سر صبحی هوس چای نجـف زد به سـرم

ای بسوزد پـدر عشـق در آمد پـدرم

هر کسی عاشـق جایی و مرامی ست اگر

روی پیشانی این بنده نوشتند ..... حـــرم

دارم سلام به حضرت اربابِ کربلا

دیدم دوباره نیمه شب خواب ڪربلا

ای ڪاش ڪه من هم بشوم زائر شما

دستم بگیر بحق سه ساله ات

یا شاهِ ڪربلا...

❤️

دلم هوای حرم دارد وهوای حسین
لبم نوای حرم دارد ونوای حسین
 
چه میشود که خدایا به یک دعای حسین
من ازنجف بروم تا به کربلای حسین

پیاده رفتن این جاده کار عشاق است
نگاه مادر سادات یار عشاق است

یا ابا عبد الله الحسین علیه السلام

بهر  سَر  تو  عجوزِ  پیر  آوردند 

بهر جگرت سه شعبه تیر آوردند

این ذکر علی و مادرت زهرا بود

فرزند  مرا  غریب  گیر  آوردند

یا ابا عبد الله الحسین علیه السلام

سینه ای کز معرفت گنجینه ی اسرار بود

کی سزاوار فشار چکمه ای خونخوار بود

مادرت می دید با نیزه به پهلویت زدند

این مواسات تو بهر ضربه ی مسمار بود

حسین جان..

ای که در دست خودت رزقِ فراوان داری
تا قیامت به لبم نام حسین جان جاری

من به مهر و کرم و لطف تو ایمان دارم
اربعین داغ حرم بر دلمان نگذاری...

نام حُسِین سر دَرِ قلبم مشخّص است

در خانه گر کس است همین حرف هم بس است

بیتی که نام و یادِ تو در آن بُوَد حُسِین 

یک بیت ساده نیست که بیتُ المُقَدَّس است

ابریم و در هوای تو باران گرفته ایم 

نام حسین (ع) آمد و جان گرفته ایم 

عطر سیب حَرَمَت دل ز دلَم بُرده حُسین

حَسرت دیدڹ صَحنَت به دلَم مانده حُسین

گفتم حسین قفل دلم ناگهان شکست
بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست

با خطبه اش به کوفه نشان داده خواهرت
زینب نخورده است در این امتحان شکست

در کنج قفس پر زدنم را چه کنم ؟

زنجیر اسارت به تنم را چه کنم ؟

رویای حرم رفتنم آقا خوب است ...

کابوس حرم نرفتنم را چه کنم ؟ ...

علی حقیقی