حکمت ها، نامه ها و خطبه های نهج البلاغه با ترجمه فارسی و انگلیسی

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:

در میان متن کلمه , عبارت را جستجو کن.
تعداد بازدید این مطلب : 134470                                           تعداد مطالب یافت شده : 560

فلسفه احکام الهى

نماز، موجب نزدیکى هر پارسایى به خداست، و حج جهاد هر ناتوان است. هر چیزى زکاتى دارد، و زکات تن، روزه، و جهاد زن، نیکو شوهر دارى است.

الصَّلاَةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِیٍّ، وَالْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِیفٍ، وَلِكُلِّ شَیْءٍ زَكَاةٌ، وَزَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّیَامُ، وَجِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ

حکمت 136 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=136

صدقه راه نزول روزى

روزى را با صدقه دادن فرود آورید.

اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ،

حکمت 137 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=137

نقش یا دانش الهى در انفاق

آن که پاداش الهى را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است.

ومَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّةِ.

حکمت 138 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=138

تناسب امداد الهى با نیازها

کمک الهى به اندازه نیاز فرود مى‏آید.

تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَى قَدْرِ الْمَؤُونَةِ.

حکمت 139 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=139

قناعت و بی نیازى

آن که میانه روى کند تهیدست نخواهد شد.

مَا عَالَامرؤٌ اقْتَصَدَ

حکمت 140 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=140

راه آسایش

اندک بودن تعداد زن و فرزند یکى از دو آسایش است.

قِلَّةُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ،

حکمت 141 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=141

دوستی ها و خردمندى

دوستى کردن نیمى از خردمندى است.

الْتَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْل

حکمت 142 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=142

غمها و پیرى زودرس

اندوه خوردن، نیمى از پیرى است.

الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَم

حکمت 143 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=143

تناسب بردبارى با مصیبت‏ها

صبر به اندازه مصیبت فرود آید، و آن که در مصیبت بی تاب بر رانش زند، اجرش نابود مى‏گردد.

یَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِیبَةِ، وَمَنْ ضَرَبَ یَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِیبَتِهِ حَبِطَ أجْرُهُ

حکمت 144 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=144

عبادتهاى بى‏حاصل

بسا روزه‏دارى که بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه‏دارى خود ندارد، و بسا شب زنده‏دارى که از شب زنده‏دارى چیزى جز رنج و بی خوابى به دست نیاورد خوشا خواب زیرکان، و افطارشان

كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ صِیَامِهِ إِلاَّ الظَّمَأُ، وَكَمْ مِنْ قَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ قِیَامِهِ إِلاَّ الْعَنَاءُ، حَبَّذَا نَوْمُ الاََْكْیَاسِوَإِفْطَارُهُمْ!

حکمت 145 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=145

ارزش دعا، صدقه و زکات دادن

ایمان خود را با صدقه دادن، و اموالتان را با زکات دادن نگاه‏دارید، و امواج بلا را با دعا از خود برانید.

سُوسُواإِیمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ، وَحَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ، وَادْفَعُوا أَمْواجَ الْبَلاَءِ بِالدُّعَاءِ.

حکمت 146 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=146

اقسام مردم

(کمیل بن زیاد مى‏گوید: امام دست مرا گرفت، و به سوى قبرستان کوفه برد، آنگاه آه پردردى کشید و فرمود) اى کمیل بن زیاد این قلب‏ها بسان ظرفهایى هستند، که بهترین آنها، فراگیرترین آنهاست، پس آنچه را مى‏گویم نگاه‏دار: 1- اقسام مردم (مردم شناسى «» مردم سه دسته اند، دانشمند الهى، و آموزنده اى بر راه رستگارى، و پشّه هاى دست خوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که به دنبال هر سر و صدایى می روند، و با وزش هر بادى حرکت می کنند، نه از روشنایى دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند. 2- ارزش‏هاى والاى دانش اى کمیل: دانش بهتر از مال است، زیرا علم، نگهبان تو است، و مال را تو باید نگهبان باشى مال با بخشش کاستى پذیرد امّا علم با بخشش فزونى گیرد، و مقام و شخصیتى که با مال به دست آمده با نابودى مال، نابود مى‏گردد. اى کمیل بن زیاد شناخت علم راستین (علم الهى) آیینى است که با آن پاداش داده می شود، و انسان در دوران زندگى با آن خدا را اطاعت می کند، و پس از مرگ، نام نیکو به یادگار گذارد. دانش فرمانروا، و مال فرمانبر است. 3- ارزش دانشمندان اى کمیل ثروت اندوزان بى تقوا مرده گرچه به ظاهر زنده اند، امّا دانشمندان، تا دنیا برقرار است زنده اند، بدن‏هایشان گرچه در زمین پنهان امّا یاد آنان در دل‏ها همیشه زنده است. 4- اقسام دانش پژوهان بدان که در اینجا (اشاره به سینه مبارک کرد) دانش فراوانى انباشته است، اى کاش کسانى را مى‏یافتم که می توانستند آن را بیاموزند آرى تیز هوشانى مى‏یابم امّا مورد اعتماد نمی باشند، دین را وسیله دنیا قرار داده، و با نعمت‏هاى خدا بر بندگان، و با برهان‏هاى الهى بر دوستان خدا فخر می فروشند. یا گروهى که تسلیم حاملان حق می باشند امّا ژرف اندیشى لازم را در شناخت حقیقت ندارند، که با اوّلین شبهه اى، شک و تردید در دلشان ریشه می زند پس نه آنها، و نه اینها، سزاوار آموختن دانش‏هاى فراوان من نمی باشند. یا فرد دیگرى که سخت در پى لذّت بوده، و اختیار خود را به شهوت داده است، یا آن که در ثروت اندوزى حرص می ورزد، هیچ کدام از آنان نمی توانند از دین پاسدارى کنند، و بیشتر به چهارپایان چرنده شباهت دارند، و چنین است که دانش با مرگ دارندگان دانش می میرد. 5- ویژگی هاى رهبران الهى آرى خداوند زمین هیچ گاه از حجّت الهى خالى نیست، که براى خدا با برهان روشن قیام کند، یا آشکار و شناخته شده، یا بیمناک و پنهان، تا حجّت خدا باطل نشود، و نشانه هایشان از میان نرود. تعدادشان چقدر و در کجا هستند به خدا سوگند که تعدادشان اندک ولى نزد خدا بزرگ مقدارند، که خدا به وسیله آنان حجّت‏ها و نشانه هاى خود را نگاه می دارد، تا به کسانى که همانندشان هستند بسپارد، و در دل‏هاى آنان بکارد، آنان که دانش، نور حقیقت بینى را بر قلبشان تابیده، و روح یقین را دریافته اند، که آنچه را خوشگذاران‏ها دشوار می شمارند، آسان گرفتند، و با آنچه که ناآگاهان از آن هراس داشتند أنس گرفتند. در دنیا با بدن‏هایى زندگى می کنند، که ارواحشان به جهان بالا پیوند خورده است، آنان جانشینان خدا در زمین، و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند. آه، آه، چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم کمیل هر گاه خواستى باز گرد.

ومن كلام له علیه السلام لكُمَیْل بن زیاد النخعی: قال كُمَیْل بن زیاد: أخذ بیدی أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام ، فأخرجنی إلى الجبّان فلمّا أصحرتنفّس الصّعَدَاء ثمّ قال: یَا كُمَیْل بْن زِیَادٍ، إِنَّ هذهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا فَاحْفَظْ عَنِّی مَا أَقُولُ لَكَ: النَّاسُ ثَلاَثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَمُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ نَجَاةٍ، وَهَمَجٌرَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ یَمِیلُونَ مَعَ كُلِّ رِیحٍ، لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ، وَلَمْ یَلْجَؤُوا إِ

حکمت 147 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=147

نقش سخن در شناخت انسان (رفتار شناسى)

انسان زیر زبان خود پنهان است«».

الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ.

حکمت 148 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=148

ضرورت خودشناسى

نابود شد کسى که ارزش خود را ندانست.

هَلَكَ امْرُؤُ لَمْ یَعْرِفْ قَدْرَهُ.

حکمت 149 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=149

ضدّ ارزش‏ها و هشدارها

(مردى از امام در خواست اندرز کرد.) از کسانى مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخیر می اندازد، در دنیا چونان زاهدان، سخن مى‏گوید، اما در رفتار همانند دنیا پرستان است، اگر«» نعمت‏ها به او برسد سیر نمی شود، و در محرومیت قناعت ندارد، از آنچه به او رسید شکر گزار نیست، و از آنچه مانده زیاده طلب است. دیگران را پرهیز می دهد اما خود پروا ندارد به فرمانبردارى امر می کند اما خود فرمان نمی برد، نیکوکاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد گناهکاران را دشمن دارد اما خود یکى از گناهکاران است، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمی دارد، اما در آنچه که مرگ را ناخوشایند ساخت پافشارى دارد، اگر بیمار شود پشیمان می شود، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانی هاست در سلامت مغرور و در گرفتارى نا امید است اگر مصیبتى به او رسد به زارى خدا را می خواند. اگر به گشایش دست یافت مغرورانه از خدا روى بر مى‏گرداند، نفس به نیروى گمان ناروا، بر او چیرگى دارد، و او با قدرت یقین بر نفس چیره نمى‏گردد. براى دیگران که گناهى کمتر از او دارند نگران، و بیش از آنچه که عمل کرده امیدوار است. اگر بى نیاز گردد مست و مغرور شود، و اگر تهیدست گردد، مأیوس و سست شود. چون کار کند در آن کوتاهى ورزد، و چون چیزى خواهد زیاده روى نماید، چون در برابر شهوت قرار گیرد گناه را بر گزیده، توبه را به تأخیر انداز، و چون رنجى به او رسد از راه ملت اسلام دورى گزیند، عبرت آموزى را طرح می کند امّا خود عبرت نمى‏گیرد در پند دادن مبالغه می کند امّا خود پند پذیر نمی باشد. سخن بسیار مى‏گوید، امّا کردار خوب او اندک است براى دنیاى زودگذر تلاش و رقابت دارد امّا براى آخرت جاویدان آسان مى‏گذرد سود را زیان، و زیان را سود مى‏پندار از مرگ هراسناک است امّا فرصت را از دست می دهد گناه دیگرى را بزرگ می شمارد، امّا گناهان بزرگ خود را کوچک مى‏پندارد، طاعت دیگران را کوچک و طاعت خود را بزرگ می داند مردم را سرزنش می کند، امّا خود را نکوهش نکرده با خود ریاکارانه بر خورد می کند خوشگذرانى با سرمایه‏داران را بیشتر از یاد خدا با مستمندان دوست دارد، به نفع خود بر زیان دیگران حکم می کند امّا هرگز به نفع دیگران بر زیان خود حکم نخواهد کرد، دیگران را هدایت امّا خود را گمراه می کند، دیگران از او اطاعت می کنند، و او مخالفت می ورزد، حق خود را به تمام مى‏گیرد امّا حق دیگران را به کمال نمی دهد، از غیر خدا می ترسد، امّا از پروردگار خود نمی ترسد مى‏گویم: (اگر در نهج البلاغه جز این حکمت وجود نداشت، همین یک حکمت براى اندرز دادن کافى بود این سخن، حکمتى رسا، و عامل بینایى انسان آگاه، و عبرت آموز صاحب اندیشه است)

لرجلٍ سأَله أَن یعظه: لاَ تَكُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الاْخِرَةَ بِغَیْرِ الْعَمَلِ، وَیُرَجِّی التَّوْبَةَبِطُولِ الاََْمَلِ، یَقُولُ فِی الدُّنْیَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِینَ، وَیَعْمَلُ فِیهَا بَعَمَلِ الرَّاغِبِینَ، إِنْ أُعْطِیَ مِنْهَا لَمْ یَشْبَعْ، وَإِنْ مُنِعَ مِنْهَا لَمْ یَقْنَعْ، یَعْجِزُ عَنْ شُكْرِ مَا أُوتِیَ، وَیَبْتَغِی الزِّیَادَةَ فِیَما بَقِیَ، یَنْهَى وَلاَ یَنْتَهِی، وَیَأْمُرُ بِمَا لاَ یَأْتِی، یُحِبُّ الصَّالِحِینَ وَلاَ یَعْمَلُ عَمَلَهُمْ، وَیُبْغِضُ الْمُذْنِبِینَ وَهُوَ أَ

حکمت 150 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=150


از

معرفی نهج البلاغه


سرفصل اصلی

حکمت های نهج البلاغه


خطبه های نهج البلاغه


نامه های نهج البلاغه

تقویم و اوقات شرعی


حدیث روزانه


حکمت روز



برنامه های مجمع

آمار بازدید و محتویات