حزب 60 قرآن با ترجمه فارسی و انگلیسی

امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند :

                 

وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا رَّجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا

و براى آنان آن دو مرد را مثل بزن كه به يكى از آنها دو باغ انگور داديم و پيرامون آن دو [باغ] را با درختان خرما پوشانديم و ميان آن دو را كشتزارى قرار داديم

give them the parable of two men. to one we gave two gardens of vines and surrounded them with palm trees and in between the two we placed a sown field.

سوره کهف آیه 32


كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا

هر يك از اين دو باغ محصول خود را [به موقع] می داد و از [صاحبش] چيزى دريغ نمی ورزيد و ميان آن دو [باغ] نهرى روان كرده بوديم

each of the two gardens yielded its produce and did not fail in the least and we made a river to gush through them,

سوره کهف آیه 33


وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا

و براى او ميوه فراوان بود پس به رفيقش در حالى كه با او گفت و گو می كرد گفت مال من از تو بيشتر است و از حيث افراد از تو نيرومندترم

so he had fruit. as he spoke with his companion, as he was conversing with him, `my wealth is more abundant than yours and men have a greater respect for me. `

سوره کهف آیه 34


وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا

و در حالى كه او به خويشتن ستمكار بود داخل باغ شد [و] گفت گمان نمی كنم اين نعمت هرگز زوال پذيرد

and when, having wronged himself, he entered his garden, he said: `i do not think that this will ever perish!

سوره کهف آیه 35


وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِّنْهَا مُنقَلَبًا

و گمان نمی كنم كه رستاخيز بر پا شود و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم قطعا بهتر از اين را در بازگشت خواهم يافت

nor do i think that the hour will come. even if i returned to my lord, i should surely find a better place than this. `

سوره کهف آیه 36


قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا

رفيقش در حالى كه با او گفت و گو می كرد به او گفت آيا به آن كسى كه تو را از خاك سپس از نطفه آفريد آنگاه تو را [به صورت] مردى درآورد كافر شدى

his companion said, during his conversation with him: `what, do you disbelieve in him who created you from dust, then from a spermdrop, and then fashioned you into a man!

سوره کهف آیه 37


لَّكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا

اما من [می گويم] اوست خدا پروردگار من و هيچ كس را با پروردگارم شريك نمی سازم

he is allah, my lord, and i will not associate anyone with my lord.

سوره کهف آیه 38


وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاء اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِن تُرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنكَ مَالًا وَوَلَدًا

و چون داخل باغت شدى چرا نگفتى ماشاء الله نيرويى جز به [قدرت] خدا نيست اگر مرا از حيث مال و فرزند كمتر از خود می بينى

when you entered your garden why did you not say: "if allah wills; there is no power except by allah." though you see me lesser than yourself in wealth and children,

سوره کهف آیه 39


فَعَسَى رَبِّي أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا

اميد است كه پروردگارم بهتر از باغ تو به من عطا فرمايد و بر آن [باغ تو] آفتى از آسمان بفرستد تا به زمينى هموار و لغزنده تبديل گردد

maybe my lord will give me a garden better than yours, and send down a thunderbolt from heaven, so that in the morning it will be a slope of dust,

سوره کهف آیه 40


أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَن تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا

يا آب آن [در زمين] فروكش كند تا هرگز نتوانى آن را به دست آورى

or, in the morning its water will be drained into the earth so that you will not have a means to reach it. `

سوره کهف آیه 41


وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا

[تا به او رسيد آنچه را بايد برسد] و [آفت آسمانى] ميوه هايش را فرو گرفت پس براى [از كف دادن] آنچه در آن [باغ] هزينه كرده بود دستهايش را بر هم می زد در حالى كه داربستهاى آن فرو ريخته بود و [به حسرت] می گفت اى كاش هيچ كس را شريك پروردگارم نمی ساختم

and all his fruit were destroyed, and in the morning he wrung his hands with grief at all he had spent on it, for it had collapsed upon its trellises, and he said: `would that i had not associated anyone with my lord! `

سوره کهف آیه 42


وَلَمْ تَكُن لَّهُ فِئَةٌ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنتَصِرًا

و او را در برابر خدا گروهى نبود تا ياريش كنند و توانى نداشت كه خود را يارى كند

he had no host to help him besides allah, and he was helpless

سوره کهف آیه 43


هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا

در آنجا [آشكار شد كه] يارى به خداى حق تعلق دارد اوست بهترين پاداش و [اوست] بهترين فرجام

that day. supremacy belongs only to allah, the true. he is the best to reward and the best ending.

سوره کهف آیه 44


وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُّقْتَدِرًا

و براى آنان زندگى دنيا را مثل بزن كه مانند آبى است كه آن را از آسمان فرو فرستاديم سپس گياه زمين با آن درآميخت و [چنان] خشك گرديد كه بادها پراكنده اش كردند و خداست كه همواره بر هر چيزى تواناست

give to them a parable about this present life. it is like water we have sent down from the sky with which the plants of the earth mingle, and in the morning it is straw the wind scatters. allah is powerful over all things.

سوره کهف آیه 45


الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا

مال و پسران زيور زندگى دنيايند و نيكيهاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر اميد [نيز] بهتر است

wealth and children are the ornament of this present life. but the things that last and good deeds, are better with your lord in reward and hope.

سوره کهف آیه 46


وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا

و [ياد كن] روزى را كه كوهها را به حركت درمی آوريم و زمين را آشكار [و صاف] می بينى و آنان را گرد می آوريم و هيچ يك را فرو گذار نمی كنيم

and on the day when we shall set the mountains in motion and you shall see the earth a leveled plain; when we gather them together, and would not leave even one behind,

سوره کهف آیه 47


وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا لَّقَدْ جِئْتُمُونَا كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّن نَّجْعَلَ لَكُم مَّوْعِدًا

و ايشان به صف بر پروردگارت عرضه می شوند [و به آنها می فرمايد] به راستى همان گونه كه نخستين بار شما را آفريديم [باز] به سوى ما آمديد بلكه پنداشتيد هرگز براى شما موعدى مقرر قرار نخواهيم داد

and they shall be presented in ranks before your lord (who will say to them:) `you have returned to us as we created you the first time. no, you claimed we would not appoint a meeting for you!

سوره کهف آیه 48


وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا

و كارنامه [عمل شما در ميان] نهاده می شود آنگاه بزهكاران را از آنچه در آن است بيمناك می بينى و می گويند اى واى بر ما اين چه نامه اى است كه هيچ [كار] كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته جز اينكه همه را به حساب آورده است و آنچه را انجام داده اند حاضر يابند و پروردگار تو به هيچ كس ستم روا نمی دارد

and the book shall be set in place, and you will see the sinners fearful of what is in it. ` they shall say: `woe to us! how is it, this book omits nothing small or great, all are counted! ` and they shall find what they did is present, and your lord will wrong no one.

سوره کهف آیه 49


وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاء مِن دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا

و [ياد كن] هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم آدم را سجده كنيد پس [همه] جز ابليس سجده كردند كه از [گروه] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپيچيد آيا [با اين حال] او و نسلش را به جاى من دوستان خود می گيريد و حال آنكه آنها دشمن شمايند و چه بد جانشينانى براى ستمگرانند

when we said to the angels: `prostrate yourselves before adam, ` all prostrated themselves except iblis, who was one of the jinn, disobedient to the command of his lord. would you then take him and his descendants to be your guardians, other than me, when they are your clear enemy? how evil is the exchange for the harmdoers!

سوره کهف آیه 50


مَا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا

[من] آنان را نه در آفرينش آسمانها و زمين به شهادت طلبيدم و نه در آفرينش خودشان و من آن نيستم كه گمراهگران را همكار خود بگيرم

neither did i make them witnesses at the creation of the heavens and the earth, nor at their own creation. i would never take those who lead others astray to be my supporters.

سوره کهف آیه 51


وَيَوْمَ يَقُولُ نَادُوا شُرَكَائِيَ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُم مَّوْبِقًا

و [ياد كن] روزى را كه [خدا] می گويد آنهايى را كه شريكان من پنداشتيد ندا دهيد پس آنها را بخوانند و[لى] اجابتشان نكنند و ما ميان آنان ورطه اى قرار دهيم

and the day he will say: `call on those whom you claimed to be my associates. ` they will invoke them, but they will receive no answer, for we shall place a gulf between them.

سوره کهف آیه 52


وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمْ يَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفًا

و گناهكاران آتش [دوزخ] را می بينند و درمی يابند كه در آن خواهند افتاد و از آن راه گريزى نيابند

and when the evildoers see the fire of hell they will reckon it is there they shall fall. they shall find no escape from it.

سوره کهف آیه 53


وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَكَانَ الْإِنسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا

و به راستى در اين قرآن براى مردم از هر گونه مثلى آورديم و[لى] انسان بيش از هر چيز سر جدال دارد

we have set forth for people in this koran all manner of parables; the human is the most disputatious of things.

سوره کهف آیه 54


وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءهُمُ الْهُدَى وَيَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَن تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا

و چيزى مانع مردم نشد از اينكه وقتى هدايت به سويشان آمد ايمان بياورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز اينكه [مستحق شوند] تا سنت [خدا در مورد عذاب] پيشينيان در باره آنان [نيز] به كار رود يا عذاب رويارويشان بيايد

nothing prevented people from believing and seeking the forgiveness of their lord when guidance came to them, unless they are waiting for the fate of the ancients to overtake them, or that the punishment should come upon them face to face.

سوره کهف آیه 55


وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا

و پيامبران [خود] را جز بشارت دهنده و بيم رسان گسيل نمی داريم و كسانى كه كافر شده اند به باطل مجادله می كنند تا به وسيله آن حق را پايمال گردانند و نشانه هاى من و آنچه را [بدان] بيم داده شده اند به ريشخند گرفتند

we send our messengers only to proclaim glad tidings and to give warning. but the unbelievers dispute with false arguments so that they may belie the truth. they have taken my verses and warnings in mockery.

سوره کهف آیه 56


وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَن يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا

و كيست ستمكارتر از آن كس كه به آيات پروردگارش پند داده شده و از آن روى برتافته و دستاورد پيشينه خود را فراموش كرده است ما بر دلهاى آنان پوششهايى قرار داديم تا آن را درنيابند و در گوشهايشان سنگينى [نهاديم] و اگر آنها را به سوى هدايت فراخوانى باز هرگز به راه نخواهند آمد

who is greater in evil than he who, when reminded of the verses of his lord, turns away from them and forgets what his hands have sent before him? we have placed veils over their hearts lest they should understand it, and there is heaviness in their ears. even if you call them to guidance, they will never be guided.

سوره کهف آیه 57


وَرَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ يُؤَاخِذُهُم بِمَا كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ بَل لَّهُم مَّوْعِدٌ لَّن يَجِدُوا مِن دُونِهِ مَوْئِلًا

و پروردگار تو آمرزنده [و] صاحب رحمت است اگر به [جرم] آنچه مرتكب شده اند آنها را مؤاخذه می كرد قطعا در عذاب آنان تعجيل می نمود [ولى چنين نمى كند] بلكه براى آنها سر رسيدى است كه هرگز از برابر آن راه گريزى نمی يابند

your lord is forgiving, owner of mercy. had it been his will to take them to task for what they earned, he would have hastened their punishment; but they have an appointed hour from which they will never escape.

سوره کهف آیه 58


وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِكِهِم مَّوْعِدًا

و [مردم] آن شهرها چون بيدادگرى كردند هلاكشان كرديم و براى هلاكتشان موعدى مقرر داشتيم

and those villages! when they became evil we destroyed them and appointed a meeting for their destruction.

سوره کهف آیه 59


وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا

و [ياد كن] هنگامى را كه موسى به جوان [همراه] خود گفت دست بردار نيستم تا به محل برخورد دو دريا برسم هر چند سالها[ى سال] سير كنم

when moses said to his (assisting) youth: `i will not give up until i reach the point where the two seas meet even though i should go on for many years. `

سوره کهف آیه 60


فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا

پس چون به محل برخورد دو [دريا] رسيدند ماهى خودشان را فراموش كردند و ماهى در دريا راه خود را در پيش گرفت [و رفت]

but when they came to the point where the two met, they forgot their fish, which made its way burrowing into the sea.

سوره کهف آیه 61


فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءنَا لَقَدْ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا

و هنگامى كه [از آنجا] گذشتند [موسى] به جوان خود گفت غذايمان را بياور كه راستى ما از اين سفر رنج بسيار ديديم

and when they had gone further, he said to his assisting youth; `bring us our breakfast; we are worn out from our journey. `

سوره کهف آیه 62


قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا

گفت ديدى وقتى به سوى آن صخره پناه جستيم من ماهى را فراموش كردم و جز شيطان [كسى] آن را از ياد من نبرد تا به يادش باشم و به طور عجيبى راه خود را در دريا پيش گرفت

he replied: `what do you think, i forgot the fish when we were resting on the rock. none but satan made me forget to mention this it made its way into the sea in a marvelous fashion. `

سوره کهف آیه 63


قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا

گفت اين همان بود كه ما می جستيم پس جستجوكنان رد پاى خود را گرفتند و برگشتند

`this is what we have been seeking! ` said he, and they retraced their footsteps

سوره کهف آیه 64


فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا

تا بنده اى از بندگان ما را يافتند كه از جانب خود به او رحمتى عطا كرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بوديم

and found one of our worshipers to whom we had given from our mercy, and to whom we had taught knowledge of ours.

سوره کهف آیه 65


قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا

موسى به او گفت آيا تو را به شرط اينكه از بينشى كه آموخته شده اى به من ياد دهى پيروى كنم

moses said to him: `may i follow you so that you can teach me of that you have learned of righteousness? `

سوره کهف آیه 66


قَالَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا

گفت تو هرگز نمی توانى همپاى من صبر كنى

`you will not bear patiently with me, ` he replied.

سوره کهف آیه 67


وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا

و چگونه می توانى بر چيزى كه به شناخت آن احاطه ندارى صبر كنى

`for how can you bear patiently with that which you have never encompassed in your knowledge? `

سوره کهف آیه 68


قَالَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا

گفت ان شاء الله مرا شكيبا خواهى يافت و در هيچ كارى تو را نافرمانى نخواهم كرد

he (moses) said: `if allah wills, you shall find me patient, i shall not disobey your order. `

سوره کهف آیه 69


قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلَا تَسْأَلْنِي عَن شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا

گفت اگر مرا پيروى می كنى پس از چيزى سؤال مكن تا [خود] از آن با تو سخن آغاز كنم

he said: `if you follow me, you must not question me about anything till i myself speak to you concerning it. `

سوره کهف آیه 70


فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَكِبَا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَيْئًا إِمْرًا

پس رهسپار گرديدند تا وقتى كه سوار كشتى شدند [وى] آن را سوراخ كرد [موسى] گفت آيا كشتى را سوراخ كردى تا سرنشينانش را غرق كنى واقعا به كار ناروايى مبادرت ورزيدى

so they departed. when they boarded a ship, he bored a hole in it. `what, have you made a hole in it, ` he said, `is it to drown its passengers? you have done a dreadful thing. `

سوره کهف آیه 71


قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا

گفت آيا نگفتم كه تو هرگز نمی توانى همپاى من صبر كنى

`did i not i tell you, ` he replied, `that you would not bear patiently with me? `

سوره کهف آیه 72


قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ وَلَا تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْرًا

[موسى] گفت به سبب آنچه فراموش كردم مرا مؤاخذه مكن و در كارم بر من سخت مگير

moses said: `do not blame me for what i forgot, nor press me to do something which is too difficult, `

سوره کهف آیه 73


فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِيَا غُلَامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَيْئًا نُّكْرًا

پس رفتند تا به نوجوانى برخوردند [بنده ما] او را كشت [موسى به او ] گفت آيا شخص بی گناهى را بدون اينكه كسى را به قتل رسانده باشد كشتى واقعا كار ناپسندى مرتكب شدى

and so they departed. thereafter they met a boy and he killed him. he (moses) exclaimed: `what, have you killed a pure soul and it was not done (in retaliation) for a soul you have done a terrible thing. `

سوره کهف آیه 74


https://janat1.ir/quran/?hizb=60

تعداد بازدید این سوره : 0

سرفصل اصلی





سه شنبه, ۲۹ اسفند , ۱۴۰۲
الثلاثاء 8 رمضان 1445
Tuesday, 19 March , 2024

امام محمد باقر عليه السلام می فرمایند :

شخصي از حضرت پرسيد كه من از زمان حجّاج تاكنون والي بر مردم بوده ام آيا مي توانم از گناهانم توبه كنم؟ امام ساكت بودند و جواب ندادند. شخص دوباره سؤال كرد. امام فرمود: راهي براي توبه ات نيست، مگر اينكه حقوق تمام كساني را كه ضايع كرده اي به آنان بازگرداني.

عَنْ شيخٍ من النخع قال: قلتُ لابي جعفَر - عليه السّلام - : انّي لم أزل والياً منذُ زمنِ الحجّاج الي يومي هذا فهل لي من توبةٍ؟... قال: لا، حتّي تودّي كلَّ ذي حقٍّ حقَّه؟.

بحارالانوار، جلد 75، صفحه 329

حکمت 365 نهج البلاغه

اندیشه، آیینه اى شفّاف و عبرت از حوادث، بیم دهنده اى خیر اندیش است، و تو را در ادب کردن نفس همان بس که از آنچه انجام دادنش را براى دیگران نمى‏پسندى بپرهیزى.
نمایش متن عربی حکمت



برنامه های مجمع

دعاى روز هشتم رمضان

آمار بازدید و محتویات