متن سوره یوسف با ترجمه فارسی و انگلیسی

امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند :

                 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful

سوره یوسف آیه 0


الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ

الف لام راء اين است آيات كتاب روشنگر

aliflaamra. those are the verses of the clear book.

سوره یوسف آیه 1


إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

ما آن را قرآنى عربى نازل كرديم باشد كه بينديشيد

we have sent it down, an arabic koran, in order that you understand.

سوره یوسف آیه 2


نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ

ما نيكوترين سرگذشت را به موجب اين قرآن كه به تو وحى كرديم بر تو حكايت می كنيم و تو قطعا پيش از آن از بی خبران بودى

in the sending down of this koran, we will narrate to you (prophet muhammad) the best of narratives, of which you were previously unaware.

سوره یوسف آیه 3


إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ

[ياد كن] زمانى را كه يوسف به پدرش گفت اى پدر من [در خواب] يازده ستاره را با خورشيد و ماه ديدم ديدم [آنها] براى من سجده می كنند

when joseph said to his father: `father, i saw eleven planets, and the sun and the moon; i saw them prostrating themselves before me. `

سوره یوسف آیه 4


قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ

[يعقوب] گفت اى پسرك من خوابت را براى برادرانت حكايت مكن كه براى تو نيرنگى می انديشند زيرا شيطان براى آدمى دشمنى آشكار است

he said: `o my son, say nothing of this vision to your brothers lest they should cunningly plot against you indeed, satan is the clear enemy of the human,

سوره یوسف آیه 5


وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

و اين چنين پروردگارت تو را برمی گزيند و از تعبير خوابها به تو می آموزد و نعمتش را بر تو و بر خاندان يعقوب تمام می كند همان گونه كه قبلا بر پدران تو ابراهيم و اسحاق تمام كرد در حقيقت پروردگار تو داناى حكيم است

so your lord will choose you and teach you the interpretation of visions, and perfect his favor upon you and upon the house of jacob, as he perfected it on your fathers abraham and isaac before you. your lord is knowing, wise.

سوره یوسف آیه 6


لَّقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسَّائِلِينَ

به راستى در [سرگذشت] يوسف و برادرانش براى پرسندگان عبرتهاست

indeed, in joseph and his brothers there were signs for those who inquire.

سوره یوسف آیه 7


إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ

هنگامى كه [برادران او] گفتند يوسف و برادرش نزد پدرمان از ما كه جمعى نيرومند هستيم دوست داشتنی ترند قطعا پدر ما در گمراهى آشكارى است

they said: `joseph and his brother are dearer to our father than ourselves, even though we are many. truly, our father is obviously wrong.

سوره یوسف آیه 8


اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ

[يكى گفت] يوسف را بكشيد يا او را به سرزمينى بيندازيد تا توجه پدرتان معطوف شما گردد و پس از او مردمى شايسته باشيد

(let us) kill joseph, or cast him away in some (far off) land, so that your father`s face will be left for you, and afterwards you will be a righteous nation. `

سوره یوسف آیه 9


قَالَ قَآئِلٌ مَّنْهُمْ لاَ تَقْتُلُواْ يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ

گوينده اى از ميان آنان گفت يوسف را مكشيد اگر كارى می كنيد او را در نهانخانه چاه بيفكنيد تا برخى از مسافران او را برگيرند

one of them said: `no, do not kill joseph, if you do anything, cast him into a dark pit, a traveler will pick him up. `

سوره یوسف آیه 10


قَالُواْ يَا أَبَانَا مَا لَكَ لاَ تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ

گفتند اى پدر تو را چه شده است كه ما را بر يوسف امين نمی دانى در حالى كه ما خيرخواه او هستيم

they said: `father, what is the matter with you, do you not trust us with joseph? indeed, we are sincere advisors.

سوره یوسف آیه 11


أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ

فردا او را با ما بفرست تا [در چمن] بگردد و بازى كند و ما به خوبى نگهبان او خواهيم بود

send him with us tomorrow to frolic and play. we will look after him. `

سوره یوسف آیه 12


قَالَ إِنِّي لَيَحْزُنُنِي أَن تَذْهَبُواْ بِهِ وَأَخَافُ أَن يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ

گفت اينكه او را بب ريد سخت مرا اندوهگين می كند و می ترسم از او غافل شويد و گرگ او را بخورد

he said: `it grieves me to let him go with you, for i fear lest the wolf should devour him when you are not paying attention to him. `

سوره یوسف آیه 13


قَالُواْ لَئِنْ أَكَلَهُ الذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذًا لَّخَاسِرُونَ

گفتند اگر گرگ او را بخورد با اينكه ما گروهى نيرومند هستيم در آن صورت ما قطعا [مردمى] بی مقدار خواهيم بود

they said: `we are many, if a wolf devours him, then we are losers! `

سوره یوسف آیه 14


فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَآ إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ

پس وقتى او را بردند و همداستان شدند تا او را در نهانخانه چاه بگذارند [چنين كردند] و به او وحى كرديم كه قطعا آنان را از اين كارشان در حالى كه نمی دانند با خبر خواهى كرد

when they went with him, they agreed to put him in the bottom of a well. we revealed to him: `you shall tell them of what they did when they are not aware (it is you). `

سوره یوسف آیه 15


وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاء يَبْكُونَ

و شامگاهان گريان نزد پدر خود [باز] آمدند

at nightfall, they returned weeping to their father.

سوره یوسف آیه 16


قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لِّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ

گفتند اى پدر ما رفتيم مسابقه دهيم و يوسف را پيش كالاى خود نهاديم آنگاه گرگ او را خورد ولى تو ما را هر چند راستگو باشيم باور نمی دارى

they said: `we went racing and left joseph with our things. the wolf devoured him, but you will not believe us, though we speak the truth. `

سوره یوسف آیه 17


وَجَآؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ

و پيراهنش را [آغشته] به خونى دروغين آوردند [يعقوب] گفت [نه] بلكه ن فس شما كارى [بد] را براى شما آراسته است اينك صبرى نيكو [براى من بهتر است] و بر آنچه توصيف می كنيد خدا ياری ده است

and they brought his shirt (stained) with blood, a lie. he said: `no, your souls have tempted you to do something. but come sweet patience! the help of allah is always there to seek against that which you describe. `

سوره یوسف آیه 18


وَجَاءتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُواْ وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلاَمٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ

و كاروانى آمد پس آب آور خود را فرستادند و دلوش را انداخت گفت مژده اين يك پسر است و او را چون كالايى پنهان داشتند و خدا به آنچه می كردند دانا بود

thereafter travelers came, and sent their waterman. and when he had let down his pail, (he cried:) `rejoice, a boy! ` then they concealed him among their merchandise, but allah knew what they did.

سوره یوسف آیه 19


وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُواْ فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ

و او را به بهاى ناچيزى چند درهم فروختند و در آن بی رغبت بودند

then, they sold him for a trifling price, a number of dirhams, because they considered him to be of little value.

سوره یوسف آیه 20


وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِن مِّصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ

و آن كس كه او را از مصر خريده بود به همسرش گفت نيكش بدار شايد به حال ما سود بخشد يا او را به فرزندى اختيار كنيم و بدين گونه ما يوسف را در آن سرزمين مكانت بخشيديم تا به او تاويل خوابها را بياموزيم و خدا بر كار خويش چيره است ولى بيشتر مردم نمی دانند

the egyptian that bought him said to his wife: `make his stay honorable. he may benefit us, or take him for our son. ` as such we established joseph in the land, so that we might teach him the interpretation of visions. allah prevails in his affairs, though most people do not know.

سوره یوسف آیه 21


وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

و چون به حد رشد رسيد او را حكمت و دانش عطا كرديم و نيكوكاران را چنين پاداش می دهيم

and when he reached maturity, we bestowed on him judgment and knowledge. as such we recompense those who do good.

سوره یوسف آیه 22


وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ

و آن [بانو] كه وى در خانه اش بود خواست از او كام گيرد و درها را [پياپى] چفت كرد و گفت بيا كه از آن توام [يوسف] گفت پناه بر خدا او آقاى من است به من جاى نيكو داده است قطعا ستمكاران رستگار نمی شوند

and she, in whose house he was, sought to seduce him and closed the doors saying: `come! ` `in allah is my refuge! ` he replied. `my lord has made my dwelling a good one. harmdoers never prosper. `

سوره یوسف آیه 23


وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ

و در حقيقت [آن زن] آهنگ وى كرد و [يوسف نيز] اگر برهان پروردگارش را نديده بود آهنگ او می كرد چنين [كرديم] تا بدى و زشتكارى را از او بازگردانيم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود

she desired him, had he not been shown the proof of his lord he would have taken her. but we turned him away from evil and abomination, for he was one of our sincere worshipers.

سوره یوسف آیه 24


وَاسُتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِن دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاء مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوَءًا إِلاَّ أَن يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

و آن دو به سوى در بر يكديگر سبقت گرفتند و [آن زن] پيراهن او را از پشت بدريد و در آستانه در آقاى آن زن را يافتند آن گفت كيفر كسى كه قصد بد به خانواده تو كرده چيست جز اينكه زندانى يا [دچار] عذابى دردناك شود

they raced to the door and she tore his shirt from behind. and by the door, they met her husband whereupon she said: `what is the recompense of one whose intent is evil against your people other than being imprisoned, or sternly punished! `

سوره یوسف آیه 25


قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَن نَّفْسِي وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الكَاذِبِينَ

[يوسف] گفت او از من كام خواست و شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد اگر پيراهن او از جلو چاك خورده زن راست گفته و او از دروغگويان است

he (joseph) said: `it was she who sought to seduce me, ` and a witness (an infant) of her people bore witness, saying: `if his shirt is torn from the front, she is speaking the truth and he is one of the liars,

سوره یوسف آیه 26


وَإِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِن الصَّادِقِينَ

و اگر پيراهن او از پشت دريده شده زن دروغ گفته و او از راستگويان است

but, if his shirt is torn from behind, she lied, and he is of the truthful. `

سوره یوسف آیه 27


فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ

پس چون [شوهرش] ديد پيراهن او از پشت چاك خورده است گفت بی شك اين از نيرنگ شما [زنان] است كه نيرنگ شما [زنان] بزرگ است

and when he saw his shirt torn at the back, he said: `this is one of your (women`s) guiles. your guile, (o woman), is great indeed!

سوره یوسف آیه 28


يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنبِكِ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ

اى يوسف از اين [پيشامد] روى بگردان و تو [اى زن] براى گناه خود آمرزش بخواه كه تو از خطاكاران بوده اى

joseph, turn away from this. and you, ask forgiveness for your sin. you are indeed one of the sinners. `

سوره یوسف آیه 29


وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَن نَّفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ

و [دسته اى از] زنان در شهر گفتند زن عزيز از غلام خود كام خواسته و سخت خاطرخواه او شده است به راستى ما او را در گمراهى آشكارى می بينيم

certain women in the city said: `the governor`s wife has sought to seduce her servant. he has made her heart stricken with love for him. clearly, we perceive her to be in error. `

سوره یوسف آیه 30


فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلاَّ مَلَكٌ كَرِيمٌ

پس چون [همسر عزيز] از مكرشان اطلاع يافت نزد آنان [كسى] فرستاد و محفلى برايشان آماده ساخت و به هر يك از آنان [ميوه و] كاردى داد و [به يوسف] گفت بر آنان درآى پس چون [زنان] او را ديدند وى را بس شگرف يافتند و [از شدت هيجان] دستهاى خود را بريدند و گفتند منزه است خدا اين بشر نيست اين جز فرشته اى بزرگوار نيست

when she heard of their sly whispers, she sent for them and prepared a banquet. to each she gave a knife, (then called joseph saying:) `come and attend to them. ` when they saw him, they were so taken with him that they cut their hands, and said: `allah save us! this is no mortal, he is no other but a noble angel! `

سوره یوسف آیه 31


قَالَتْ فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَلَقَدْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ فَاسَتَعْصَمَ وَلَئِن لَّمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُونًا مِّنَ الصَّاغِرِينَ

[زليخا] گفت اين همان است كه در باره او سرزنشم می كرديد آرى من از او كام خواستم و[لى] او خود را نگاه داشت و اگر آنچه را به او دستور می دهم نكند قطعا زندانى خواهد شد و حتما از خوارشدگان خواهد گرديد

whereupon she said: `now you see, this is he on whose account you blamed me. yes, i sought to seduce him, but he was unyielding. if he declines to do what i command, he shall be imprisoned and be one of the humiliated. `

سوره یوسف آیه 32


قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ

[يوسف] گفت پروردگارا زندان براى من دوست داشتنی تر است از آنچه مرا به آن می خوانند و اگر نيرنگ آنان را از من بازنگردانى به سوى آنان خواهم گراييد و از [جمله] نادانان خواهم شد

he supplicated: `lord, prison is dearer to me than that to which they invite me. yet if you do not shield me from their guile i shall yield to them and be one of the ignorant. `

سوره یوسف آیه 33


فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

پس پروردگارش [دعاى] او را اجابت كرد و نيرنگ آنان را از او بگردانيد آرى او شنواى داناست

his lord answered him and he turned their guile away from him. indeed, he is the hearer, the knower.

سوره یوسف آیه 34


ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآيَاتِ لَيَسْجُنُنَّهُ حَتَّى حِينٍ

آنگاه پس از ديدن آن نشانه ها به نظرشان آمد كه او را تا چندى به زندان افكنند

then it seemed good to them, even after they had seen the signs, that they should imprison him for some time.

سوره یوسف آیه 35


وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانَ قَالَ أَحَدُهُمَآ إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ

و دو جوان با او به زندان درآمدند [روزى] يكى از آن دو گفت من خويشتن را [به خواب] ديدم كه [انگور براى] شراب می فشارم و ديگرى گفت من خود را [به خواب] ديدم كه بر روى سرم نان می برم و پرندگان از آن می خورند به ما از تعبيرش خبر ده كه ما تو را از نيكوكاران می بينيم

two young men went to prison with him. one of them said: `i saw (in a vision) that i was pressing grapes. ` and the other said: `i saw (in a vision) that i was carrying bread upon my head, and that birds ate of it. tell us its interpretation, for we can see you are among the good. `

سوره یوسف آیه 36


قَالَ لاَ يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلاَّ نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَن يَأْتِيكُمَا ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لاَّ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ

گفت غذايى را كه روزى شماست براى شما نمی آورند مگر آنكه من از تعبير آن به شما خبر می دهم پيش از آنكه [تعبير آن] به شما برسد اين از چيزهايى است كه پروردگارم به من آموخته است من آيين قومى را كه به خدا اعتقاد ندارند و منكر آخرتند رها كرده ام

he said: `before any food comes to feed either of you, i will give you its interpretation. that which i will tell you has been taught to me by allah. i reject the belief of a nation who do not believe in allah and disbelieve in the everlasting life.

سوره یوسف آیه 37


وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَآئِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَن نُّشْرِكَ بِاللّهِ مِن شَيْءٍ ذَلِكَ مِن فَضْلِ اللّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ

و آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب را پيروى نموده ام براى ما سزاوار نيست كه چيزى را شريك خدا كنيم اين از عنايت خدا بر ما و بر مردم است ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمی كنند

i follow the creed of my fathers, abraham, isaac, and jacob. it is not for us to associate anything with allah. such is the favor of allah to us, and to mankind. yet most people do not give thanks.

سوره یوسف آیه 38


يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ

اى دو رفيق زندانيم آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداى يگانه مقتدر

my fellowprisoners, say which is better, many gods at variance, or allah the one, the conqueror?

سوره یوسف آیه 39


مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ

شما به جاى او جز نامهايى [چند] را نمی پرستيد كه شما و پدرانتان آنها را نامگذارى كرده ايد و خدا دليلى بر [حقانيت] آنها نازل نكرده است فرمان جز براى خدا نيست دستور داده كه جز او را نپرستيد اين است دين درست ولى بيشتر مردم نمی دانند

that which you worship, other than him, are nothing but names which you and your fathers have named and for which allah has sent down no authority. judgement rests with allah alone. he has commanded you to worship none except him. that is the right religion, yet most people do not know.

سوره یوسف آیه 40


يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ

اى دو رفيق زندانيم اما يكى از شما به آقاى خود باده می نوشاند و اما ديگرى به دار آويخته می شود و پرندگان از [مغز] سرش می خورند امرى كه شما دو تن از من جويا شديد تحقق يافت

my fellowprisoners, one of you will pour wine for his lord whereas the other will be crucified, and birds will peck at his head. the matter you inquired about has been decided.

سوره یوسف آیه 41


وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ

و [يوسف] به آن كس از آن دو كه گمان می كرد خلاص می شود گفت مرا نزد آقاى خود به ياد آور و[لى] شيطان يادآورى به آقايش را از ياد او برد در نتيجه چند سالى در زندان ماند

and he said to the one of the two who he knew would be saved: `mention me in the presence of your lord. ` but satan made him forget to mention him to his master, so that he remained in prison for a certain number years.

سوره یوسف آیه 42


وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلاَتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِن كُنتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ

و پادشاه [مصر] گفت من [در خواب] ديدم هفت گاو فربه است كه هفت [گاو] لاغر آنها را می خورند و هفت خوشه سبز و [هفت خوشه] خشگيده ديگر اى سران قوم اگر خواب تعبير می كنيد در باره خواب من به من نظر دهيد

the king said: `i saw in a vision seven fatted cows being devoured by seven lean ones; and seven green ears of corn and seven others withered. my counselors, tell me the meaning of my vision, if you can interpret visions. `

سوره یوسف آیه 43


قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الأَحْلاَمِ بِعَالِمِينَ

گفتند خوابهايى است پريشان و ما به تعبير خوابهاى آشفته دانا نيستيم

they said: `they are confused nightmares, nor do we know anything of the interpretation of visions. `

سوره یوسف آیه 44


وَقَالَ الَّذِي نَجَا مِنْهُمَا وَادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَاْ أُنَبِّئُكُم بِتَأْوِيلِهِ فَأَرْسِلُونِ

و آن كس از آن دو [زندانى] كه نجات يافته و پس از چندى [يوسف را] به خاطر آورده بود گفت مرا به [زندان] بفرستيد تا شما را از تعبير آن خبر دهم

after all that time, the one of the two who had been saved remembered, he said: `i will interpret it for you, so let me go. `

سوره یوسف آیه 45


يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلاَتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ

اى يوسف اى مرد راستگوى در باره [اين خواب كه] هفت گاو فربه هفت [گاو] لاغر آنها را می خورند و هفت خوشه سبز و [هفت خوشه] خشگيده ديگر به ما نظر ده تا به سوى مردم برگردم شايد آنان [تعبيرش را] بدانند

(he said:) `joseph, the truthful, tell us of the seven fatted cows that were devoured by seven lean ones also of the seven green ears of corn and the other seven which were withered, so that i can go back to the people and then they will then know. `

سوره یوسف آیه 46


قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلاَّ قَلِيلًا مِّمَّا تَأْكُلُونَ

گفت هفت سال پى در پى می كاريد و آنچه را درويديد جز اندكى را كه می خوريد در خوشه اش واگذاريد

he replied: `you shall sow for seven years as is your way. leave in the ear (of corn) you reap, except a little which you eat.

سوره یوسف آیه 47


ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلاَّ قَلِيلًا مِّمَّا تُحْصِنُونَ

آنگاه پس از آن هفت سال سخت می آيد كه آنچه را براى آن [سالها] از پيش نهاده ايد جز اندكى را كه ذخيره می كنيد همه را خواهند خورد

thereafter, seven hard years will come upon you, which will consume all but little of that which you have stored.

سوره یوسف آیه 48


ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ

آنگاه پس از آن سالى فرا می رسد كه به مردم در آن [سال] باران می رسد و در آن آب ميوه می گيرند

then, there will come a year in which people are helped, in which the people will press. `

سوره یوسف آیه 49


وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ فَلَمَّا جَاءهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ

و پادشاه گفت او را نزد من آوريد پس هنگامى كه آن فرستاده نزد وى آمد [يوسف] گفت نزد آقاى خويش برگرد و از او بپرس كه حال آن زنانى كه دستهاى خود را بريدند چگونه است زيرا پروردگار من به نيرنگ آنان آگاه است

the king said: `bring him before me. ` but when the king`s envoy came to him, he said: `go back to your lord and ask him: "what about the women who cut their hands. indeed, my lord knows their guile. `

سوره یوسف آیه 50


قَالَ مَا خَطْبُكُنَّ إِذْ رَاوَدتُّنَّ يُوسُفَ عَن نَّفْسِهِ قُلْنَ حَاشَ لِلّهِ مَا عَلِمْنَا عَلَيْهِ مِن سُوءٍ قَالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ الآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَاْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ

[پادشاه] گفت وقتى از يوسف كام [مى]خواستيد چه منظور داشتيد زنان گفتند منزه ست خدا ما گناهى بر او نمی دانيم همسر عزيز گفت اكنون حقيقت آشكار شد من [بودم كه] از او كام خواستم و بی شك او از راستگويان است

`what was your business, women, ` he asked, `when you solicited joseph? ` `allah save us! ` they replied. `we know no evil against him. ` the governor`s wife said: `the truth has been discovered at last; i solicited him; he is among the truthful.

سوره یوسف آیه 51


ذَلِكَ لِيَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي كَيْدَ الْخَائِنِينَ

[يوسف گفت] اين [درخواست اعاده حيثيت] براى آن بود كه [عزيز] بداند من در نهان به او خيانت نكردم و خدا نيرنگ خائنان را به جايى نمی رساند

this (i have done) so that he will know i did not secretly betray him, and that allah does not guide the guile of the treacherous.

سوره یوسف آیه 52


وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّيَ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ

و من نفس خود را تبرئه نمی كنم چرا كه نفس قطعا به بدى امر می كند مگر كسى را كه خدا رحم كند زيرا پروردگار من آمرزنده مهربان است

yet i do not consider my soul was innocent, surely the soul incites to evil except to whom my lord has mercy; indeed, my lord is forgiving, the most merciful. `

سوره یوسف آیه 53


وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مِكِينٌ أَمِينٌ

و پادشاه گفت او را نزد من آوريد تا وى را خاص خود كنم پس چون با او سخن راند گفت تو امروز نزد ما با منزلت و امين هستى

the king said: `bring him before me. i will assign him to myself. ` and when he had spoken with him he said: `today, you are firmly established in both our favor and trust. `

سوره یوسف آیه 54


قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ

[يوسف] گفت مرا بر خزانه هاى اين سرزمين بگمار كه من نگهبانى دانا هستم

he (joseph) said: `give me charge of the storehouses of the land, i am a knowledgeable guardian. `

سوره یوسف آیه 55


وَكَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاء وَلاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ

و بدين گونه يوسف را در سرزمين [مصر] قدرت داديم كه در آن هر جا كه مى خواست سكونت می كرد هر كه را بخواهيم به رحمت خود می رسانيم و اجر نيكوكاران را تباه نمی سازيم

and as such we established joseph in the land to live wherever he liked. we bestow our mercy on whom we will, and we never waste the wage of the righteous.

سوره یوسف آیه 56


وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ آمَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ

و البته اجر آخرت براى كسانى كه ايمان آورده و پرهيزگارى می نمودند بهتر است

indeed, the reward of the everlasting life is better for those who believe and are cautious.

سوره یوسف آیه 57


وَجَاء إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ

و برادران يوسف آمدند و بر او وارد شدند [او] آنان را شناخت ولى آنان او را نشناختند

joseph`s brothers came and presented themselves before him. he recognized them, but they did not know him.

سوره یوسف آیه 58


وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِي بِأَخٍ لَّكُم مِّنْ أَبِيكُمْ أَلاَ تَرَوْنَ أَنِّي أُوفِي الْكَيْلَ وَأَنَاْ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ

و چون آنان را به خوار و بارشان مجهز كرد گفت برادر پدرى خود را نزد من آوريد مگر نمی بينيد كه من پيمانه را تمام می دهم و من بهترين ميزبانانم

and when he had given them their provisions, he said: `bring me a certain brother from your father. do you not see that i give just measure and am the best of hosts?

سوره یوسف آیه 59


فَإِن لَّمْ تَأْتُونِي بِهِ فَلاَ كَيْلَ لَكُمْ عِندِي وَلاَ تَقْرَبُونِ

پس اگر او را نزد من نياورديد براى شما نزد من پيمانه اى نيست و به من نزديك نشويد

if you do not bring him to me, you shall receive no measure (of corn) from me, nor shall you come near me (again). `

سوره یوسف آیه 60


قَالُواْ سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ

گفتند او را با نيرنگ از پدرش خواهيم خواست و محققا اين كار را خواهيم كرد

they replied: `we will ask our father for him. this we will surely do. `

سوره یوسف آیه 61


وَقَالَ لِفِتْيَانِهِ اجْعَلُواْ بِضَاعَتَهُمْ فِي رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَهَا إِذَا انقَلَبُواْ إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

و [يوسف] به غلامان خود گفت سرمايه هاى آنان را در بارهايشان بگذاريد شايد وقتى به سوى خانواده خود برمی گردند آن را بازيابند اميد كه آنان بازگردند

then he said to his attendants: `put their merchandise in their saddlebags, hopefully they will recognize it when they return to their people. perhaps they will come back. `

سوره یوسف آیه 62


فَلَمَّا رَجِعُوا إِلَى أَبِيهِمْ قَالُواْ يَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْكَيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ

پس چون به سوى پدر خود بازگشتند گفتند اى پدر پيمانه از ما منع شد برادرمان را با ما بفرست تا پيمانه بگيريم و ما نگهبان او خواهيم بود

when they returned to their father, they said: `father, we have been denied the measure. send our brother with us and we shall receive our measure. we will indeed look after him. `

سوره یوسف آیه 63


قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلاَّ كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِن قَبْلُ فَاللّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

[يعقوب] گفت آيا همان گونه كه شما را پيش از اين بر برادرش امين گردانيدم بر او امين سازم پس خدا بهترين نگهبان است و اوست مهربانترين مهربانان

he replied: `am i to trust you with him as i once trusted you with his brother? why, allah is the best of guardians, and he is the most merciful of the merciful. `

سوره یوسف آیه 64


وَلَمَّا فَتَحُواْ مَتَاعَهُمْ وَجَدُواْ بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ قَالُواْ يَا أَبَانَا مَا نَبْغِي هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَيْنَا وَنَمِيرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ذَلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ

و هنگامى كه بارهاى خود را گشودند دريافتند كه سرمايه شان بدانها بازگردانيده شده است گفتند اى پدر [ديگر] چه می خواهيم اين سرمايه ماست كه به ما بازگردانيده شده است قوت خانواده خود را فراهم و برادرمان را نگهبانى می كنيم و [با بردن او] يك بار شتر می افزاييم و اين [پيمانه اضافى نزد عزيز] پيمانه اى ناچيز است

when they opened their saddlebags, they found that their merchandise had been given back to them. `father, ` they said `what more do we desire? look, our merchandise has been returned to us. we will receive provisions for our family and we will look after our brother. we shall receive an extra camelload, that is an easy measure. `

سوره یوسف آیه 65


قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِّنَ اللّهِ لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلاَّ أَن يُحَاطَ بِكُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ

گفت هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا با من با نام خدا پيمان استوارى ببنديد كه حتما او را نزد من باز آوريد مگر آنكه گرفتار [حادثه اى] شويد پس چون پيمان خود را با او استوار كردند [يعقوب] گفت خدا بر آنچه می گوييم وكيل است

he replied: `i will never send him with you until you swear by allah that you will bring him back to me, unless you are prevented. ` and when they had given him their oath, he said: `allah is the guardian of what we say. `

سوره یوسف آیه 66


وَقَالَ يَا بَنِيَّ لاَ تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُواْ مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنكُم مِّنَ اللّهِ مِن شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ

و گفت اى پسران من [همه] از يك دروازه [به شهر] در نياييد بلكه از دروازه هاى مختلف وارد شويد و من [با اين سفارش] چيزى از [قضاى] خدا را از شما دور نمی توانم داشت فرمان جز براى خدا نيست بر او توكل كردم و توكل كنندگان بايد بر او توكل كنند

then he said: `my sons, do not enter from one gate. enter through different gates. i cannot be of any help to you against allah; judgement belongs to allah alone. in him i have put my trust. in him let all put their trust. `

سوره یوسف آیه 67


وَلَمَّا دَخَلُواْ مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُم مَّا كَانَ يُغْنِي عَنْهُم مِّنَ اللّهِ مِن شَيْءٍ إِلاَّ حَاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضَاهَا وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ

و چون همان گونه كه پدرانشان به آنان فرمان داده بود وارد شدند [اين كار] چيزى را در برابر خدا از آنان برطرف نمی كرد جز اينكه يعقوب نيازى را كه در دلش بود برآورد و بی گمان او از [بركت] آنچه بدو آموخته بوديم داراى دانشى [فراوان] بود ولى بيشتر مردم نمی دانند

and when they entered from where their father had instructed them, nothing helped them against (the decree of) allah. it was but a need in jacob`s soul which he had fulfilled. he possessed knowledge because of what we had taught him, though most people do not know.

سوره یوسف آیه 68


وَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَى يُوسُفَ آوَى إِلَيْهِ أَخَاهُ قَالَ إِنِّي أَنَاْ أَخُوكَ فَلاَ تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ

و هنگامى كه بر يوسف وارد شدند برادرش [بنيامين] را نزد خود جاى داد [و] گفت من برادر تو هستم بنابراين از آنچه [برادران] می كردند غمگين مباش

when they presented themselves before joseph, he took his brother in his arms, and said: `i am your brother. do not grieve at what they did. `

سوره یوسف آیه 69


فَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَارِقُونَ

پس هنگامى كه آنان را به خوار و بارشان مجهز كرد آبخورى را در بار برادرش نهاد سپس [به دستور او] نداكننده اى بانگ درداد اى كاروانيان قطعا شما دزد هستيد

and when he had given them their provisions, he hid a drinkingcup in his brother`s saddlebag. then a herald called out after them: `cameleers, you are thieves!`

سوره یوسف آیه 70


قَالُواْ وَأَقْبَلُواْ عَلَيْهِم مَّاذَا تَفْقِدُونَ

[برادران] در حالى كه به آنان روى كردند گفتند چه گم كرده ايد

they turned back and asked: `what have you lost? `

سوره یوسف آیه 71


قَالُواْ نَفْقِدُ صُوَاعَ الْمَلِكِ وَلِمَن جَاء بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ وَأَنَاْ بِهِ زَعِيمٌ

گفتند جام شاه را گم كرده ايم و براى هر كس كه آن را بياورد يك بار شتر خواهد بود و [متصدى گفت] من ضامن آنم

`we are missing the goblet of the king, ` he replied. `whosoever restores it shall have a camelload, that i guarantee. `

سوره یوسف آیه 72


قَالُواْ تَاللّهِ لَقَدْ عَلِمْتُم مَّا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِي الأَرْضِ وَمَا كُنَّا سَارِقِينَ

گفتند به خدا سوگند شما خوب می دانيد كه ما نيامده ايم در اين سرزمين فساد كنيم و ما دزد نبوده ايم

`by allah, ` they said, `you know we did not come to do evil in this land. we are not thieves. `

سوره یوسف آیه 73


قَالُواْ فَمَا جَزَآؤُهُ إِن كُنتُمْ كَاذِبِينَ

گفتند پس اگر دروغ بگوييد كيفرش چيست

they said: `what shall be the recompense, if you prove to be lying? `

سوره یوسف آیه 74


قَالُواْ جَزَآؤُهُ مَن وُجِدَ فِي رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ كَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ

گفتندكيفرش [همان] كسى است كه [جام] در بار او پيدا شود پس كيفرش خود اوست ما ستمكاران را اين گونه كيفر می دهيم

they replied: `its recompense in whosoever`s saddle bag it is found, he shall be its recompense. as such we punish the harmdoers. `

سوره یوسف آیه 75


فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاء أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِن وِعَاء أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلاَّ أَن يَشَاءَ اللّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مِّن نَّشَاء وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ

پس [يوسف] به [بازرسى] بارهاى آنان پيش از بار برادرش پرداخت آنگاه آن را از بار برادرش [بنيامين] در آورد اين گونه به يوسف شيوه آموختيم [چرا كه] او در آيين پادشاه نمی توانست برادرش را بازداشت كند مگر اينكه خدا بخواهد [و چنين راهى بدو بنمايد] درجات كسانى را كه بخواهيم بالا می بريم و فوق هر صاحب دانشى دانشورى است

he searched their bags before his brother`s and then took out the goblet from his brother`s bag. as such we directed joseph. by the king`s law he had no right to seize his brother unless allah willed otherwise. we raise whom we will in rank; over every knowledgeable person is one who knows.

سوره یوسف آیه 76


قَالُواْ إِن يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَّهُ مِن قَبْلُ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنتُمْ شَرٌّ مَّكَانًا وَاللّهُ أَعْلَمْ بِمَا تَصِفُونَ

گفتند اگر او دزدى كرده پيش از اين [نيز] برادرش دزدى كرده است يوسف اين [سخن] را در دل خود پنهان داشت و آن را برايشان آشكار نكرد [ولى] گفت موقعيت شما بدتر [از او]ست و خدا به آنچه وصف می كنيد داناتر است

they said: `if he is a thief know then that a brother of his has committed theft before him. ` but joseph kept it secret and did not reveal it to them. he said: `you are in a worse position. and allah knows well what you describe. `

سوره یوسف آیه 77


قَالُواْ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَيْخًا كَبِيرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَهُ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ

گفتند اى عزيز او پدرى پير سالخورده دارد بنابراين يكى از ما را به جاى او بگير كه ما تو را از نيكوكاران می بينيم

they said: `mighty prince, his father is old, advanced in years, take one of us instead of him. we can see you are amongst the gooddoers. `

سوره یوسف آیه 78


قَالَ مَعَاذَ اللّهِ أَن نَّأْخُذَ إِلاَّ مَن وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِندَهُ إِنَّآ إِذًا لَّظَالِمُونَ

گفت پناه به خدا كه جز آن كس را كه كالاى خود را نزد وى يافته ايم بازداشت كنيم زيرا در آن صورت قطعا ستمكار خواهيم بود

he replied: `allah forbid that we should seize any but he with whom our property was found, for then we should be harmdoers. `

سوره یوسف آیه 79


فَلَمَّا اسْتَيْأَسُواْ مِنْهُ خَلَصُواْ نَجِيًّا قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُواْ أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُم مَّوْثِقًا مِّنَ اللّهِ وَمِن قَبْلُ مَا فَرَّطتُمْ فِي يُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الأَرْضَ حَتَّىَ يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللّهُ لِي وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ

پس چون از او نوميد شدند رازگويان كنار كشيدند بزرگشان گفت مگر نمی دانيد كه پدرتان با نام خدا پيمانى استوار از شما گرفته است و قبلا [هم] در باره يوسف تقصير كرديد هرگز از اين سرزمين نمی روم تا پدرم به من اجازه دهد يا خدا در حق من داورى كند و او بهترين داوران است

when they despaired of him, they went in private to confer together. the eldest said: `do you not know that your father took a pledge from you in the name of allah, and that you failed before regarding joseph? i shall never stir from this land until my father gives me leave or allah makes known to me his judgement: he is the best of judges.

سوره یوسف آیه 80


ارْجِعُواْ إِلَى أَبِيكُمْ فَقُولُواْ يَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلاَّ بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَافِظِينَ

پيش پدرتان بازگرديد و بگوييد اى پدر پسرت دزدى كرده و ما جز آنچه می دانيم گواهى نمی دهيم و ما نگهبان غيب نبوديم

return, all of you to your father and say to him: `father, your son has committed a theft. we testify only to what we know. how could we guard against the unforeseen?

سوره یوسف آیه 81


وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي كُنَّا فِيهَا وَالْعِيْرَ الَّتِي أَقْبَلْنَا فِيهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ

و از [مردم] شهرى كه در آن بوديم و كاروانى كه در ميان آن آمديم جويا شو و ما قطعا راست می گوييم

ask the village where we were and the caravan in which we traveled, we speak the truth. `

سوره یوسف آیه 82


قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ

[يعقوب] گفت [چنين نيست] بلكه نفس شما امرى [نادرست] را براى شما آراسته است پس [صبر من] صبرى نيكوست اميد كه خدا همه آنان را به سوى من [باز] آورد كه او داناى حكيم است

`no` he (jacob) said, `your souls have tempted you to do something. but come sweet patience. allah may bring them all to me. he alone is the knowing, the wise. `

سوره یوسف آیه 83


وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ

و از آنان روى گردانيد و گفت اى دريغ بر يوسف و در حالى كه اندوه خود را فرو می خورد چشمانش از اندوه سپيد شد

and he turned away and said: `alas for joseph! ` his eyes turned white with the grief he repressed within him.

سوره یوسف آیه 84


قَالُواْ تَالله تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ

[پسران او] گفتند به خدا سوگند كه پيوسته يوسف را ياد می كنى تا بيمار شوى يا هلاك گردى

they said: `by allah, will you not cease to mention joseph until you are consumed, or are among the perishing? `

سوره یوسف آیه 85


قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ

گفت من شكايت غم و اندوه خود را پيش خدا می برم و از [عنايت] خدا چيزى می دانم كه شما نمی دانيد

he replied: `i complain to allah of my anguish and sadness. i know from allah what you do not know.

سوره یوسف آیه 86


يَا بَنِيَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ

اى پسران من برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا نوميد مباشيد زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نوميد نمی شود

go and seek news of joseph and his brother. do not despair of the comfort of allah, none but unbelievers despair of the comfort of allah. `

سوره یوسف آیه 87


فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَيْهِ قَالُواْ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَآ إِنَّ اللّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ

پس چون [برادران] بر او وارد شدند گفتند اى عزيز به ما و خانواده ما آسيب رسيده است و سرمايه اى ناچيز آورده ايم بنابراين پيمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق كن كه خدا صدقه دهندگان را پاداش می دهد

and when they presented themselves before him they said: `o mighty prince, we and our people are afflicted with distress. we have brought but little merchandise. fill up the measure, and be charitable to us; allah rewards the charitable. `

سوره یوسف آیه 88


قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ

گفت آيا دانستيد وقتى كه نادان بوديد با يوسف و برادرش چه كرديد

`do you know` he replied, `what you did to joseph and his brother in your ignorance? `

سوره یوسف آیه 89


قَالُواْ أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَاْ يُوسُفُ وَهَذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيِصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ

گفتند آيا تو خود يوسفى گفت [آرى] من يوسفم و اين برادر من است به راستى خدا بر ما منت نهاده است بی گمان هر كه تقوا و صبر پيشه كند خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمی كند

they said: `are you joseph? ` `i am joseph, ` he answered, `and this is my brother. allah has been gracious to us. those who keep from evil and are patient, indeed, allah does not let the wage of the good doers go to waste. `

سوره یوسف آیه 90


قَالُواْ تَاللّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللّهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ

گفتند به خدا سوگند كه واقعا خدا تو را بر ما برترى داده است و ما خطاكار بوديم

`by allah, ` they said, `allah has preferred you above us all. we have indeed been sinful. `

سوره یوسف آیه 91


قَالَ لاَ تَثْرَيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

[يوسف] گفت امروز بر شما سرزنشى نيست خدا شما را می آمرزد و او مهربانترين مهربانان است

he replied: `let no reproach be on you this day. allah will forgive you he is the most merciful of the merciful.

سوره یوسف آیه 92


اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ

اين پيراهن مرا ببريد و آن را بر چهره پدرم بيفكنيد [تا] بينا شود و همه كسان خود را نزد من آوريد

go, take this shirt of mine and cast it over my father`s face, he will recover his sight. then return to me with all your family. `

سوره یوسف آیه 93


وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلاَ أَن تُفَنِّدُونِ

و چون كاروان رهسپار شد پدرشان گفت اگر مرا به كم خردى نسبت ندهيد بوى يوسف را می شنوم

as the caravan departed, their father said: `i smell the scent of joseph, unless you think i am foolish. `

سوره یوسف آیه 94


قَالُواْ تَاللّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلاَلِكَ الْقَدِيمِ

گفتند به خدا سوگند كه تو سخت در گمراهى ديرين خود هستى

`by allah, ` they said, `this is but your old illusion. `

سوره یوسف آیه 95


فَلَمَّا أَن جَاء الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ

پس چون مژده رسان آمد آن [پيراهن] را بر چهره او انداخت پس بينا گرديد گفت آيا به شما نگفتم كه بی شك من از [عنايت] خدا چيزهايى می دانم كه شما نمی دانيد

and when the bearer of glad tidings arrived, he laid joseph`s shirt over him, and he saw once again. he said: `did i not tell you that i know from allah what you do not know? `

سوره یوسف آیه 96


قَالُواْ يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ

گفتند اى پدر براى گناهان ما آمرزش خواه كه ما خطاكار بوديم

his sons said: `father, ask forgiveness for our sins. we have indeed been sinners. `

سوره یوسف آیه 97


قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّيَ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

گفت به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش می خواهم كه او همانا آمرزنده مهربان است

he said: `i shall ask my lord to forgive you. he is forgiving, the most merciful. `

سوره یوسف آیه 98


فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَى يُوسُفَ آوَى إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُواْ مِصْرَ إِن شَاء اللّهُ آمِنِينَ

پس چون بر يوسف وارد شدند پدر و مادر خود را در كنار خويش گرفت و گفت ان شاء الله با [امن و] امان داخل مصر شويد

and when they entered before joseph, he took his father and mother into his arms and said: `welcome to egypt, safe, if allah wills! `

سوره یوسف آیه 99


وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بَي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاء بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِّمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ

و پدر و مادرش را به تخت برنشانيد و [همه آنان] پيش او به سجده درافتادند و [يوسف] گفت اى پدر اين است تعبير خواب پيشين من به يقين پروردگارم آن را راست گردانيد و به من احسان كرد آنگاه كه مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بيابان [كنعان به مصر] باز آورد پس از آنكه شيطان ميان من و برادرانم را به هم زد بى گمان پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است زيرا كه او داناى حكيم است

he lifted his parents to the throne, and (the others) bowed before him. joseph said to his father: `this is the meaning of my vision of long ago, my lord has verified it. he has been gracious to me. he brought me out of prison and brought you out of the desert after satan had corrupted (the relationship) between me and my brothers. my lord is gentle to whom he will. he alone is the knower, the wise.

سوره یوسف آیه 100


رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنُيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ

پروردگارا تو به من دولت دادى و از تعبير خوابها به من آموختى اى پديدآورنده آسمانها و زمين تنها تو در دنيا و آخرت مولاى منى مرا مسلمان بميران و مرا به شايستگان ملحق فرما

lord, you have given me the kingdom and taught me to interpret visions. originator of the heavens and the earth, my guardian in this world and in the everlasting life. let me die in submission (as a muslim) and let me join the righteous. `

سوره یوسف آیه 101


ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ

اين [ماجرا] از خبرهاى غيب است كه به تو وحى می كنيم و تو هنگامى كه آنان همداستان شدند و نيرنگ می كردند نزدشان نبودى

that is of the news we reveal to you of the unseen. you were not present when they agreed upon their plan, scheming.

سوره یوسف آیه 102


وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ

و بيشتر مردم هر چند آرزومند باشى ايمان آورنده نيستند

even though you are so eager, most people will not believe.

سوره یوسف آیه 103


وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ

و تو بر اين [كار] پاداشى از آنان نمی خواهى آن [قرآن] جز پندى براى جهانيان نيست

you shall ask no wage for it. it is nothing except a reminder to all mankind.

سوره یوسف آیه 104


وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ

و چه بسيار نشانه ها در آسمانها و زمين است كه بر آنها می گذرند در حالى كه از آنها روى برمی گردانند

how many signs in the heavens and earth do they pass by and turn away from.

سوره یوسف آیه 105


وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِكُونَ

و بيشترشان به خدا ايمان نمی آورند جز اينكه [با او چيزى را] شريك می گيرند

and most of them do not believe in allah, but they associate others with him.

سوره یوسف آیه 106


أَفَأَمِنُواْ أَن تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ

آيا ايمنند از اينكه عذاب فراگير خدا به آنان دررسد يا قيامت در حالى كه بی خبرند بناگاه آنان را فرا رسد

do they feel secure that the punishment of allah will envelop them, or that the hour will overtake them suddenly when they are unaware?

سوره یوسف آیه 107


قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

بگو اين است راه من كه من و هر كس پيروی ام كرد با بينايى به سوى خدا دعوت می كنيم و منزه است خدا و من از مشركان نيستم

say: `this is my path. i call to allah with sure knowledge, i and my followers. exaltations be to allah! i am not among the idolaters. `

سوره یوسف آیه 108


وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَواْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ

و پيش از تو [نيز] جز مردانى از اهل شهرها را كه به آنان وحى می كرديم نفرستاديم آيا در زمين نگرديده اند تا فرجام كسانى را كه پيش از آنان بوده اند بنگرند و قطعا سراى آخرت براى كسانى كه پرهيزگارى كرده اند بهتر است آيا نمی انديشيد

we did not send any before you from the inhabitants of the village, but men to whom a revelation was sent. have they not traveled in the land and seen what was the end of those before them? better is the dwelling in the everlasting life for those who keep from evil. do you not understand?

سوره یوسف آیه 109


حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ

تا هنگامى كه فرستادگان [ما] نوميد شدند و [مردم] پنداشتند كه به آنان واقعا دروغ گفته شده يارى ما به آنان رسيد پس كسانى را كه می خواستيم نجات يافتند و[لى] عذاب ما از گروه مجرمان برگشت ندارد

and when at length our messengers despaired and reckoned that they would be belied, our help came down to them, saving whom we pleased. our might cannot be withheld from the guilty nation.

سوره یوسف آیه 110


لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِي الأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد بلكه تصديق آنچه [از كتابهايى] است كه پيش از آن بوده و روشنگر هر چيز است و براى مردمى كه ايمان می آورند رهنمود و رحمتى است

indeed, in their stories is a lesson for those of understanding. this is no forged tale, rather, it is a confirmation of the previous, a distinguishing of all things, a guidance and a mercy to a nation who believe.

سوره یوسف آیه 111


https://janat1.ir/quran/?sura=12

تعداد بازدید این سوره : 8,481

سرفصل اصلی





پنجشنبه, ۰۱ آذر , ۱۴۰۳
الخميس 19 جماد أول 1446
Thursday, 21 November , 2024

رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند :

هیچ قطره‌ای نزد خداوند متعال محبوب‌تر از قطرۀ خون ریخته شده در راه او نیست.

مَا مِنْ قَطْرَةٍ أحَبُّ إلَی اللهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ قَطرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ اللهِ.

وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 14

حکمت 247 نهج البلاغه

بخشش بیش از خویشاوندى محبّت آورد.
نمایش متن عربی حکمت

 1. درگذشت اديب محدث و مفسر معروف،جلال الدين سيوطي(911ق)
2. شهادت شهيد اول(شيخ محمد بن مكي العاملي)(786ق)به نقلي

برنامه های مجمع

آمار بازدید و محتویات