حکمت ها، نامه ها و خطبه های نهج البلاغه با ترجمه فارسی و انگلیسی
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
نکوهش از فرمانده شکست خورده
پس از یاد خدا و درود! سستی انسان در انجام کارهایی که بر عهده اوست، و پافشاری در کاری که از مسولیت او خارج است، نشانه ناتوانی آشکار، و اندیشه ویرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم (قرقیسا) در مقابل رها کردن پاسداری از مرزهایی که تو را بر آن گمارده بودیم و کسی در آنجا نیست تا آنجا را حفظ کند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد، اندیشهای باطل است. تو در آنجا پلی شدهای که دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتی داری که با تو نبرد کنند، و نه هیبتی داری از تو بترسند و بگریزند، نه مرزی را میتوانی حفظ کنی، و نه شوکت دشمن را میتوانی درهم بشکنی، نه نیازهای مردم دیارت را کفایت میکنی، و نه امام خود را راضی نگه میداری.
یجتاز به من جیش العدو طالباً الغارة. أما بعد، فإن تضییع المرء ما ولی، وتکلفه ما کفی، لعجز حاضر، ورأی متبر، وإن تعاطیک الغارة علی أهل قرقیسیا، وتعطیلک مسالحک التی ولیناک لیس بها من یمنعها، ولا یرد الجیش عنها لرأی شعاع. فقد صرت جسراً لمن أراد الغارة من أعدائک علی أولیائک، غیر شدید المنکب، ولا مهیب الجانب، ولا ساد ثغرةً، ولا کاسر لعدو شوکةً، ولا مغن عن أهل مصره، ولا مجز عن أمیره.
خطبه -28 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=541
مظلومیت امام در خلافت
پس از یاد خدا و درود! خداوند سبحان محمد صلی الله علیه واله را فرستاد تا بیمدهنده جهانیان، و گواه پیامبران پیش از خود باشد، آنگاه که پیامبر صلی الله علیه واله به سوی خدا رفت، مسلمانان پس از وی در کار حکومت با یکدیگر درگیر شدند، سوگند بخدا نه در فکرم میگذشت، و نه در خاطرم میآمد که عرب خلافت را پس از رسول خدا صلی الله علیه واله از اهل بیت او بگرداند، یا مرا پس از وی از عهدهدار شدن حکومت باز دارند، تنها چیزی که نگرانم کرد شتافتن مردم به سوی فلان شخص بود که با او بیعت کردند. من دست باز کشیدم، تا آنجا که دیدم گروهی از اسلام باز گشته، میخواهند دین محمد صلی الله علیه واله را نابود سازند، پس ترسیدم که اگر اسلام و طرفدارانش را یاری نکنم، رخنهای در آن بینم یا شاهد نابودی آن باشم، که مصیبت آن بر من سختتر از رها کردن حکومت بر شماست، که کالای چند روزه دنیاست، به زودی ایام آن میگذرد چنانکه سراب ناپدید شود، یا چونان پاره های ابر که زود پراکنده میگردد. پس در میان آن آشوب و غوغا بپا خواستم تا آنکه باطل از میان رفت، و دین استقرار یافته، آرام شد. (بخشی از همین نامه است) شجاعت و دشمن شناسی امام علیه السلام به خدا سوگند! اگر تنها با دشمنان روبرو شوم، در حالی که آنان تمام روی زمین را پر کرده باشند، نه باکی داشته، و نه میهراسم، من گمراهی آنان و هدایت خود را که بر آن استوارم، آگاهم، و از طرف پروردگارم به یقین رسیدهام، و همانا من برای ملاقات پروردگار مشتاق، و به پاداش او امیدوارم. لکن از این اندوهناکم که بیخردان، و تبهکاران این امت حکومت را به دست آورند، آنگاه مال خدا را دست به دست بگردانند، و بندگان او را به بردگی کشند، با نیکوکاران در جنگ، و با فاسقان همراه باشند، زیرا از آنان کسی در میان شماست که شراب نوشید و حد بر او جاری شد، و کسی که اسلام را نپذیرفت اما به ناحق بخششهایی به او عطا گردید. اگر اینگونه حوادث نبود شما را برنمیانگیختم، و سرزنشتان نمیکردم، و شما را به گردآوری تشویق نمینمودم، و آنگاه که سر باز میزدید رهاتان میکردم. آیا نمیبینید که مرزهای شما را تصرف کردند؟ و شهرها را گشودند؟ و دستاوردهای شما را غارت کردند؟ و در میان شهرهای شما آتش جنگ را برافروختند؟ برای جهاد با دشمنان کوچ کنید. خدا شما را رحمت کند، در خانه های خود نمانید، که به ستم گرفتار، و به خواری دچار خواهید شد، و بهره زندگی شما از همه پستتر خواهد بود، و همانا برادر جنگ، بیداری و هوشیاری است هر آن کس که به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابید. با درود.
أما بعد، فإن الله سبحانه بعث محمداً _صلی الله علیه وآله و سلم _ نذیراً للعالمین، ومهیمناً علی المرسلین. فلما مضی _علیه السلام_ تنازع المسلمون الأمر من بعده. فوالله ما کان یلقی فی روعی، ولا یخطر ببالی، أن العرب تزعج هذا الأمر من بعده _صلی الله علیه وآله و سلم _ عن أهل بیته، ولا أنهم منحوه عنی من بعده! فما راعنی إلا انثیال الناس علی فلان یبایعونه، فأمسکت یدی حتی رأیت راجعة الناس قد رجعت عن الإسلام، یدعون إلی محق دین محمد _صلی الله علیه وآله و سلم _ فخشیت إن لم أنصر الإسلام أهله أن أری فیه ثلماً أو هدماً، تکون المصیبة به علی أعظم من فوت ولایتکم التی إنما هی متاع أیام قلائل، یزول منها ما کان، کما یزول السراب، أو کما یتقشع السحاب، فنهضت فی تلک الأحداث حتی زاح الباطل وزهق، واطمأن الدین وتنهنه. ومنه: إنی والله لو لقیتهم واحداً وهم طلاع الأرض کلها ما بالیت ولا استوحشت، وإنی من ضلالهم الذی هم فیه والهدی الذی أنا علیه لعلی بصیرة من نفسی ویقین من ربی. وإنی إلی لقاء الله لمشتاق، وحسن ثوابه لمنتظر راج، ولکننی آسی أن یلی أمرهذه الأمة سفهاؤها وفجارها، فیتخذوا مال الله دولاً، وعباده خولاً، والصالحین حرباً، والفاسقین حزباً، فإن منهم الذی قد شرب فیکم الحرام، وجلد حداً فی الإسلام، وإن منهم من لم یسلم حتی رضخت له علی الإسلام الرضائخ، فلولا ذلک ما أکثرت تألیبکم وتأنیبکم، وجمعکم وتحریضک م، ولترکتکم إذ أبیتم وونیتم. ألا ترون إلی أطرافکم قد انتقصت، وإلی أمصارکم قد افتتحت، وإلی ممالککم تزوی، وإلی بلادکم تغزی! انفروا رحمکم الله إلی قتال عدوکم، ولا تثاقلوا إلی الأرض فتقروا بالخسف، وتبوؤوا بالذل، ویکون نصیبکم الأخس، وإن أخا الحرب الأرق، ومن نام لم ینم عنه، والسلام.
خطبه -27 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=542
بازداشتن ابوموسی از فتنهانگیزی
از بنده خدا علی امیر مومنان به عبدالله بن قیس (ابوموسی اشعری) پس از ستایش پروردگار و درود! سخنی از تو به من رسید که هم به سود، و هم به زیان تو است، چون فرستاده من پیش تو آید، دامن همت کمر زن، کمرت را برای جنگ محکم ببند، و از سوراخ بیرون آی، و مردم را برای جنگ بسیج کن، اگر حق را در من دیدی بپذیر، و اگر دودل ماندی کنارهگیر، به خدا سوگند هر جا که باشی تو را بیاورند و بحال خویش رها نکنند، تا گوشت و استخوان و تر و خشکت درهم ریزد، و در کنار زدنت از حکومت شتاب کنند، چنانکه از پیش روی خود همانگونه بترسی که از پشت سرت هراسناکی. حوادث جاری کشور آنچنان آسان نیست که تو فکر میکنی، بلکه حادثه بسیار بزرگی است که باید بر مرکبش سوار شد، و سختیهای آن را هموار کرد، و پیمودن راه های سخت و کوهستانی آن را آسان نمود، پس فکرت را بکار گیر، و مالک کار خویش باش، و سهم و بهرهات را بردار، اگر همراهی با ما را خوش نداری کناره گیر، بی آنکه مورد ستایش قرارگیری یا رستگار شوی، که سزاوار است تو در خواب باشی و دیگران مسوولیتهای تو را برآورند، و از تو نپرسند که کجا هستی؟ و به کجا رفتهای؟ به خدا سوگند! این راه حق است و به دست مرد حق انجام میگیرد، و باکی ندارم که خداشناسان چه میکنند؟ با درود.
من عبدالله علی أمیرالمؤمنین إلی عبدالله بن قیس. أما بعد، فقد بلغنی عنک قول هو لک وعلیک، فإذا قدم علیک رسولی علیک فارفع ذیلک، واشدد مئزرک، واخرج من جحرک، واندب من معک، فإن حققت فانفذ، وإن تفشلت فابعد! وایم الله لتؤتین حیث أنت، ولا تترک حتی یخلط زبدک بخاثرک، وذائبک بجامدک، وحتی تعجل عن قعدتک، وتحذر من أمامک کحذرک من خلفک، وما هی بالهوینی التی ترجو، ولکنها الداهیة الکبری، یرکب جملها، ویذلل صعبها، ویسهل جبلها. فاعقل عقلک، واملک أمرک، وخذ نصیبک وحظک، فإن کرهت فتنح إلی غیر رحب ولا فی نجاة، فبالحری لتکفین وأنت نائم، حتی لا یقال: أین فلان؟ والله إنه لحق مع محق، وما أبالی ما صنع الملحدون، والسلام.
خطبه -26 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=543
پاسخ تهدیدات نظامی معاویه
پس از یاد خدا و درود! چنانکه یادآور شدی، ما و شما دوست بودیم و هم خویشاوند، اما دیروز میان ما و شما بدان جهت جدایی افتاد که ما ایمان آوردیم و شما کافر شدید، و امروز ما در اسلام استوار ماندیم و شما آزمایش گردیدید، اسلامآوردگان شما با ناخشنودی، آن هم زمانی به اسلام روی آوردند که بزرگان عرب تسلیم رسول خدا صلی الله علیه واله شدند، و در گروه او قرار گرفتند. در نامهات نوشتی که طلحه و زبیر را کشته، و عایشه را تبعید کردهام، و در کوفه و بصره منزل گزیدم، این امور ربطی به تو ندارد، و لازم نیست از تو عذر بخواهم. و نوشتی که با گروهی از مهاجران و انصار به نبرد من میآیی، هجرت از روزی که برادرت (یزید) در فتح مکه اسیر شد پایان یافت، پس اگر در ملاقات با من شتاب داری، دست نگهدار، زیرا اگر من به دیدار تو بیایم سزاوارتر است، که خدا مرا به سوی تو فرستاده تا از تو انتقام گیرم، و اگر تو با من دیدار کنی چنان است که شاعر اسدی گفت: (تندباد تابستانی سخت میوزد و آنها را با سنگ ریزه ها، و در میان غبار و تخته سنگها، درهم میکوبد.) یادآوری سوابق نظامی در پیروزیها و در نزد من همان شمشیری است که در جنگ بدر بر پیکر جد و دایی و برادرت زدم. به خدا سوگند! میدانم تو مردی بیخرد و دلتاریک هستی، بهتر است درباره تو گفته شود از نردبانی بالا رفتهای که تو را به پرتگاه خطرناکی کشانده، و سودی برای تو نداشته، زیانبار است، زیرا تو غیر گمشده خود را میجویی، و غیر گله خود را میچرانی. منصبی را میخواهی که سزاوار آن نبوده، و در شان تو نیست، چقدر گفتار تو با کردارت فاصله دارد؟ چقدر به عموها و داییهایت شباهت داری، شقاوت و آرزوی باطل آنها را به انکار نبوت محمد صلی الله علیه واله واداشت، و چنانکه میدانی در گورهای خود غلطیدند، نه برابر مرگ توانستند دفاع کنند، و نه آنگونه که سزاوار بود از حریمی حمایت، و نه در برابر زخم شمشیرها خود را حفظ کردند، که شمشیرها در میدان جنگ فراوان، و سستی در برابر آن شایسته نیست. تو درباره کشندگان عثمان فراوان حرف زدی، ابتدا چون دیگر مسلمانان با من بیعت کن، سپس درباره آنان از من داوری بطلب، که شما و مسلمانان را به پذیرفتن دستورات قرآن وا دارم، اما آنچه را که تو میخواهی، چنان است که به هنگام گرفتن کودک از شیر، او را بفریبند، سلام بر آنان که سزاوار سلامند.
أما بعد، فإنا کنا نحن وأنتم علی ما ذکرت من الألفة والجماعة، ففرق بیننا وبینکم أمس أنا آمنا وکفرتم، والیوم أنا استقمنا وفتنتم، وما أسلم مسلمکم إلا کرهاً، وبعد أن کان أنف الإسلام کله لرسول الله صلی الله علیه وآله، حزباً. وذکرت أنی قتلت طلحة والزبیر، وشردت بعائشة، ونزلت بین المصرین ! وذلک أمر غبت عنه، فلا علیک، ولا العذر فیه إلیک. وذکرت أنک زائری فی المهاجرین والأنصار، وقد انقطعت الهجرة یوم أسر أخوک، فإن کان فیک عجل فاسترفه، فإنی إن أزرک فذلک جدیر أن یکون الله إنما بعثنی للنقمة منک! وإن تزرنی فکما قال أخو بنی أسد: مستقبلین ریاح الصیف تضربهم بحاصب بین أغوار وجلمود وعندی السیف الذی أعضضته بجدک وخالک وأخیک فی مقام واحد، وإنک والله ما علمت الأغلف القلب، المقارب العقل، والأولی أن یقال لک: إنک رقیت سلماً أطلعک مطلع سوء علیک لا لک، لأنک نشدت غیر ضالتک، ورعیت غیر سائمتک، وطلبت أمراً لست من أهله ولا فی معدنه، فما أبعد قولک من فعلک!! وقریب ما أشبهت من أعمام وأخوال! حملتهم الشقاوة، وتمنی الباطل، علی الجحود بمحمد_صلی الله علیه وآله وسلم_ فصرعوا مصارعهم حیث علمت، لم یدفعوا عظیماً، ولم یمنعوا حریماً، بوقع سیوف ما خلا منها الوغی، ولم تماشها الهوینی. وقد أکثرت فی قتلة عثمان، فادخل فیما دخل فیه الناس، ثم حاکم القوم إلی، أحملک وإیاهم علی کتاب الله تعال ی، وأما تلک التی ترید فإنها خدعة الصبی عن اللبن فی أول الفصال، والسلام لأهله.
خطبه -25 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=544
افشای علل گمراهی معاویه
پس از یاد خدا و درود! معاویه! وقت آن رسیده است که از حقائق آشکار پند گیری، تو با ادعاهای باطل همان راه پدرانت را میپیمایی، خود را در دروغ و فریب افکندی، و خود را به آنچه برتر از شان تواست نسبت میدهی، و به چیزی دست دراز میکنی که از تو باز داشتهاند، و به تو نخواهد رسید، این همه را برای فرار کردن از حق، و انکار آنچه را که از گوشت و خون تو لازمتر است، انجام میدهی، حقائقی که گوش تو آنها را شنیده و از آنها آگاهی داری، آیا پس از روشن شدن راه حق، جز گمراهی آشکار چیز دیگری یافت خواهد شد؟ و آیا پس از بیان حق، جز اشتباهکاری وجود خواهد داشت؟ از شبهه و حقپوشی بپرهیز، فتنه ها دیر زمانی است که پرده های سیاه خود را گسترانده، و دیده هایی را کور کرده است. پاسخ به ادعاهای دروغین معاویه نامهای از تو به دستم رسید که در سخنپردازی از هر جهت آراسته، اما از صلح و دوستی نشانهای نداشت، و آکنده از افسانه هایی بود که هیچ نشانی از دانش و بردباری در آن بچشم نمیخورد، در نوشتن این نامه کسی را مانی که پای در گل فرو رفته، و در بیغوله ها سرگردان است، مقامی را میطلبی که از قدر و ارزش تو والاتر است، و هیچ عقابی را توان پرواز بر فراز آن نیست و چون ستاره دوردست (عیوق) از تو دور است. پناه بر خدا که پس از من ولایت مسلمانان را بر عهده گیری، و سود و زیان آن را بپذیری، یا برای تو با یکی از مسلمانان پیمانی یا قراردادی را امضا کنم. از هم اکنون خود را دریاب، و چارهای بیندیش، که اگر کوتاهی کنی، و برای درهم کوبیدنت بندگان خدا برخیزند، درهای نجات بروی تو بسته خواهد شد، و آنچه را که امروز از تو میپذیرند فردا نخواهند پذیرفت، با درود.
أما بعد، فقد آن لک أن تنتفع باللمح الباصر من عیان الأمور، فقد سلکت مدارج أسلافک بادعائک الأباطیل، وإقحامک غرور المین والأکاذیب، وبانتحالک ما قد علا عنک، وابتزازک لما قد اختزن دونک، فراراً من الحق، وجحوداً لما هو ألزم لک من لحمک ودمک، مما قد وعاه سمعک، وملیء به صدرک، فماذا بعد الحق إلا الضلال المبین وبعد البیان إلا اللبس ؟ فاحذر الشبهة واشتمالها علی لبستها (11)، فإن الفتنة طالما أغدفت جلابیبها (12)، وأغشت (13) الابصار ظلمتها. وقد أتانی کتاب منک ذو أفانین (14) من القول ضعفت قواها عن السلم (15)، وأساطیر (16) لم یحکها (17) منک علم ولا حلم (18)، أصبحت منها کالخائض فی الدهاس (19)، والخابط (20) فی الدیماس (21)، وترقیت إلی مرقبة بعیدة المرام، نازحة الأعلام، تقصر دونها الأنوق، ویحاذی بها العیوق. وحاش لله أن تلی للمسلمین بعدی صدراً أو ورداً، أو أجری لک علی أحد منهم عقداً أو عهداً!! فمن الآن فتدارک نفسک، وانظر لها، فإنک إن فرطت حتی ینهد إلیک عباد الله أرتجت علیک الأمور، منعت أمراً هو منک الیوم مقبول والسلام
خطبه -24 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=545
ضرورت واقعبینی
پس از یاد خدا و درود! همانا انسان از به دست آوردن چیزی خشنود میشود که هرگز آن را از دست نخواهد داد، و برای چیزی اندوهناک است که هرگز به دست نخواهد آورد، پس بهترین چیز در نزد تو در دنیا، رسیدن به لذتها، یا انتقام گرفتن نباشد، بلکه باید خاموش کردن باطل، یا زنده کردن حق باشد، تنها به توشهای که از پیش فرستادی خشنود باش، و بر آنچه بیهوده میگذاری حسرت خور، و همت و تلاش خود را برای پس از مرگ قرار ده.
أما بعد، فإن المرء لیفرح بالشیء الذی لم یکن لیفوته، ویحزن علی الشیء الذی لم یکن لیصیبه، فلا یکن أفضل ما نلت فی نفسک من دنیاک بلوغ لذة أو شفاء غیظ، ولکن إطفاء باطل أو إحیاء حق. ولیکن سرورک بما قدمت، وأسفک علی ما خلفت، وهمک فیما بعد الموت.
خطبه -23 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=546
رسیدگی به امور حاجیان در مراسم حج
پس از یاد خدا و درود! برای مردم حج را به پای دار، و روزهای خدا را به یادشان آور، در بامداد و شامگاه در یک مجلس عمومی با مردم بنشین، آنان که پرسشهای دینی دارند با فتواها آشنایشان بگردان، و ناآگاه را آموزش ده، و با دانشمندان به گفتگو بپرداز، جز زبانت چیز دیگری پیام رسانت با مردم، و جز چهرهات دربانی وجود نداشته باشد، و هیچ نیازمندی را از دیدار خود محروم مگردان، زیرا اگر در آغاز از درگاه تو رانده شود، دیگر تو را نستاید گرچه در پایان حاجت او برآورده شود. در مصرف بیتالمالی که در دست تو جمعشده است اندیشه کن، و آن را به عیالمندان و گرسنگان پیرامونت ببخش، و به مستمندان و نیازمندانی که سخت به کمک مالی تو احتیاج دارند برسان، و مازاد را نزد ما بفرست، تا در میان مردم نیازمندی که در این سامان هستند تقسیم گردد. سفارش به رفع نیازهای حجاج به مردم مکه فرمان ده تا از هیچ زائری در ایام حج در مکه اجرت مسکن نگیرند، که خدای سبحان فرمود: (عاکف و بادی در مکه یکسانند.) عاکف، یعنی اهل مکه، و بادی، یعنی زائرانی که از دیگر شهرها به حج میآیند، خدا ما و شما را به آنچه دوست دارد توفیق عنایت فرماید، با درود.
أما بعد، فأقم للناس الحج، وذکرهم بأیام الله، واجلس لهم العصرین، فأفت المستفتی، وعلم الجاهل، وذاکر العالم. ولا یکن لک إلی الناس سفیر إلا لسانک، ولا حاجب إلا وجهک، ولا تحجبن ذا حاجة عن لقائک بها، فإنها إن ذیدت عن أبوابک فی أول وردها لم تحمد فیما بعد علی قضائها. وانظر إلی ما اجتمع عندک من مال الله فاصرفه إلی من قبلک من ذوی العیال والمجاعة، مصیباً به مواضع الفاقة والخلات، وما فضل عن ذلک فاحمله إلینا لنقسمه فیمن قبلنا. ومر أهل مکة ألا یأخذوا من ساکن أجراً، فإن الله سبحانه یقول: (سواءً العاکف فیه والباد) فالعاکف: المقیم به، والبادی: الذی یحج إلیه من غیر أهله. وفقنا الله وإیاکم لمحابه، والسلام.
خطبه -22 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=547
روش برخورد با دنیا
پس از یاد خدا و درود! دنیای حرام چونان مار است، که پوستی نرم، و زهری کشنده دارد، پس از جاذبه های فریبنده آن روی گردان، زیرا زمان کوتاهی در آن خواهی ماند، و اندوه آن را از سر بیرون کن، زیرا که یقین به جدایی آن، و دگرگونی حالات آن داری، و آنگاه که به دنیا خو گرفتهای بیشتر بترس، زیرا که دنیاپرست تا به خوشگذرانی در دنیا اطمینان کرد او را به تلخکامی کشاند، و هرگاه که به دنیا انس گرفت و آسوده شد، ناگاه به وحشت دچار میگردد.
قبل أیام خلافته أما بعد، فإنما مثل الدنیا مثل الحیة: لین مسها، قاتل سمها، فأعرض عما یعجبک فیها، لقلة ما یصحبک منها، وضع عنک همومها، لما أیقنت به من فراقها، و تصرف حالاتها، وکن آنس ما تکون بها أحذر ما تکون منها، فإن صاحبها کلما اطمأن فیها إلی سرور أشخصته عنه إلی محذور، أو إلی إیناس أزالته عنه إلی إیحاش والسلام.
خطبه -21 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=548
اخلاق کارگزاران حکومتی
به ریسمان قرآن چنگ زن، و از آن نصیحت پذیر، حلالش را حلال، و حرامش را حرام بشمار، و حقی را که در زندگی گذشتگان بود تصدیق کن، و از حوادث گذشته تاریخ برای آینده عبرت گیر، که حوادث روزگار با یکدیگر همانند بوده، و پایان دنیا به آغازش میپیوندد، و همه آن رفتنی است. نام خدا را بزرگ دار، و جز به حق بر زبان نیاور، مرگ و جهان پس از مرگ را فراوان به یاد آور، هرگز آرزوی مرگ مکن جز آنکه بدانی از نجات یافتگانی، از کاری که تو را خشنود، و عموم مسلمانان را ناخوشایند است بپرهیز، از هر کار پنهانی که در آشکار شدنش شرم داری پرهیز کن، از هر کاری که از کننده آن پرسش کنند، نپذیرد یا عذرخواهی کند، دوری کن، آبروی خود را آماج تیر گفتار دیگران قرار نده، و هر چه شنیدی بازگو مکن، که نشانه دروغگویی است و هر خبری را دروغ مپندار، که نشانه نادانی است. خشم را فرونشان، و به هنگام قدرت ببخش، و به هنگام خشم فروتن باش، و در حکومت مدارا کن تا آینده خوبی داشته باشی، نعمتهایی که خدا به تو بخشیده نیکو دار، و نعمتهایی که در اختیار داری تباه مکن، و چنان باش که خدا آثار نعمتهای خود را در تو آشکارا بنگرد. اوصاف مومنان و بدان! بهترین مومنان، آنکه جان و خاندان و مال خود را در راه خدا پیشاپیش تقدیم کند، چه آن را که پیش فرستی برای تو اندوخته گردد، و آنچه را که باقی گذاری سودش به دیگران میرسد. از دوستی با بیخردان، و خلافکاران بپرهیز، زیرا هر کس را از آنکه دوست اوست میشناسند، و در شهرهای بزرگ سکونت کن زیرا مرکز اجتماع مسلمانان است، و از جاهایی که مردم آن از یاد خدا غافلند، و به یکدیگر ستم روا میدارند، و بر اطاعت از خدا به یکدیگر کمک نمیکنند، بپرهیز. در چیزی اندیشه کن که یاریت دهد، از نشستن در گذرگاههای عمومی، و بازار پرهیز کن که جای حاضر شدن شیطان، و برانگیخته شدن فتنه هاست، و به افراد پایینتر از خود توجه داشته باش، که راه شکرگزاری تو در برتری است. در روز جمعه پیش از نماز مسافرت مکن، جز برای جهاد در راه خدا، و یا کاری که از انجام آن ناچاری، در همه کارهایت خدا را اطاعت کن، که اطاعت خدا از همه چیز برتر است. روش بکارگیری نفس در خوبیها نفس خود را در واداشتن به عبادت فریب ده، و با آن مدارا کن، و به زور و اکراه بر چیزی مجبورش نساز، و در وقت فراغت و نشاط بکارش گیر، جز در آنچه که بر تو واجب است، و باید آن را در وقت خاص خودش بجا آوری، بپرهیز از آنکه مرگ تو فرا رسد در حالی که از پروردگارت گریزان باشی، و در دنیاپرستی غرق باشی، از همنشینی با فاسقان بپرهیز که شر به شر میپیوندد، خدا را گرامی دار، و دوستان خدا را دوست شمار، و از خشم بپرهیز که لشکر بزرگ شیطان است. با درود.
خطبه -20 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=549
تمسک بحبل القرآن، واستنصحه، وأحل حلاله، وحرم حرامه، وصدق بما سلف من الحق، واعتبر بما مضی من الدنیا لما بقی منها، فإن بعضها یشبه بعضاً، وآخرها لاحق بأولها! وکلها حائل مفارق. وعظم اسم الله أن تذکره إلا علی حق. وأکثر ذکر الموت وما بعد الموت، ولا تتمن الموت إلا بشرط وثیق. واحذر کل عمل یرضاه صاحبه لنفسه، ویکره لعامة المسلمین، واحذر کل عمل یعمل به فی السر، ویستحی منه فی العلانیة، واحذر کل عمل إذا سئل عنه صاحبه أنکره أو اعتذر منه. ولا تجعل عرضک غرضاً لنبال القول، ولا تحدث الناس بکل ما سمعت به، فکفی بذلک کذباً، ولا ترد علی الناس کل ما حدثوک به، فکفی بذلک جهلاً. واکظم الغیظ، وتجاوز عند المقدرة، واحلم عند الغضب، واصفح مع الدولة، تکن لک العاقبة. واستصلح کل نعمة أنعمها الله علیک، ولا تضیعن نعمةً من نعم الله عندک، ولیر علیک أثر ما أنعم الله به علیک. واعلم أن أفضل المؤمنین أفضلهم تقدمةً من نفسه وأهله وماله، فإنک ما تقدم من خیر یبق لک ذخره، وما تؤخره یکن لغیرک خیره. واحذر صحابة من یفیل رأیه، وینکر عمله، فإن الصاحب معتبر بصاحبه. واسکن الأمصار العظام فإنها جماع المسلمین، واحذر منازل الغفلة والجفاء وقلة الأعوان علی طاعة الله، واقصر رأیک علی ما یعنیک، وإیاک ومقاعد الأسواق، فإنها محاضر الشیطان ومعاریض الفتن. وأکثر أن تنظر إلی من فضلت علیه، فإن ذلک من أبواب الشکر. ولا تسافر فی یوم جمعة حتی تشهد الصلاة إلا فاصلاً فی سبیل الله، أو فی أمر تعذر به. وأطع الله فی جمل أمورک، فإن طاعة الله فاضلة علی ما سواها. وخادع نفسک فی العبادة، وارفق بها ولا تقهرها، وخذ عفوها ونشاطها، إلا ما کان مکتوباً علیک من الفریضة، فإنه لا بد من قضائها وتعاهدها عند محلها. وإیاک أن ینزل بک الموت وأنت آبق من ربک فی طلب الدنیا، وإیاک ومصاحبة الفساق، فإن الشر بالشر ملحق. ووقر الله، وأحبب أحباءه، واحذر الغضب، فإنه جند عظیم من جنود إبلیس، والسلام.
خطبه -19 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=550
سرزنش از خیانت اقتصادی
پس از یاد خدا و درود! همانا، شایستگی پدرت مرا نسبت به تو خوشبین، و گمان کردم همانند پدرت میباشی، و راه او را میروی، ناگهان به من خبر دادند، که در هواپرستی چیزی فرو گذار نکرده، و توشهای برای آخرت خود باقی نگذاشتهای، دنیای خود را با تباه کردن آخرت آبادان میکنی، و برای پیوستن با خویشاوندانت از دین خدا بریدی، اگر آنچه به من گزارش رسیده، درست باشد، شتر خانهات، و بند کفش تو از تو باارزشتر است، و کسی که همانند تو باشد، نه لیاقت پاسداری از مرزهای کشور را دارد، و نه میتواند کاری را به انجام رساند، یا ارزش او بالا رود، یا شریک در امانت باشد. یا از خیانتی دور ماند پس چون این نامه به دست تو رسد، نزد من بیا. ان شاء الله.
أما بعد، فإن صلاح أبیک غرنی منک، وظننت أنک تتبع هدیه، وتسلک سبیله، فإذا أنت فیما رقی إلی عنک لاتدع لهواک انقیاداً، ولاتبقی لآخرتک عتاداً، تعمر دنیاک بخراب آخرتک، وتصل عشیرتک بقطیعة دینک. ولئن کان ما بلغنی عنک حقاً، لجمل أهلک وشسع نعلک خیر منک، ومن کان بصفتک فلیس بأهل أن یسد به ثغر، أو ینفذ به أمر، أو یعلی له قدر، أو یشرک فی أمانة، أو یؤمن علی خیانة. فأقبل إلی حین یصل إلیک کتابی هذا إن شاء الله. قال الرضی: والمنذر بن الجارود هذا هو الذی قال فیه أمیرالمؤمنین علیه السلام: إنه لنظار فی عطفیه، مختال فی بردیه، تفال فی شراکیه.
خطبه -18 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=551
انسان و مقدرات الهی
پس از یاد خدا و درود! تو از اجل خود پیشی نخواهی گرفت، و آنچه که روزی تو نیست به تو نخواهد رسید، و بدان که روزگار دو روز است، روزی به سود، و روزی به زیان تو میباشد، و همانا دنیا خانه دگرگونیهاست، و آنچه که به سود تو است هر چند ناتوان باشی خود را به تو خواهد رساند، و آنچه که به زیان تو است هر چند توانا باشی دفع آن نخواهی کرد.
أما بعد، فإنک لست بسابق أجلک، ولا مرزوق ما لیس لک؛ واعلم بأن الدهر یومان: یوم لک ویوم علیک، وأن الدنیا دار دول، فما کان منها لک أتاک علی ضعفک، وما کان منها علیک لم تدفعه بقوتک.
خطبه -17 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=552
افشای سیمای دروغین معاویه
پس از یاد خدا و درود! من با پاسخهای پیاپی به نامه هایت، و شنیدن مطالب نوشته هایت، رای خود را سست، و زیرکی خود را به خطا نسبت میدهم، و همانا تو که مدام خواسته هایی از من داری و نامه های فراوان مینویسی، به کسی مانی که خواب سنگینی فرو رفته، و خوابهای دروغینش او را تکذیب میکند، یا چون سرگردانی که ایستادن طولانی بر او دشوار میباشد، و نمیداند، آیا آینده به سود او یا به زیانش خواهد بود؟ گرچه تو آن کس نیستی اما به تو شباهت دارد. بخدا سوگند! اگر پرهیز از خونریزی در مهلت تعیینشده نبود، ضربه کوبندهای دریافت میکردی که استخوان را خرد، و گوشت را بریزاند، معاویه! بدان، که شیطان تو را نمیگذارد تا به نیکوترین کارت بپردازی، و اندرزی که به سود تو است بشنوی. درود بر آنان که سزاوار درودند.
أما بعد، فإنی علی التردد فی جوابک، والإستماع إلی کتابک، لموهن رأیی، ومخطیء فراستی. وإنک إذ تحاولنی الأمور وتراجعنی السطور، کالمستثقل النائم تکذبه أحلامه، والمتحیر القائم یبهظه مقامه، لا یدری أله ما یأتی أم علیه، ولست به، غیر أنه بک شبیه. وأقسم بالله لولا بعض الإستبقاء لوصلت إلیک منی قوارع، تقرع العظم، وتهلس اللحم! واعلم أن الشیطان قد ثبطک عن أن تراجع أحسن أمورک، وتأذن لمقال نصیحتک، والسلام لأهله.
خطبه -16 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=553
مبانی صلح و سازش مسلمین
این پیمان نامهای است که مردم (یمن) و (ربیعه) آن را پذیرفتهاند، چه آنان که در شهر حضور دارند یا آنان که در بیابان زندگی میکنند، آنان پیرو قرآنند، و به کتاب خدا دعوت میکنند، و به انجام دستورات آن فرمان میدهند، و هر کس که آنان را به کتاب خدا بخواند پاسخ میدهند، نه برابر آن مزدی خواهند، و نه به جای آن چیز دیگری بپذیرند، و در برابر کسی که خلاف این پیمان خواهد، یا آن را واگذارد، ایستادگی خواهند کرد، بعضی بعض دیگر را یاری میدهند، همه متحد بوده و به خاطر سرزنش سرزنش کنندهای، یا خشم خشمگیرندهای، یا خوار کردن بعضی، یا دشنام دادن قومی، این پیمان را نمیشکنند. بر این پیمان، حاضران و آنها که غایبند، دانایان و ناآگاهان، بردباران و جاهلان، همه استوارند، و عهد و پیمان الهی نیز بر آنان واجب گردیده است که (همانا از پیمان خدا پرسش خواهد شد) و علی بن ابیطالب آن را نوشت.
هذا ما اجتمع علیه أهل الیمن حاضرها وبادیها، وربیعة حاضرها وبادیها أنهم علی کتاب الله یدعون إلیه، ویأمرون به، ویجیبون من دعا إلیه وأمر به، لا یشترون به ثمناً، ولا یرضون به بدلاً، وأنهم ید واحدة علی من خالف ذلک وترکه، أنصار بعضهم لبعض: دعوتهم واحدة، لاینقضون عهدهم لمعتبة عاتب، ولا لغضب غاضب، ولا لإستذلال قوم قوماً، ولا لمسبة قوم قوماً! علی ذلک شاهدهم وغائبهم، وسفیههم وعالمهم، وحلیمهم وجاهلهم. ثم إن علیهم بذلک عهد الله ومیثاقه، ( إن عهد الله کان مسؤولاً). و کتب: علی بن أبی طالب
خطبه -15 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=554
فرمان اطاعت به معاویه
از بنده خدا علی امیر مومنان، به معاویه بن ابیسفیان. پس از یاد خداو درود! میدانی که من درباره شما معذور، و از آنچه در مدینه گذشت رویگردانم، تا شد آنچه که باید میشد، و بازداشتن آن ممکن نبود، داستان طولانی و سخن فراوان است. و گذشته ها گذشت، و آینده روی کرده است، تو و همراهانت بیعت کنید، و با گروهی از یارانت نزد من بیا، با درود.
ذکره الواقدی فی کتاب الجمل من عبدالله علی أمیرالمؤمنین إلی معاویة بن أبی سفیان: أما بعد، فقد علمت إعذاری فیکم، وإعراضی عنکم، حتی کان ما لابد منه ولا دفع له، والحدیث طویل، والکلام کثیر، وقد أدبر ما أدبر، وأقبل ما أقبل، فبایع من قبلک، وأقبل إلی فی وفد من أصحابک، والسلام.
خطبه -14 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=555
اشعــار دوبیتــی زیبــا
- دوبیتی های شهادت امام حسین علیه السلام 50 شعر و پیامک
- دوبیتی های شهادت حضرت عباس علیه السلام 30 شعر و اس ام اس
- پیامک های شهادت دردانه ابی عبداله بیش از 20 شعر
مفـــاتیح الجنـــان
- زیارت عاشورا همراه با ترجمه فارسی بیش از 17 میلیون بازدید
- متن کامل زیارت وارث بیش از 2 میلیون بازدید
- متن کامل زیارت ناحیه مقدسه بیش از 1 میلیون بازدید
معرفی نهج البلاغه
محمد بن ابی احمد، کنیه اش ابوالحسن و مشهور به "سید رضی" مولف کتاب نهج البلاغه می باشد .
ساختار نهج البلاغه، سخنانی شگفت انگیز در مورد توحید، عدل، خلقت، زن و مرد، تقوا، مذمت دنیا، شیطان، نکوهش بعضی از صحابه پیغمبر و صدها موضوع دیگر است که هر کدام تشنگان معرفت را سیراب خواهد کرد. سخنان حضرت در طرح اینگونه بحث ها، همچون قرآن کریم است که به زبان موعظت، از هر پدیده محسوس یا معقولی نمونه ای روشن و قابل درک در جلوی چشم شنونده قرار می دهد، بعد کم کم و آرام آرام، او را با خود به سر منزلی میبرد که باید بدان برسد.
سخنان آن حضرت در این کتاب بر مدار سه اصل است:
باب اول: خطبه ها و اوامر
باب دوم: نامه ها و رسائل و وصایا
باب سوم: کلمات قصار، حکمت آمیز و مواعظ
سرفصل اصلی
حکمت های نهج البلاغه
-
حکمت های 1 تا 50
- 1. روش برخورد با فتنه ها
- 2. شناخت ضدّ ارزشها
- 3. شناخت ضدّ ارزشها
- 4. ارزشهاى اخلاقى و ضدّ ارزشها
- 5. شناخت ارزشهاى اخلاقى
- 6. ارزش راز دارى و خوشرویى
- 7. ایثار اقتصادى و آخرت گرایى
- 8. شگفتى هاى تن آدمى
- 9. شناخت ره آورد اقبال و ادبار دنیا
- 10. روش زندگى با مردم
- 11. روش برخورد با دشمن
- 12. آیین دوست یابى
- 13. روش استفاده از نعمتها
- 14. روش برخورد با خویشاوندان
- 15. روش برخورد با فریب خوردهگان
- 16. شناخت جایگاه جبر و اختیار
- 17. ضرورت رنگ کردن موها
- 18. ره آورد شوم فرار از جنگ
- 19. ره آورد شوم هواپرستى
- 20. روش برخورد با جوانمردان
- 21. ارزشها و ضدّ ارزشها
- 22. روش گرفتن حق
- 23. ضرورت عمل گرایى
- 24. روش یارى کردن مردم
- 25. ترس از خدا در فزونى نعمتها
- 26. نقش روحیات در تن آدمى
- 27. روش درمان دردها
- 28. برترین پارسایى
- 29. ضرورت یاد مرگ
- 30. پرهیز از غفلت زدگى
- 31. تعریف ایمان
- 32. ارزش و والایى انجام دهنده کارهاى خیر
- 33. اعتدال در بخشش و حسابرسى
- 34. راه بی نیازى
- 35. ضرورت موقعیت شناسى
- 36. آرزوهاى طولانى و بزهکارى
- 37. ضرورت ترک آداب جاهلى
- 38. ارزشها و آداب معاشرت با مردم
- 39. جایگاه واجبات و مستحبّات
- 40. راه شناخت عاقل و احمق
- 41. راه شناخت عاقل و احمق
- 42. بیمارى و پاک شدن گناهان
- 43. الگوهاى انسانى
- 44. ارزش آخرت گرایى
- 45. راه شناخت مؤمن و منافق
- 46. ارزش پشیمانى و زشتى غرور زدگى
- 47. شناخت ارزشها
- 48. راز دارى و پیروزى
- 49. شناخت بزرگوار و پست فطرت
- 50. راه جذب دلها
-
حکمت های 51 تا 100
- 51. قدرت و عیب پوشى
- 52. روش برخورد با شکست خوردگان
- 53. شناخت جایگاه سخاوت و ایثارگرى
- 54. رزشهاى اخلاقى
- 55. اقسام بردبارى
- 56. تهیدستى و تنهایى
- 57. ارزش قناعت و خود کفایى
- 58. توانگرى و شهوتها
- 59. ارزش تذکّر دادن اشتباهات
- 60. ضرورت کنترل زبان
- 61. شیرینى آزار زن
- 62. روش پاسخ دادن به ستایشها و نیکی ها
- 63. ارزش شفاعت
- 64. غفلت دنیا پرستان
- 65. ترک دوستان و تنهایى
- 66. روش خواستن
- 67. ارزش ایثار اقتصادى
- 68. ره آورد عفّت و شکرگذارى
- 69. حفظ روح امیدوارى
- 70. روانشناسى جاهل
- 71. نشانه کمال عقل
- 72. رابطه دنیا و انسان
- 73. ضرورت خودسازى رهبران و مدیران
- 74. ضرورت یاد مرگ
- 75. توجّه به فنا پذیرى دنیا
- 76. روش تحلیل رویدادها
- 77. دنیا شناسى (امام و ترک دنیاى حرام
- 78. شناخت جایگاه جبر و اختیار
- 79. ارزش حکمت و بی لیاقتى منافق
- 80. مؤمن و ارزش حکمت
- 81. میزان ارزش انسانها
- 82. ارزشهاى والاى انسانى
- 83. روش برخورد با چاپلوسان
- 84. مردم پس از جنگها
- 85. پرهیز از ادّعاهاى علمى
- 86. برترى تجربه پیرامون از قدرتمندى جوانان
- 87. ارزش استغفار
- 88. دو عامل ایمنى مسلمین
- 89. راه اصلاح دنیا و آخرت
- 90. شناخت عالم آگاه
- 91. راه درمان روان
- 92. والاترین دانش
- 93. فلسفه آزمایشها
- 94. شناخت نیکی ها و خوبیها
- 95. تقوى و ارزش أعمال
- 96. ارزش علم و بندگى
- 97. ارزش یقین
- 98. ضرورت عمل کردن به روایات
- 99. تفسیر الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا
- 100. روش مناجات کردن
-
حکمت های 101 تا 150
- 101. روش بر طرف کردن نیازهاى مردم
- 102. آینده و مسخ ارزشها
- 103. روش برخورد با دنیا
- 104. سیره اهل زهد در دنیا
- 105. احترام گذاشتن به مرزها و حدود احکام الهى
- 106. ره آورد شوم دین گریزى
- 107. علل سقوط عالمان بى عمل
- 108. شگفتی هاى روح آدمى
- 109. ارزش والاى اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم
- 110. شرائط تحقّق اوامر الهى
- 111. عشق تحمّل ناشدنى امام على علیه السّلام
- 112. مشکلات شیعه بودن
- 113. ارزشهاى والاى اخلاقى
- 114. جایگاه خوشبینى و بد بینى در جامعه
- 115. توجّه به پایان پذیرى دنیا
- 116. انسان و انواع آزمایشها
- 117. پرهیز از افراط و تفریط در دوستى با امام علیه السّلام
- 118. استفاده از فرصتها
- 119. ضرورت شناخت دنیا
- 120. روانشناسى قبائل قریش
- 121. ارزیابى عملها
- 122. عبرت از مرگ یاران
- 123. الگوهاى کامل انسانیت
- 124. روانشناسى زن و مرد
- 125. امام و شناساندن اسلام
- 126. شگفتى ضدّ ارزشها
- 127. نکوهش از سستى در عمل
- 128. تأثیر عوامل زیست محیطى در سلامت
- 129. شناخت عظمت پروردگار
- 130. توجّه به فنا پذیرى دنیا
- 131. نکوهش دنیا
- 132. ضرورت یاد مرگ
- 133. اقسام مردم و دنیا
- 134. حقوق دوستان
- 135. چهار ارزش برتر
- 136. فلسفه احکام الهى
- 137. صدقه راه نزول روزى
- 138. نقش یا دانش الهى در انفاق
- 139. تناسب امداد الهى با نیازها
- 140. قناعت و بی نیازى
- 141. راه آسایش
- 142. دوستی ها و خردمندى
- 143. غمها و پیرى زودرس
- 144. تناسب بردبارى با مصیبتها
- 145. عبادتهاى بىحاصل
- 146. ارزش دعا، صدقه و زکات دادن
- 147. اقسام مردم
- 148. نقش سخن در شناخت انسان (رفتار شناسى)
- 149. ضرورت خودشناسى
- 150. ضدّ ارزشها و هشدارها
-
حکمت های 151 تا 200
- 151. ضرورت آینده نگرى
- 152. توجه به فنا پذیرى
- 153. صبر و پیروزى
- 154. اهمیت نیتها
- 155. ضرورت پایبندى به عهد و پیمان
- 156. ضرورت خدا شناسى و اطاعت
- 157. فراهم بودن راه هاى هدایت
- 158. روش برخورد با دوستان بد
- 159. پرهیز از مواضع اتّهام
- 160. قدرت و زورگویى
- 161. ارزش مشورت و پرهیز از خودمحورى
- 162. ضرورت راز دارى
- 163. فقر و نابودى
- 164. روش بر خورد با متجاوزان
- 165. پرهیز از نا فرمانى خدا
- 166. پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران
- 167. خود پسندى و محرومیتها
- 168. توجّه به فنا پذیرى دنیا
- 169. آینده نگرى
- 170. ضرورت ترک گناه
- 171. ره آورد شوم حرام خوارى
- 172. نادانى و دشمنی ها
- 173. ارزش مشورتها
- 174. ارزش خشم در راه خدا
- 175. راه درمان ترس
- 176. ابزار ریاست (بردبارى فراوان)
- 177. روش برخورد با بدان
- 178. روش نابود کردن بدی ها
- 179. لجاجت و سستى اراده
- 180. طمع ورزى و بردگى
- 181. ارزش دوراندیشى و پرهیز از کوتاهى
- 182. شناخت جایگاه سخن و سکوت
- 183. باطل گرایى و اختلاف
- 184. ویژگی هاى اعتقادى امام علیه السّلام
- 185. ویژگی هاى اعتقادى امام على علیه السّلام
- 186. آینده سخت ستمکاران
- 187. ضرورت یاد قیامت
- 188. ضرورت حق گرایى
- 189. ارزش صبر و خطر بی تابى
- 190. معیار امامت
- 191. مشکلات دنیا
- 192. پرهیز از زراندوزى
- 193. راه به کار گرفتن قلب
- 194. ضرورت پرهیز از خشم و انتقام
- 195. پرهیز از بخل ورزى
- 196. عبرت آموزى از إتلاف اموال
- 197. روش درمان روح (روانشناسى بالینى)
- 198. ضرورت حکومت
- 199. نکوهش اوباش (انسانهاى شرور)
- 200. نکوهش انسانهاى شرور
-
حکمت های 201 تا 250
- 201. امدادهاى الهى و حفظ انسان
- 202. واقع نگرى در مسائل سیاسى
- 203. یاد مرگ و پرهیزکارى
- 204. بی توجّهى به سپاسگذارى مردم
- 205. گنجایش نامحدود ظرف علم
- 206. ره آورد حلم و بردبارى
- 207. ارزش همانند شدن با خوبان
- 208. مراحل خودسازى
- 209. خبر از ظهور حضرت مهدى علیه السّلام
- 210. لگوهاى پرهیزکارى
- 211. ارزشهاى اخلاقى
- 212. خودپسندى آفت عقل
- 213. تحمّل مشکلات و خشنودى
- 214. نرمخویى و کامیابى
- 215. اختلاف آفت اندیشه
- 216. قدرت و تجاوزکارى
- 217. دگرگونى روزگار و شناخت انسانها
- 218. حسادت آفت دوستى
- 219. آرزوها آفت اندیشه
- 220. عدالت در قضاوت
- 221. آینده دردناک ستمکاران
- 222. بی توجّهى به بدى بدکاران
- 223. حیاء و عیب پوشى
- 224. برخى از ارزشهاى اخلاقى
- 225. حسادت و بیمارى
- 226. طمعورزى و خوارى
- 227. ارکان ایمان
- 228. ارزشها و ضدّ ارزشها
- 229. ارزش قناعت و خوش خلقى
- 230. راه به دست آوردن روزى
- 231. تعریف عدل و إحسان
- 232. ره آورد إنفاق
- 233. پرهیز از آغازگرى در مبارزه
- 234. تفاوت اخلاقى مردان و زنان
- 235. نشانه خردمندى
- 236. زشتى دنیاى حرام
- 237. اقسام عبادت
- 238. مشکلات تشکیل خانواده
- 239. زشتى سستى و سخن چینى
- 240. غصب و ویرانى
- 241. آینده دردناک ستمکاران
- 242. ارزش ترس از خداوند
- 243. روش صحیح پاسخگویى
- 244. مسؤولیت نعمتهاى الهى
- 245. کاستى قدرت و کنترل شهوت
- 246. هشدار از پشت کردن نعمتها
- 247. رهآورد سخاوت
- 248. تقویت خوشبینی ها
- 249. بهترین عملها
- 250. خداشناسى در حوادث روزگار
-
حکمت های 251 تا 300
- 251. تلخی هاى و شیرینی هاى دنیا و آخرت
- 252. فلسفه احکام الهى
- 253. روش سوگند دادن ستمکار
- 254. تلاش در انفاقهاى اقتصادى
- 255. تندخویى و جنون
- 256. حسادت و بیمارى
- 257. راه شاد کردن دیگران (اخلاق خانواده)
- 258. صدقه و توانگرى
- 259. شناخت جایگاه وفادارى
- 260. پرهیز از مهلت دادنهاى خدا
- 261. مظلومیت امام على علیه السّلام
- 262. مشکل حقّ ناشناسى
- 263. مشکل هم نشینى با قدرتمندان
- 264. نیکى به بازماندگان دیگران
- 265. گفتار حکیمان و درمان
- 266. روش صحیح پاسخ دادن
- 267. پرهیز از حرص ورزى در کسب روزى
- 268. اعتدال در دوستی ها و دشمنی ها
- 269. روش برخورد با دنیا
- 270. ضرورت حفظ اموال کعبه
- 271. روش صحیح قضاوت
- 272. ضرورت استقامت در برداشتن کجی ها
- 273. ضرورت توکّل به خداوند
- 274. ضرورت عمل گرایى
- 275. ضدّ ارزشهاى اخلاقى
- 276. پرهیز از دورویی ها
- 277. سوگند امام علیه السّلام
- 278. ارزش تداوم عمل
- 279. شناخت جایگاه واجبات و مستحبّات
- 280. یاد قیامت و آمادگى
- 281. برترى عقل از مشاهده چشم
- 282. غرور، آفت پندپذیرى
- 283. علل سقوط جامعه
- 284. دانش نابود کننده عذرها
- 285. ضرورت استفاده از فرصتها
- 286. سرانجام خوشی ها
- 287. مشکل درک قضا و قدر
- 288. جهل و خوارى
- 289. الگوى کامل انسانیت
- 290. مسؤولیت نعمتها
- 291. روش تسلیت گفتن
- 292. عزاى پیامبر علیه السّلام و بی تابی ها
- 293. دوستى با احمق هرگز
- 294. فاصله میان شرق و غرب
- 295. شناخت دوستان و دشمنان
- 296. پرهیز از دشمنی ها
- 297. ضرورت عبرت گرفتن
- 298. اعتدال در دشمنی ها
- 299. نماز در نگرانی ها
- 300. شگفتى روزى بندگان
-
حکمت های 301 تا 350
- 301. احتیاط در فرستادن پیکها و نامه ها
- 302. نیاز انسان به دعا
- 303. ارزش دنیا دوستى
- 304. ضرورت پاسخ دادن به درخواستها
- 305. غیرتمندى و ترک زنا
- 306. نگهدارندگى أجل
- 307. مشکل مال غارت شده
- 308. ره آورد دوستى پدران
- 309. رزش گمان مؤمن
- 310. ضرورت اطمینان به وعده هاى الهى
- 311. نفرین امام علیه السّلام
- 312. روانشناسى عبادات
- 313. جامعیت قرآن
- 314. روش برخورد با متجاوز
- 315. روش نویسندگى
- 316. پیشوایى مؤمنان و تبهکاران
- 317. ختلاف مسلمین و انحراف یهودیان
- 318. قاطعیت در مبارزات
- 319. رهآورد شوم تهیدستى
- 320. روش صحیح پرسیدن
- 321. قاطعیت رهبرى در مشورت
- 322. ضرورت تقویت روحیه مردم پس از جنگ
- 323. علل انحراف خوارج
- 324. خداترس در خلوتگاهها
- 325. اندوه عزاى محمد بن ابى بکر
- 326. مهلت پذیرش توبه
- 327. پیروزیهاى دروغین
- 328. وظیفه سرمایهداران
- 329. بی نیازى از عذر خواهى
- 330. مسؤولیت نعمتها
- 331. ارزش اطاعت و بندگى
- 332. مسؤولیت رهبرى
- 333. روانشناسى مؤمن
- 334. یاد مرگ و آرزوها
- 335. آفات اموال
- 336. مسؤولیت وعده دادن
- 337. ضرورت عمل گرایى
- 338. اقسام علم
- 339. قدرت و حاکمیت اندیشه
- 340. ارزش پاکدامنى و شکرگزارى
- 341. روز دردناک ظالم
- 342. راه بی نیازى
- 343. شناخت مردم و ضدّ ارزشها
- 344. ضرورت توجّه به فنا پذیرى دنیا
- 345. یکى از راههاى پاک ماندن
- 346. مشکلات درخواست کردن
- 347. جایگاه ستایش
- 348. سختترین گناه
- 349. الگوى انسان کامل
- 350. روانشناسى مردان ستمکار
-
حکمت های 351 تا 400
- 351. امیدوارى در سختی ها
- 352. اعتدال در پرداخت به امور خانواده
- 353. بزرگترین عیب
- 354. روش تبریک گفتن در تولّد فرزند
- 355. پرهیز از تجمّل گرایى
- 356. قدرت خداوند در روزى رسانى
- 357. روش تسلیت گفتن
- 358. مسؤولیت نعمتها
- 359. راه خودسازى
- 360. ضرورت پرهیز از بدگمانى
- 361. روش خواستن از خدا
- 362. ضرورت پرهیز از جدال و درگیرى
- 363. نشانه بی خردى
- 364. جایگاه پرسیدن
- 365. ارزشهاى اخلاقى
- 366. هماهنگى علم و عمل
- 367. روش برخورد با دنیا
- 368. فلسفه کیفر و پاداش
- 369. خبر از مسخ ارزشها
- 370. هدفدارى انسان و ضرورت تقوا
- 371. ارزشهاى والاى اخلاقى
- 372. عوامل استحکام دین و دنیا
- 373. مراحل امر به معروف و نهى از منکر
- 374. مراحل امر به معروف و نهى از منکر
- 375. مراحل شکست در مبارزه
- 376. سر انجام حق و باطل
- 377. ضرورت ترسیدن از عذاب الهى
- 378. آثار شوم بخل ورزى
- 379. اقسام روزى و پرهیز از حرص زدن
- 380. ضرورت یاد مرگ
- 381. ضرورت راز دارى و کنترل زبان
- 382. ارزش سکوت
- 383. تلاش در اطاعت و بندگى
- 384. راه چگونه زیستن
- 385. دنیا شناسى
- 386. ضرورت استقامت
- 387. شناخت خوبی ها و بدی ها
- 388. فقر زدایى و سلامت
- 389. ضرورت عمل گرایى
- 390. برنامه ریزى صحیح در زندگى
- 391. ضرورت ترک حرام و غفلت زدگ
- 392. راه شناخت انسانها (سخن گفتن)
- 393. روش برخورد با دنیا
- 394. ارزش سخن
- 395. ارزش قناعت
- 396. راه خوب زیستن
- 397. عطر خوب
- 398. ترک غرور و یاد مرگ
- 399. حقوق متقابل پدر و فرزند
- 400. شناخت واقعیتها و خرافات
-
حکمت های 401 تا 450
- 401. ضرورت هماهنگى با مردم
- 402. ضرورت موقعیت شناسى
- 403. پرهیز از کارهاى گوناگون
- 404. تفسیر لا حول و لا قوة الّا باللَّه
- 405. جاهلان متظاهر به دین
- 406. اخلاق تهیدستان و توانگران
- 407. ارزش عقل
- 408. سر انجام حق ستیزى
- 409. هماهنگى قلب و چشم
- 410. ارزش پرهیزگارى
- 411. احترام به استاد
- 412. راه خود سازى
- 413. راه تحمّل مصیبتها
- 414. راه تحمّل مصیبتها
- 415. دنیا شناسى
- 416. روش برخورد با دنیا
- 417. شرائط توبه و استغفار
- 418. ره آورد حلم
- 419. مشکلات انسان
- 420. راه درمان شهوت، و عفو اهانت کننده
- 421. ره آورد عقل
- 422. ارزش نیکوکارى
- 423. ره آورد خودسازى
- 424. ارزش عقل و بردبارى
- 425. مسؤولیت توانگران
- 426. دو چیز ناپایدار
- 427. جایگاه شکوه کردن
- 428. شناخت روز عید
- 429. اندوه سرمایهداران
- 430. اندوه زر اندوزى
- 431. اقسام روزى
- 432. ویژگی هاى دوستان خدا
- 433. ضرورت توجّه به فنا پذیرى لذّتها
- 434. آزمودن انسانها
- 435. ارزشهاى والاى اخلاقى
- 436. راه شناخت بزرگواران
- 437. شناخت عدل و بخشش
- 438. جهل و دشمنى
- 439. تعریف زهد و پارسایى
- 440. نقش خوابدیدنها در زندگى
- 441. تجربه کارى و شناخت مدیران
- 442. راه انتخاب شهرها براى زندگى
- 443. ویژگی هاى مالک اشتر
- 444. ارزش تداوم کار
- 445. انسان شناسى
- 446. ضرورت پرداخت دیون مردم
- 447. ضرورت فقه در تجارت
- 448. راه برخورد با مصیبتها
- 449. راه مبارزه با هوا پرستى
- 450. پرهیز از شوخى کردن
-
حکمت های 451 تا 480
- 451. روش برخورد با مردم
- 452. معیار شناخت فقر و غنا
- 453. علل انحراف زبیر
- 454. راه غرور زدایى
- 455. راه شناخت بزرگترین شاعر
- 456. بهاى جان آدمى
- 457. تشنگان مال و علم
- 458. نشانه هاى ایمان
- 459. شناخت جایگاه جبر و اختیار
- 460. ارزش صبر و تحمّل
- 461. غیبت نشانه ناتوانى
- 462. پرهیز از غرور زدگى در ستایش
- 463. دنیا براى آخرت است
- 464. سرانجام دردناک بنى امیه
- 465. ارزشهاى والاى انصار
- 466. دقّت در مشاهدات
- 467. وصف یکى از رهبران الهى
- 468. مسؤولیت سرمایهدارى
- 469. پرهیز از افراط و تفریط نسبت به امام علیه السّلام
- 470. تعریف توحید و عدل
- 471. شناخت جایگاه سخن و سکوت
- 472. دعاى باران
- 473. ارزش رنگ کردن و آرایش
- 474. ارزش عفّت و پاکدامنى
- 475. ارزش قناعت
- 476. راه کشور دارى
- 477. بزرگترین گناه
- 478. مسؤولیت آگاهان
- 479. بدترین دوست
- 480. آفت دوستى
خطبه های نهج البلاغه
- آغاز آفرینش آسمان و زمین و آفرینش آدم ان شالله بزودی تکمیل می شود
نامه های نهج البلاغه
-
نامه های 1 تا 10 نهج البلاغه
- 1. افشای سران ناکثین
- 2. تشکر از مجاهدان از جنگ برگشته
- 3. برخورد قاطعانه باخیانت کارگزاران
- 4. روش گزینش نیروهای عملکننده
- 5. هشدار از استفاده ناروای بیتالمال
- 6. علل مشروعیت حکومت امام
- 7. افشای چهره نفاق معاویه و مشروعیت بیعت
- 8. وادار ساختن معاویه به بیعت
- 9. افشای دشمنیهای قریش و استقامت پیامبر
- 10. افشای چهره معاویه
- نامه های 11 تا 20 نهج البلاغه
- نامه های 21 تا 30 نهج البلاغه
- نامه های 31 تا 40 نهج البلاغه
- نامه های 41 تا 50 نهج البلاغه
- نامه های 51 تا 60 نهج البلاغه
- نامه های 61 تا 70 نهج البلاغه
-
نامه های 71 تا 79 نهج البلاغه
- 20.برخورد قاطع با متخلف
- 22.پرهیز از غم و شادی برای دنیا
- 23.وصیت امیرالمؤمنین هنگام شهادت
- 24.وصیت امیرالمؤمنین در اموال شخصى
- 25.بخش اول: توصیههای اخلاقی به ماموران زکات
- 26.بخش اول: اخلاق کارگزاران نظام اسلامی
- 27.بخش اول: حسن خلق و عدالت کارگزاران
- 28. بخش اول: پاسخ به ادعاهاى دروغین معاویه
- 29.هشدار به مخالفان حکومت حق
تقویم و اوقات شرعی
حدیث روزانه
رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند :
هیچ قطرهای نزد خداوند متعال محبوبتر از قطرۀ خون ریخته شده در راه او نیست.
مَا مِنْ قَطْرَةٍ أحَبُّ إلَی اللهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ قَطرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ اللهِ.
وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 14
حکمت روز
حکمت 247 نهج البلاغه
بخشش بیش از خویشاوندى محبّت آورد.
نمایش متن عربی حکمت
الْكَرَمُ أَعْطَفُ مِنَ الرَّحِمِ
تقویم شیعه
2. شهادت شهيد اول(شيخ محمد بن مكي العاملي)(786ق)به نقلي
- دانلود زیارت عاشورای صوتی و تصویری برای گوشی های اندروید 1401/03/31
- دانلود اپلیکیشن زائر 1401/05/30
- دانلود مفاتیح الجنان باب النعیم 1401/05/30
- عسکری درست است یا عسگری ؟ 1395/09/18
- تفکر از منظر قرآن 1403/02/28
- شباهت قوم بنی اسماعیل و بنی اسرائیل 1392/07/13
- ظلم به بندگان خدا 1395/01/25
- اهمیت روز جمعه 1395/02/08
- توبه 1395/06/17
- دمشق ـ بارگاه حضرت زینب و حضرت رقیه 1393/02/20
- آستان احمد بن موسی(شاهچراغ شیراز) 1394/08/28
- کاظمین 1392/12/22
- حضرت حر عليه السلام 1393/04/05
- حضرت مسلم عليه السلام 1393/01/26
- حضرت زینب علیها السلام 1393/05/28
برنامه های مجمع
در تمام رده های سنی
در رشته های :
خواهران : چهارشنبه ها ساعت 19
برادران : چهارشنبه ها ساعت 21:30
همراه با سخنرانی استاد حوزه
آمار بازدید و محتویات
تعداد افراد آنلاین : 403
تعداد بازدید امروز : 796,952
تعداد احادیث و روایات : 4,142
تعداد مقالات سایت : 16
تعداد بقاع متبرکه : 15
تعداد سخنرانی ها : 45
تعداد اشعار دوبیتی : 2,547
تعداد شخصیت ها : 7
- اصفهان ـ زینبیه
روبروی حرم مطهر حضرت زینب - 0913 320 38 33
- 0913 805 55 04