانه ی در حال نماز سحرش

چقدر بال ملک ریخته تا دور و برش

او بزرگ است و در این خاک نمی گیرد جا

آسمان است و رسیده است زمان سفرش

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1066

اذان آخر

امشب علی می بیند اشک دخترش را

در کوفه می گوید اذان آخرش را

مرغابیان خانه دامن را نگیرید

 خالی کنید ای عرشیان دور و برش را

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1065

تمنای علی

در دل خاک رود قامت رعنای علی

لاله گون گشت ز خون روی دل آرای علی

می چکد اشک حسن بر رخ زیبای علی

مرغ آمین به دعای سحرش پاسخ داد

از خداوند همین بود تمنای علی

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1064

غسل بابا

نیمه شب بود و از بهشت خدا

ناله و سوز وآه می آمد

شعله های غم بزرگ کسی

از دل سرد چاه می آمد

زهرا

https://janat1.ir/poem/id=1063

از

اشعار دو بیتی اهل بیت

تقویم و اوقات شرعی


حدیث روزانه


حکمت روز



برنامه های مجمع

آمار بازدید و محتویات