کبر و غرور
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند : خداوند هیچ یک از بندگانش حتی خواص انبیاءش اجازه کبر نداده و کبر را برای آنها زشت شمرده و تواضع را نسبت به خدا و مومنین رضایت داده است.
ابو امامه می گوید که پیغمبر اسلام صلی الله علیه واله به طرف بقیع رفتند اصحاب هم به دنبال حضرت به راه افتادند , یک مرتبه حضرت ایستاد و به اصحاب فرمود: شما جلو بروید سپس خود حضرت پشت سر آنها حرکت کردند. یکی از اصحاب از علت این کار پرسید , حضرت فرمود : صدای کفش هایتان را شنیدم ترسیدم در نفس خود مقداری کبر بیاید از اینکه اصحابی دارم و آنها به دنبال من حرکت می کنند.
امام حسن مجتبی علیه السلام از محلی می رفتند و یک عده فقیر تکه نان پاره ها که در جاده ریخته شده بود را جمع کرده بودند و می خوردند , امام سوار مرکب بودند وقتی به اینها رسیدند , آنها گفتند : آقا بفرمایید, امام از مرکب پیاده شد و نزد آنها نشست و فرمود : خداوند مستکبرین را دوست نمی دارد و با آنها شروع به خوردن کردند, سپس آنها را به منزل خود دعوت کردند و به آنها غذا و لباس دادند.
در کتاب مکارم الاخلاق جلد2 صفحه 380 از رسول خدا صلی الله علیه واله آمده که فرمودند : ای ابوذر! هر کس بمیرد و در قلبش ذره ای کبر باشد , بوی خوش بهشت را نمی فهمد مگر آنکه توبه کند. سپس فرمود : کبر آن است که حق را ترک کنی و از حق بگذری و دیگر اینکه آبرو و خون دیگران را مانند آبرو و خون خود ندانی بلکه بی ارزش تر بدانی. سپس فرمود : بیشترین افرادی که به جهنم می روند مستکبرین هستند.
سوالات سخنرانی
سوال اول : رفتار حضرت مجتبی علیه السلام با فقرا چه بود ؟
1 ـ گفتند آقا بفرمایید ؛
2 ـ فرمودند خداوند مستکبرین را دوست نمی دارد ؛
3 ـ نزد آنها نشستند ؛
4 ـ همه موارد .
سوال دوم : آن چیست که به خاطرش انسان بوی بهشت را نمی فهمد ؟
1 ـ تکبر به همراه توبه ؛
2 ـ ذره ای تکبر بدون توبه ؛
3 ـ ترک ناحق ؛
4 ـ هیچکدام .
لطفا نظر خود را درج نمایید