حکمت ها، نامه ها و خطبه های نهج البلاغه با ترجمه فارسی و انگلیسی

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:

در میان متن کلمه , عبارت را جستجو کن.
تعداد بازدید این مطلب : 168469                                           تعداد مطالب یافت شده : 560

تعریف ایمان

1- شناخت پایه ‏هاى ایمان: ایمان بر چهار پایه استوار است: صبر، یقین، عدل و جهاد. صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد. شوق، هراس، زهد و انتظار. آن کس که اشتیاق بهشت دارد، شهوت‏هایش کاستى گیرد، و آن کس که از آتش جهنّم مى ‏ترسد، از حرام دورى مى ‏گزیند، و آن کس که در دنیا زهد مى ‏ورزد، مصیبت‏ها را ساده پندارد، و آن کس که مرگ را انتظار مى ‏کشد در نیکى ‏ها شتاب مى ‏کند. یقین نیز بر چهار پایه استوار است: بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه واقعیت‏ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشینیان. پس آن کس که هوشمندانه به واقعیت‏ها نگریست، حکمت را آشکارا بیند، و آن که حکمت را آشکارا دید، عبرت آموزى را شناسد، و آن که عبرت آموزى شناخت گویا چنان است که با گذشتگان مى ‏زیسته است. و عدل نیز بر چهار پایه بر قرار است: فکرى ژرف اندیش، دانشى عمیق و به حقیقت رسیده، نیکو داورى کردن و استوار بودن در شکیبایى. پس کسى که درست اندیشید به ژرفاى دانش رسید و آن کس که به حقیقت دانش رسید، از چشمه زلال شریعت نوشید، و کسى که شکیبا شد در کارش زیاده روى نکرده با نیکنامى در میان مردم زندگى خواهد کرد. و جهاد نیز بر چهار پایه استوار است: امر به معروف، و نهى از منکر، راستگویى در هر حال، و دشمنى با فاسقان. پس هر کس به معروف امر کرد، پشتوانه نیرومند مؤمنان است، و آن کس که از زشتی ها نهى کرد، بینى منافقان را به خاک مالید، و آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایدارى کند حقّى را که بر گردن او بوده ادا کرده است، و کسى که با فاسقان دشمنى کند و براى خدا خشم گیرد، خدا هم براى او خشم آورد، و روز قیامت او را خشنود سازد. 2- شناخت اقسام کفر و تردید: و کفر بر چهار ستون پایدار است : کنجکاوى دروغین , ستیزه ‏جویى و جدل، انحراف از حق، و دشمنى کردن، پس آن کس که دنبال توهّم و کنجکاوى دروغین رفت به حق نرسید. و آن کس که به ستیزه ‏جویى و نزاع پرداخت از دیدن حق نا بینا شد، و آن کس که از راه حق منحرف گردید، نیکویى را زشت، و زشتى را نیکویى پنداشت و سر مست گمراهى ‏ها گشت، و آن کس که دشمنى ورزید پیمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت، و نجات او از مشکلات دشوار است. و شک چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسیدن، دو دل بودن، و تسلیم حوادث روزگار شدن. پس آن کس که جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاریکى شبهات بیرون نخواهد آمد، و آن کس که از هر چیزى ترسید همواره در حال عقب نشینى است، و آن کس که در تردید و دو دلى باشد زیر پاى شیطان کوبیده خواهد شد، و آن کس که تسلیم حوادث گردد و به تباهى دنیا و آخرت گردن نهد، و هر دو جهان را از کف خواهد داد.

وسُئِلَ علیه السلام عَنِ الاِِْیمَانِ، فَقَالَ: الاِِْیمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ، والْیَقِینِ، وَالْعَدْلِ، وَالْجَهَادِ: فَالصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَربَعِ شُعَبٍ: عَلَى الشَّوْقِ، وَالشَّفَقِ وَالزُّهْدِ، وَالتَّرَقُّبِ: فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلاَ عَنِ الشَّهَوَاتِ، وَمَنْ أشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْـمُحَرَّمَاتِ، وَمَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِیبَاتِ، وَمَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ فِی الْخَیْرَاتِ. وَالْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْ

حکمت 31 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=31

ارزش و والایى انجام دهنده کارهاى خیر

نیکوکار، از کار نیک بهتر و بدکار از کار بد بدتر است.

فَاعِلُ الْخَیْرِ خَیْرٌ مِنْهُ، وَفَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ.

حکمت 32 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=32

اعتدال در بخشش و حسابرسى

بخشنده باش امّا زیاده روى نکن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گیر مباش.

كُنْ سَمَحاً وَلاَ تَكُنْ مُبَذِّراً، وَكُنْ مُقَدِّراًوَلاَ تَكُنْ مُقَتِّراً8ى.

حکمت 33 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=33

راه بی نیازى

بهترین بى ‏نیازى، ترک آرزوهاست.

أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْكُ الْمُنى

حکمت 34 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=34

ضرورت موقعیت شناسى

کسى در انجام کارى که مردم خوش ندارند، شتاب کند، در باره او چیزى خواهند گفت که از آن اطّلاعى ندارند.

مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا یَكْرَهُونَ، قَالُوا فِیهِ [بـ] ما لاَ یَعْلَمُونَ.

حکمت 35 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=35

آرزوهاى طولانى و بزهکارى

کسى که آرزوهایش طولانى است کردارش نیز ناپسند است.

مَنْ أَطَالَ الاََْمَلَأَسَاءَ الْعَمَلَ.

حکمت 36 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=36

ضرورت ترک آداب جاهلى

(در سر راه صفّین دهقانان شهر انبار تا امام را دیدند پیاده شده، و پیشاپیش آن حضرت مى ‏دویدند. فرمود چرا چنین مى‏ کنید گفتند عادتى است که پادشاهان خود را احترام مى ‏کردیم، فرمود) به خدا سوگند که امیران شما از این کار سودى نبردند، و شما در دنیا با آن خود را به زحمت مى ‏افکنید، و در آخرت دچار رنج و زحمت مى ‏گردید، و چه زیانبار است رنجى که عذاب در پى آن باشد، و چه سودمند است آسایشى که با آن، امان از آتش جهنّم باشد.

وقد لقیه عند مسیره إلى الشام دهاقین الاَنبار فترجّلوا لهى واشتدّوابین یدیه: مَا هذَا الَّذِی صَنَعْتُمُوهُ؟ فقالوا: خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا. فقال علیه السلام : وَاللهِ مَا یَنْتَفِعُ بِهذَا أُمَرَاؤُكُمْ! وَإِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَبِهِ عَلَى أَنْفُسِكْمْ [فِی دُنْیَاكُمْ،] وَتَشْقَوْنَبِهِ فِی آخِرَتِكُمْ، وَمَا أخْسرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ، وَأَرْبَحَ الدَّعَةَمَعَهَا الاََْمَانُ مِنَ النَّارِ!

حکمت 37 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=37

ارزش‏ها و آداب معاشرت با مردم

به فرزندش امام حسن علیه السّلام فرمود: پسرم چهار چیز از من یاد گیر (در خوبى ‏ها)، و چهار چیز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل مى‏ کنى زیان نبینى : الف- خوبى ‏ها 1- همانا ارزشمندترین بى ‏نیازى عقل است، 2- و بزرگ‏ترین فقر بى ‏خردى است، 3- و ترسناک‏ترین تنهایى خودپسندى است. 4- و گرامى ‏ترین ارزش خانوادگى، اخلاق نیکوست. ب- هشدارها 1- پسرم از دوستى با احمق بپرهیز، چرا که مى ‏خواهد به تو نفعى رساند امّا دچار زیانت مى ‏کند. 2- از دوستى با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز دارى از تو دریغ مى ‏دارد. 3- و از دوستى با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایى تو را مى ‏فروشد. 4- و از دوستى با دروغگو بپرهیز، که او به سراب ماند: دور را به تو نزدیک، و نزدیک را دور مى ‏نمایاند.

لابنه الحسن علیه السلام : یَا بُنَیَّ، احْفَظْ عَنِّی أَرْبَعاً وَأَرْبَعاً، لاَ _یَضُرَّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ: إِنَّ أَغْنَى الْغِنَىُ الْعَقْلُ، وَأَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ، وَأَوحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ وَأَكْرَمَ الْحَسَبَ حُسْنُ الْخُلُقِ. یَا بُنَیَّ، إِیَّاكَ وَمُصَادَقَةَ الاََْحْمَقِ، فَإِنَّهُ یُریِدُ أَنْ یَنْفَعَكَ فَیَضُرَّكَ. وَإِیَّاكَ وَمُصَادَقَةَ الْبَخِیلِ، فَإِنَّهُ یَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَیْهِ. وَإِیَّاكَ وَمُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ، فَإِنَّهُ یَبِیعُك

حکمت 38 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=38

جایگاه واجبات و مستحبّات

عمل مستحب انسان را به خدا نزدیک نمى ‏گرداند، اگر به واجب زیان رساند.

لاَ قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِإِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ.

حکمت 39 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=39

راه شناخت عاقل و احمق

زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد (این از سخنان ارزشمند و شگفتى آور است، که عاقل زبانش را بدون مشورت و فکر و سنجش رها نمى ‏سازد، امّا احمق هر چه بر زبانش آید مى ‏گوید بدون فکر و دقّت، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان مى ‏گیرد.

لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَقَلْبُ الاََْحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ.

حکمت 40 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=40

راه شناخت عاقل و احمق

قلب احمق در دهان او، و زبان عاقل در قلب او قرار دارد.

هذا المعنى بلفظ آخر، وهو قوله: قَلبُ الاََْحْمَقِ فِی فِیهِ، وَلِسَانُ الْعَاقِلِ فِی قَلْبِهِ. ومعناهما واحد.

حکمت 41 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=41

بیمارى و پاک شدن گناهان

و به یکى از یارانش که بیمار بود فرمود: خدا آنچه را که از آن شکایت دارى (بیمارى) موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بیمارى پاداشى نیست امّا گناهان را از بین مى ‏برد، و آنها را چونان برگ پاییزى مى ‏ریزد، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دست‏ها و قدم‏هاست، و خداى سبحان به خاطر نیت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد. مى‏گویم: (راست گفت امام على علیه السّلام «درود خدا بر او باد» که بیمارى پاداشى ندارد، بیمارى از چیزهائى است که استحقاق عوض دارد، و عوض در برابر رفتار خداوند بزرگ است نسبت به بنده خود، در ناملایمات زندگى و بیماری ها و همانند آنها، امّا اجر و پاداش در برابر کارى است که بنده انجام می دهد. پس بین این دو تفاوت است که امام علیه السّلام آن را با علم نافذ و رأى رساى خود، بیان فرمود.

لبعض أَصحابه فی علّة اعتلّها: جَعَلَ اللهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حطّاً لِسَیِّئَاتِكَ، فَإِنَّ الْمَرَضَ لاَ أَجْرَ فِیهِ، وَلكِنَّهُ یَحُطُّ السَّیِّئَاتِ، وَیَحُتُّهَا حَتَّالاََْوْرَاقِ، وَإِنَّمَا الاََْجْرُ فِی الْقَوْلِ بِالّلسَانِ، وَالْعَمَلِ بِالاََْیْدِی وَالاََْقْدَامِ، وَإِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ یُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّیَّةِ وَالسَّرِیرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عَبَادِهِ الْجَنَّةَ.

حکمت 42 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=42

الگوهاى انسانى

در یاد یکى از یاران، «خبّاب بن أرت» فرمود: خدا خبّاب بن أرت«» را رحمت کند، با رغبت مسلمان شد، و از روى فرمانبردارى هجرت کرد، و با قناعت زندگى گذراند، و از خدا راضى بود، و مجاهد زندگى کرد.

فی ذكر خباب بن الاَرتّ: یَرْحَمُ اللهُ خَبَّاباً، فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً، وَهَاجَرَ طَائِعاً، [وَقَنِعَ بالْكَفَافِ وَرَضِیَ عَنِ اللهِ،] وَعَاشَ مُجَاهِداً.

حکمت 43 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=43

ارزش آخرت گرایى

خوشا به حال کسى که به یاد معاد باشد، براى حسابرسى قیامت کار کند، با قناعت زندگى کند، و از خدا راضى باشد.

طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ، وَعَمِلَ لِلْحِسَابِ، وَقَنِعَ بِالْكَفَافِ، وَرَضِیَ عَنِاللهِ.

حکمت 44 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=44

راه شناخت مؤمن و منافق

اگر با شمشیرم بر بینى مؤمن بزنم که دشمن من شود، با من دشمنى نخواهد کرد، و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد، و این بدان جهت است که قضاى الهى جارى شد، و بر زبان پیامبر امّى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم گذشت که فرمود: «اى على مؤمن تو را دشمن نگیرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت.»

لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَالْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هذَا عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی مَاأَبْغَضَنِی، وَلَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَاعَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی: وَذلِكَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الاَُْمِّیِّ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: « [یَا عَلِیُّ،] لاَ یُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ، وَلاَ یُحِبُّكَ مُنَافِقٌ».

حکمت 45 نهج البلاغه

https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=45


از

معرفی نهج البلاغه


سرفصل اصلی

حکمت های نهج البلاغه


خطبه های نهج البلاغه


نامه های نهج البلاغه

تقویم و اوقات شرعی


حدیث روزانه


حکمت روز



تقویم شیعه

برنامه های مجمع

آمار بازدید و محتویات