حکمت ها، نامه ها و خطبه های نهج البلاغه با ترجمه فارسی و انگلیسی
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
افشای سران ناکثین
از بنده خدا، علی امیر مومنان، به مردم کوفه، که در میان انصار پایهای ارزشمند، و در عرب مقامی والا دارند. پس از ستایش پروردگار! همانا شما را از کار عثمان چنان آگاهی دهم که شنیدن آن چونان دیدن باشد، مردم برعثمان عیب گرفتند، و من تنها کسی از مهاجران بودم که او را برای جلب رضایت مردم واداشته، و کمتر به سرزنش او زبان گشودم، اما طلحه و زبیر، آسانترین کارشان آن بود که بر او بتازند، و او را برنجانند، و ناتوانش سازند، عایشه نیز ناگهان بر او خشم گرفت، عدهای به تنگ آمده او را کشتند، آنگاه مردم بدون اکراه و اجبار، بلکه به اطاعت و اختیار، با من بیعت کردند. آگاه باشید! مدینه مردم را یکپارچه بیرون رانده، و مردم نیز او را برای سرکوبی آشوب فاصله گرفتند، دیگ آشوب به جوش آمده، و فتنه ها بر پایه های خود ایستاد، پس به سوی فرمانده خود بشتابید، و در جهاد با دشمن بر یکدیگر پیشی گیرید، به خواست خدای عزیز و بزرگ
من عبد الله علی أمیرالمؤمنین إلی أهل الکوفة، جبهة الأنصار وسنام العرب. أما بعد، فإنی أخبرکم عن أمر عثمان حتی یکون سمعه کعیانه: إن الناس طعنوا علیه، فکنت رجلاً من المهاجرین أکثر استعتابه، وأقل عتابه، وکان طلحة والزبیر أهون سیرهما فیه الوجیف، وأرفق حدائهما العنیف، وکان من عائشة فیه فلتة غضب، فأتیح له قوم فقتلوه، وبایعنی الناس غیر مستکرهین ولا مجبرین، بل طائعین مخیرین. واعلموا أن دار الهجرة قد قلعت بأهلها وقلعوا بها، وجاشت جیش المرجل، وقامت الفتنة علی القطب، فأسرعوا إلی أمیرکم، وبادروا جهاد عدوکم، إن شاء الله عزوجل.
نامه 1 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=481
تشکر از مجاهدان از جنگ برگشته
خداوند شما مردم کوفه را از سوی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه واله پاداش نیکو دهد، بهترین پاداشی که به بندگان فرمانبردار، و سپاسگزاران نعمتش عطا میفرماید، زیرا شما دعوت ما را شنیدید و اطاعت کردید، به جنگ فرا خوانده شدید و بسیج گردیدید.
وجزاکم الله من أهل مصر عن أهل بیت نبیکم أحسن ما یجزی العاملین بطاعته، والشاکرین لنعمته، فقد سمعتم وأطعتم، ودعیتم فأجبتم.
نامه 2 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=482
برخورد قاطعانه باخیانت کارگزاران
به من خبر دادند که خانهای به هشتاد دینار خریدهای، و سندی برای آن نوشتهای، و گواهانی آن را امضا کردهاند. (شریح گفت: آری ای امیر مومنان امام علیه السلام نگاه خشمآلودی به او کرد و فرمود) ای شریح! به زودی کسی به سراغت میآید که به نوشتهات نگاه نمیکند، و از گواهانت نمیپرسد، تا تو را از آن خانه بیرون کرده و تنها به قبر بسپارد. ای شریح! اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی، که آنگاه خانه دنیا و آخرت را از دست دادهای. اما اگر هنگام خرید خانه، نزد من آمده بودی، برای تو سندی مینوشتم که دیگر برای خرید آن به درهمی یا بیشتر، رغبت نمیکردی و آن سند را چنین مینوشتم: هشدار از بیاعتباری دنیای حرام این خانهای است که بندهای خوارشده، و مردهای آماده کوچ کردن، آن را خریده، خانهای از سرای غرور، که در محله نابودشوندگان، و کوچه هلاک شدگان قرار دارد، این خانه به چهار جهت منتهی میگردد. یک سوی آن به آفتها و بلاها، سوی دوم آن به مصیبتها، و سوی سوم به هوا و هوسهای سستکننده، و سوی چهارم آن به شیطان گمراهکننده ختم میشود، و در خانه به روی شیطان گشوده است. این خانه را فریب خورده آزمند، از کسیکه خود به زودی از جهان رخت برمیبندد، به مبلغی که او را از عزت و قناعت خارج و به خواری و دنیاپرستی کشانده، خریداری نموده است. هرگونه نقصی در این معامله باشد، بر عهده پروردگاری است که اجساد پادشاهان را پوسانده، و جان جباران را گرفته، و سلطنت فرعونها چون (کسری) و (قیصر) و (تبع) و (حمیر) را نابود کرده است. عبرت از گذشتگان و آنان که مال فراوان گرد آوردند، و بر آن افزودند، و آنان که قصرها ساختند، و محکمکاری کردند، طلاکاری نمودند، و زینت دادند، فراوان اندوختند، و نگهداری کردند، و به گمان خود برای فرزندان خود گذاشتند، اما همگی آنان به پای حسابرسی الهی، و جایگاه پاداش و کیفر رانده میشوند، آنگاه که فرمان داوری و قضاوت نهایی صادر شود (پس تبهکاران زیان خواهند دید.) به این واقعیتها عقل گواهی میدهد هرگاه که از اسارت هوای نفس نجات یافته، و از دنیاپرستی به سلامت بگذرد.
روی أن شریح بن الحارث قاضی أمیرالمؤمنین علیه السلام اشتری علی عهده داراً بثمانین دیناراً، فبلغه ذلک، فاستدعی شریحاً، وقال له: بلغنی أنک ابتعت داراً بثمانین دیناراً، وکتبت لها کتاباً، وأشهدت فیه شهوداً. فقال له شریح: قد کان ذلک یا أمیرالمؤمنین. قال: فنظر إلیه نظر مغضب ثم قال له: یا شریح، أما إنه سیأتیک من لا ینظر فی کتابک، ولا یسألک عن بینتک، حتی یخرجک منها شاخصاً، ویسلمک إلی قبرک خالصاً. فانظر یا شریح لا تکون ابتعت هذه الدار من غیر مالک، أو نقدت الثمن من غیر حلالک! فإذا أنت قد خسرت دار الدنیا ودار الآخرة! أما إنک لو کنت أتیتنی عند شرائک ما اشتریت لکتبت لک کتاباً علی هذه النسخة، فلم ترغب فی شراء هذه الدار بدرهم فما فوق. والنسخة هذه: هذا ما اشتری عبد ذلیل، من میت قد أزعج للرحیل، اشتری منه داراً من د ار الغرور، من جانب الفانین، وخطة الهالکین، وتجمع هذه الدار حدود أربعة: الحد الأول ینتهی إلی دواعی الآفات، والحد الثانی ینتهی إلی دواعی المصیبات، والحد الثالث ینتهی إلی الهوی المردی، والحد الرابع ینتهی إلی الشیطان المغوی، وفیه یشرع باب هذه الدار. اشتری هذا المغتر بالأمل، من هذا المزعج بالأجل، هذه الدار بالخروج من عز القناعة، والدخول فی ذل الطلب والضراعة، فما أدرک هذا المشتری فیما اشتری منه من درک، فعلی مبلبل أجسام الملوک، وسالب نفوس الجبابرة، ومزیل ملک الفراعنة، مثل کسری وقیصر، وتبع وحمیر، ومن جمع المال علی المال فأکثر، ومن بنی وشید، وزخرف ونجد، وادخر واعتقد، ونظر بزعمه للولد، إشخاصهم جمیعاً إلی موقف العرض والحساب، وموضع الثواب والعقاب: إذا وقع الأمر بفصل القضاء (وخسر هنالک المبطلون) شهد علی ذلک العقل إذا خرج من أسر الهوی، وسلم من علائق الدنیا
نامه 3 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=483
روش گزینش نیروهای عملکننده
اگر دشمنان اسلام به سایه اطاعت باز گردند پس همان است که دوست داریم، و اگر کارشان به جدایی و نافرمانی کشید با کمک فرمانبرداران با مخالفان نبرد کن، و از آنان که فرمان میبرند برای سرکوب آنها که از یاری تو سر باز میزنند مدد گیر، زیرا آن کس که از جنگ کراهت دارد بهتر است که شرکت نداشته باشد، و شرکت نکردنش از یاری دادن اجباری بهتر است.
فإن عادوا إلی ظل الطاعة فذاک الذی نحب، وإن توافت الأمور بالقوم إلی الشقاق والعصیان فانهد بمن أطاعک إلی من عصاک، واستغن بمن انقاد معک عمن تقاعس عنک، فإن المتکاره مغیبه خیر من مشهده، وقعوده أغنی من نهوضه.
نامه 4 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=484
هشدار از استفاده ناروای بیتالمال
همانا پست فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نخواهد بود، بلکه امانتی است در گردن تو، باید از فرمانده و امامت اطاعت کنی، تو حق نداری نسبت به رعیت استبداد ورزی، و بدون دستور به کار مهمی اقدام نمایی، در دست تو اموالی از ثروتهای خدای بزرگ و عزیز است، و تو خزانهدار آنی تا به من بسپاری، امیدوارم برای تو بدترین زمامدار نباشم، با درود.
وإن عملک لیس لک بطعمة، ولکنه فی عنقک أمانة، وأنت مسترعًی لمن فوقک. لیس لک أن تفتات فی رعیة، ولا تخاطر إلا بوثیقة، وفی یدیک مال من مال الله عزوجل، وأنت من خزانه حتی تسلمه إلی، ولعلی ألا أکون شر ولاتک لک، والسلام.
نامه 5 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=485
علل مشروعیت حکومت امام
همانا کسانی با من بیعت کردهاند که با ابابکر و عمر و عثمان، با همان شرایط بیعت نمودند، پس آنکه در بیعت حضور داشت نمیتواند خلیفهای دیگر برگزیند، و آنکه غایب است نمی تواند بیعت مردم را نپذیرد، و همانا شورای مسلمین از آن مهاجرین و انصار است، پس اگر بر امامت کسی گرد آمدند، و او را امام خود خواندند، خشنودی خدا هم در آن است. حال اگر کسی کار آنان را نکوهش کند یا بدعتی پدید آورد، او را به جایگاه بیعت قانونی باز میگردانند، اگر سر باز زد با او پیکار میکنند، زیرا که به راه مسلمانان درنیامده، خدا هم او را در گمراهیش وامیگذارد. بجانم سوگند! ای معاویه اگر دور از هوای نفس، به دیده عقل بنگری، خواهی دید که من نسبت به خون عثمان پاکترین افرادم، و میدانی که من از آن دور بودهام، جز اینکه از راه خیانت مرا متهم کنی، و حق آشکاری را بپوشانی، با درود.
إنه بایعنی القوم الذین بایعوا أبا بکر وعمر وعثمان علی ما بایعوهم علیه، فلم یکن للشاهد أن یختار، ولا للغائب أن یرد، وإنما الشوری للمهاجرین والأنصار، فإن اجتمعوا علی رجل وسموه إماماً کان ذلک لله رضی، فإن خرج عن أمرهم خارج بطعن أوبدعة ردوه إلی ماخرج منه، فإن أبی قاتلوه علی اتباعه غیر سبیل المؤمنین، وولاه الله ما تولی. ولعمری، یا معاویة، لئن نظرت بعقلک دون هواک لتجدنی أبرأ الناس من دم عثمان، ولتعلمن أنی کنت فی عزلة عنه، إلا أن تتجنی; فتجن ما بدا لک! والسلام.
نامه 6 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=486
افشای چهره نفاق معاویه و مشروعیت بیعت
پس از نام خدا و درود! نامه پندآمیز تو به دستم رسید که دارای جملات به هم پیوسته، و زینت دادهشده که با گمراهی خود آن را آراسته، و با بداندیشی خاص امضاء کرده بودی، نامه مردی که نه خود آگاهی لازم دارد تا رهنمونش باشد، و نه رهبری دارد که هدایتش کند، تنها دعوت هوسهای خویش را پاسخ گفته، و گمراهی عنان او را گرفته و او اطاعت میکند، که سخن بیربط میگوید و در گمراهی سرگردان است. (از همین نامه است) همانا بیعت برای امام یک بار بیش نیست، و تجدید نظر در آن میسر نخواهد بود، و کسی اختیار از سرگرفتن آن را ندارد، آن کس که از این بیعت عمومی سر باز زند، طعنهزن و عیبجو خوانده میشود، و آن کس که نسبت به آن دودل باشد منافق است.
أما بعد، فقد أتتنی منک موعظة موصلة، ورسالة محبرة، نمقتها بضلالک، وأمضیتها بسوء رأیک، وکتاب امریء لیس له بصر یهدیه، ولا قائد یرشده، قد دعاه الهوی فأجابه، وقاده الضلال فاتبعه، فهجر لاغطاً، وضل خابطاً. و منه: لأنها بیعه واحدة لا یثنی فیها النظر، ولا یستأنف فیها الخیار. الخارج منها طاعن، والمروی فیها مداهن.
نامه 7 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=487
وادار ساختن معاویه به بیعت
پس از نام خدا و درود! هنگامی که نامهام به دستت رسید، معاویه را به یکسره کردن کار وادار، و با او برخوردی قاطع داشته باش، سپس او را آزاد بگذار در پذیرفتن جنگی که مردم را از خانه بیرون میریزد، یا تسلیم شدنی خوارکننده، پس اگر جنگ را برگزید، اماننامه او را بر زمین کوب، و اگر صلح خواست از او بیعت بگیر، با درود
أما بعد، فإذا أتاک کتابی فاحمل معاویة علی الفصل، وخذه بالأمر الجزم، ثم خیره بین حرب مجلیة، أو سلم مخزیة، فإن اختار الحرب فانبذ إلیه، وإن اختار السلم فخذ بیعته، والسلام.
نامه 8 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=488
افشای دشمنیهای قریش و استقامت پیامبر
خویشاوندان ما از قریش میخواستند پیامبرمان صلی الله علیه واله را بکشند، و ریشه ما را برکنند، و در این راه اندیشه ها از سرگذراندند، و هر چه خواستند نسبت به ما انجام دادند، و زندگی خوش را از ما سلب کردند، و با ترس و وحشت به هم آمیختند، و ما را به پیمودن کوه های صعبالعبور مجبور کردند، و برای ما آتش جنگ افروختند، اما خدا خواست که ما پاسدار دین او باشیم، و شر آنان را از حریم دین باز داریم، مومن ما در این راه خواستار پاداش بود، و کافر ما از خویشاوندان خود دفاع میکرد، دیگر افراد قریش که ایمان میآوردند و از تبار ما نبودند، یا به وسیله همپیمانهایشان و یا با نیروی قوم و قبیلهشان حمایتشده و در امان بودند، هرگاه آتش جنگ زبانه میکشید، و دشمنان هجوم میآوردند پیامبر اسلام صلی الله علیه واله اهل بیت خود را پیش میفرستاد تا به وسیله آنها، اصحابش را از سوزش شمشیرها و نیزه ها حفظ فرماید، چنانکه عبیده بن حارث در جنگ بدر، و حمزه در احد، و جعفر در موته، شهید گردیدند. کسانی هم بودند که اگر میخواستم نامشان را میآوردم، آنان که دوست داشتند چون شهیدان اسلام، شهید گردند، اما مقدر چنین بود که زنده بمانند، و مرگشان به تاخیر افتاد، شگفتا از روزگار! که مرا همسنگ کسی قرار داده که چون من پیشقدم نبوده، و مانند من سابقه در اسلام و هجرت نداشته است، کسی را سراغ ندارم چنین ادعایی کند، مگر ادعاکنندهای که نه من او را میشناسم و نه فکر میکنم خدا، او را بشناسد، در هر حال خدا را سپاسگزارم. افشای ادعای دروغین معاویه در خونخواهی عثمان اینکه از من خواستی تا قاتلان عثمان را به تو واگذارم، پیرامون آن فکر کردم و دیدم که توان سپردن آنها را به تو یا غیر تو ندارم، سوگند بجان خودم! اگر دست از گمراهی و تفرقه برنداری، به زودی آنها را خواهی یافت که تو را میجویند، بی آنکه تو را فرصت دهند تا در خشکی و دریا و کوه و صحرا زحمت پیدا کردنشان را بر خود هموار کنی. و اگر در جستجوی آنان برآیی بدان که شادمان نخواهی شد، و زیارتشان تو را خوشحال نخواهد کرد، و درود بر اهل آن.
فأراد قومنا قتل نبینا، واجتیاح أصلنا، وهموا بنا الهموم، وفعلوا بنا الأفاعیل، ومنعونا العذب، وأحلسونا الخوف، واضطرونا إلی جبل وعر، وأوقدوا لنا نار الحرب، فعزم الله لنا علی الذب عن حوزته، والرمی من وراء حرمته. مؤمننا یبغی بذلک الأجر، وکافرنا یحامی عن الأصل، ومن أسلم من قریش خلو مما نحن فیه بحلف یمنعه، أو عشیرة تقوم دونه، فهو من القتل بمکان أمن. وکان رسول الله-صلی الله علیه وآله- إذا احمر البأس، وأحجم الناس، قدم أهل بیته فوقی بهم أصحابه حر السیوف والأسنة، فقتل عبیدة بن الحارث یوم بدر، وقتل حمزة یوم أحد، وقتل جعفر یوم مؤتة، وأراد من لو شئت ذکرت اسمه مثل الذی أرادوا من الشهادة، ولکن آجالهم عجلت،منیته أجلت. فیاعجباً للدهر! إذ صرت یقرن بی من لم یسع بقدمی، ولم تکن له کسابقتی التی لا یدلی أحد بمثلها، إلا أن یدعی مدع ما لا أعرفه، ولا أظن الله یعرفه، والحمد لله علی کل حال. وأما ما سألت من دفع قتلة عثمان إلیک، فإنی نظرت فی هذا الأمر، فلم أره یسعنی دفعهم إلیک ولا إلی غیرک، ولعمری لئن لم تنزع عن غیک وشقاقک لتعرفنهم عن قلیل یطلبونک، لا یکلفونک طلبهم فی بر ولا بحر، ولا جبل ولا سهل، إلا أنه طلب یسوءک وجدانه، وزور لا یسرک لقیانه، والسلام لأهله.
نامه 9 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=489
افشای چهره معاویه
چه خواهی کرد، آنگاه که جامه های رنگین تو کنار رود؟ که به زیباییهای دنیا زینتشده بود، دنیا تو را با خوشیهای خود فریب داده، و به دعوت آن پاسخ دادهای، فرمانت داد و اطاعت کردی، همانا به زودی تو را وارد میدان خطرناکی میکند که هیچ سپر نگهدارندهای نجاتت نمیدهد. ای معاویه از این کار دست بکش، و آماده حساب باش، و آماده حوادثی باش که به سراغ تو میآید، به گمراهان فرومایه، گوش مسپار، اگر چنین نکنی به تو اعلام میدارم که در غفلتزدگی قرار گرفتهای، همانا تو نازپروردهای میباشی که شیطان بر تو حکومت میکند، و با تو به آرزوهایش میرسد، و چون روح و خون در سراسر وجودت جریان دارد. معاویه! از چه زمانی شما زمامداران امت و فرماندهان ملت بودید؟ نه سابقه درخشانی در دین، و نه شرافت والایی در خانواده دارید، پناه بخدا میبرم از گرفتار شدن به دشمنیهای ریشهدار، تو را میترسانم از ینکه به دنبال آرزوها تلاش کنی، و آشکار و نهانت یکسان نباشد. پاسخ به تهدید نظامی معاویه! مرا به جنگ خواندهای، اگر راست میگویی مردم را بگذار و به جنگ من بیا، و دو لشکر را از کشتار بازدار، تا بدانی پرده تاریک بر دل کدام یک از ما کشیده، و دیده چه کس پوشیده است؟ من ابوالحسن، کشنده جد و دایی و برادر تو در روز نبرد بدر، میباشم که سر آنان را شکافتم، همان شمشیر با من است، و با همان قلب با دشمنام ملاقات میکنم، نه بدعتی در دین گذاشته، و نه پیامبر جدیدی برگزیدهام، من بر همان راه راست الهی قرار دارم که شما با اختیار رها کرده، و با اکراه پذیرفته بودید. پاسخ به خونخواهی دروغین معاویه خیال کردی به خونخواهی عثمان آمدهای؟ در حالی که میدانی خون او به دست چه کسانی ریختهشده، اگر راست میگویی از آنها مطالبه کن، همانا من تو را در جنگ مینگرم که چونان شتران زیر بار سنگین مانده، فریاد و ناله سرمیدهی، و میبینم که لشکریانت با بیصبری از ضربات پیاپی شمشیرها، و بلاهای سخت، و بر خاک افتادن مداوم تنها، مرا به کتاب خدا میخوانند در حالی که لشکریان تو، کافرند و در انکار، از بیعت کنندگانند و پیمانشکن.
وکیف أنت صانع إذا تکشفت عنک جلابیب ما أنت فیه من دنیا قد تبهجت بزینتها، وخدعت بلذتها، دعتک فأجبتها، وقادتک فاتبعتها، وأمرتک فأطعتها، وإنه یوشک أن یقفک واقف علی ما لا ینجیک منه مجن، فاقعس عن هذا الأمر، وخذ أهبة الحساب، وشمر لما قد نزل بک، ولا تمکن الغواة من سمعک، وإلا تفعل أعلمک ما أغفلت من نفسک، فإنک مترف قد أخذ الشیطان منک مأخذه، وبلغ فیک أمله، وجری منک مجری الروح والدم. ومتی کنتم یا معاویة ساسة الرعیة، وولاة أمر الأمة؟ بغیر قدم سابق، ولا شرف باسق، ونعوذ بالله من لزوم سوابق الشقاء، وأحذرک أن تکون متمادیاً فی غرة الأمنیة، مختلف العلانیة والسریرة. وقد دعوت إلی الحر ب، فدع الناس جانباً واخرج إلی، وأعف الفریقین من القتال، لتعلم أینا المرین علی قلبه، والمغطی علی بصره! فأنا أبو حسن قاتل جدک وخالک وأخیک شدخاً یوم بدر،ذلک السیف معی، وبذلک القلب ألقی عدوی، ما استبدلت دیناً، ولا استحدثت نبیاً، وإنی لعلی المنهاج الذی ترکتموه طائعین، ودخلتم فیه مکرهین. وزعمت أنک جئت ثائراً بدم عثمان، ولقد علمت حیث وقع دم عثمان فاطلبه من هناک إن کنت طالباً، فکأنی قد رأیتک تضج من الحرب إذا عضتک ضجیج الجمال بالأثقال، وکأنی بجماعتک تدعونی جزعاً من الضرب المتتابع، والقضاء الواقع، ومصارع بعد مصارع، إلی کتاب الله، وهی کافرة جاحده، أو مبایعة حائدة.
نامه 10 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=490
آموزش نظامی به لشکریان
هرگاه به دشمن رسیدید، یا او به شما رسید، لشکرگاه خویش را بر فراز بلندیها، یا دامنه کوهها، یا بین رودخانه ها قرار دهید، تا پناهگاه شما، و مانع هجوم دشمن باشد، جنگ را از یک سو یا دو سو آغاز کنید، و در بالای قله ها، و فراز تپه ها، دیدهبانهایی بگمارید، مبادا دشمن از جایی که میترسید یا از سویی که بیم ندارید، ناگهان بر شما یورش آورد، و بدانید که پیشاهنگان سپاه دیدبان لشگریانند، و دیدبانان طلایهداران سپاهند، از پراکندگی بپرهیزید، هر جا فرود میآیید، با هم فرود بیایید، و هرگاه کوچ میکنید همه با هم کوچ کنید، و چون تاریک شب شما را پوشاند، نیزهداران را پیرامون لشکر بگمارید، و نخوابید مگر اندک، چونان آب در دهان چرخاندن و بیرون ریختن.
فإذا نزلتم بعدوً أو نزل بکم، فلیکن معسکرکم فی قبل الأشراف، أوسفاح الجبال، أو أثناء الأنهار، کیما یکون لکم ردءاً، ودونکم مرداً، ولتکن مقاتلتکم من وجه واحد أو اثنین اجعلوا لکم رقباء فی صیاصی الجبال، ومناکب الهضاب، لئلا یأتیکم العدو من مکان مخافة أو أمن. واعلموا أن مقدمة القوم عیونهم، وعیون المقدمة طلائعهم. وإیاکم والتفرق، فإذا نزلتم فانزلوا جمیعاً، وإذا ارتحلتم فارتحلوا جمیعاً، وإذا غشیکم اللیل فاجعلوا الرماح کفةً، ولا تذوقوا النوم إلا غراراً أو مضمضةً.
نامه 11 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=491
احتیاطهای نظامی
نسبت به سربازان پیشتاز از خدایی بترس که ناچار او را ملاقات خواهی کرد، و سرانجامی جز حاضر شدن در پیشگاه او را نداری، جز با کسی که با تو پیکار کند، پیکار نکن، در خنکی صبح و عصر سپاه را حرکت ده، در هوای گرم لشکر را استراحت ده، و در پیمودن راه شتاب مکن، در آغاز شب حرکت نکن زیرا خداوند شب را وسیله آرامش قرار داده، و آن را برای اقامت کردن، نه کوچ نمودن، تعیین فرموده است پس آسوده باش، و مرکبها را آسوده بگذار، آنگاه که سحر آمد و سپیده صبحگاهان آشکار شد، در پناه برکت پروردگار حرکت کن. پس هر جا دشمن را مشاهده کردی در میان لشکرت بایست، نه چنان به دشمن نزدیک شو که چونان جنگافروزان باشی، و نه آنقدر دور باش که پندارند از نبرد میهراسی، تا فرمان من به تو رسد، مبادا کینه آنان شما را به جنگ وادارد، پیش از آنکه آنان را به راه هدایت فراخوانید، و درهای عذر را بر آنان ببندید.
حین أنفذه إلی الشام فی ثلاثة آلاف مقدمةً له: اتق الله الذی لابد لک من لقائه، ولا منتهی لک دونه، ولا تقاتلن إلا من قاتلک، وسر البردین، غور بالناس، ورفه فی السیر، ولا تسر أول اللیل، فإن الله جعله سکناً، وقدره مقاماً لا ظعناً، فأرح فیه بدنک، وروح ظهرک، فإذا وقفت حین ینبطح السحر، أو حین ینفجر الفجر، فسر علی برکة الله، فإذا لقیت العدو فقف من أصحابک وسطاً، ولا تدن من القوم دنو من یرید أن ینشب الحرب، ولا تباعد عنهم تباعد من یهاب البأس، حتی یأتیک أمری، ولا یحملنکم شنآنهم علی قتالهم، قبل دعائهم والإعذار إلیهم.
نامه 12 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=492
رعایت سلسله مراتب فرماندهی
من (مالکاشتر پسر حارث) را بر شما و سپاهیانی که تحت امر شما هستند، فرماندهی دادم، گفته او را بشنوید، و از فرمان او اطاعت کنید، او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزینید، زیرا که مالک، نه سستی به خرج داده و نه دچار لغزش میشود، نه در آنجایی که شتاب لازم است کندی دارد، و نه آن جا که کندی پسندیده است شتاب میگیرد.
وقد أمرت علیکما وعلی من فی حیزکما مالک بن الحارث الأشتر فاسمعا له وأطیعاً، واجعلاه درعاً ومجناً، فإنه ممن لا یخاف وهنه، ولا سقطته، ولا بطؤه عما الإسراع إلیه أحزم، ولا إسراعه إلی ما البطء عنه أمثل.
نامه 13 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=493
رعایت اصول انسانی در جنگ
با دشمن جنگ را آغاز نکنید تا آنها شروع کنند، زیرا سپاس خداوندی را که حجت با شماست، و آغازگر جنگ نبودن، تا آنکه دشمن بجنگ روی آورد، حجت دیگر بر حقانیت شما خواهد بود، اگر به اذن خدا شکست خوردند و گریختند، آن کس را که پشت کرده مکشید، و آن را که دفاع نمیتواند آسیب نرسانید، و مجروحان را نکشید، زنان را با آزار دادن تحریک نکنید هرچند آبروی شما را بریزند، یا امیران شما را دشنام دهند، که آنان در نیروی بدنی و روانی و اندیشه کمتوانند، در روزگاری که زنان مشرک بودند مامور بودیم دست از آزارشان برداریم، و در جاهلیت اگر مردی با سنگ یا چوب دستی به زنی حمله میکرد، او و فرزندانش را سرزنش میکردند.
لا تقاتلوهم حتی یبدووکم، فإنکم بحمد الله علی حجة، وترککم إیاهم حتی یبدووکم حجة أخری لکم علیهم، فإذا کانت الهزیمة بإذن الله فلا تقتلوا مدبراً، ولا تصیبوا معوراً، ولا تجهزوا علی جریح، لا تهیجوا النساء بأذی، وإن شتمن أعراضکم، وسببن أمراءکم، فإنهن ضعیفات القوی ولأ نفس والعقول، إن کنا لنؤمر بالکف عنهن وإنهن لمشرکات، وإن کان الرجل لیتناول المرأة فی الجاهلیة بالفهر أو الهراوة فیعیر بها وعقبه من بعده.
نامه 14 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=494
نیایش در جنگ
خدایا! قلبها به سوی تو روانهشده، و گردنها به درگاه تو کشیده، و دیده ها به آستان تو دوخته، و گامها در راه تو نهاده، و بدنها در خدمت تو لاغرشده است، خدایا دشمنیهای پنهان آشکار، و دیگهای کینه در جوش است، خدایا به تو شکایت میکنیم از اینکه پیامبر صلی الله علیه واله در میان ما نیست، و دشمنان ما فراوان، و خواسته های ما پراکنده است. (پروردگارا! بین ما و دشمنانمان به حق داوری فرما که تو از بهترین داورانی)
اللهم إلیک أفضت القلوب، ومدت الأعناق، وشخصت الأبصار، ونقلت الأقدام، وأنضیت الأبدان. اللهم قد صرح مکنون الشنآن، وجاشت مراجل الأضغان. اللهم إنا نشکوا إلیک غیبة نبینا، وکثرة عدونا، وتشتت أهوائنا (ربنا افتح بیننا وبین قومنا بالحق وأنت خیر الفاتحین).
نامه 15 نهج البلاغه
https://janat1.ir/nahjolbalagheh/?id=495
اشعــار دوبیتــی زیبــا
- دوبیتی های شهادت امام حسین علیه السلام 50 شعر و پیامک
- دوبیتی های شهادت حضرت عباس علیه السلام 30 شعر و اس ام اس
- پیامک های شهادت دردانه ابی عبداله بیش از 20 شعر
مفـــاتیح الجنـــان
- زیارت عاشورا همراه با ترجمه فارسی بیش از 17 میلیون بازدید
- متن کامل زیارت وارث بیش از 2 میلیون بازدید
- متن کامل زیارت ناحیه مقدسه بیش از 1 میلیون بازدید
معرفی نهج البلاغه
محمد بن ابی احمد، کنیه اش ابوالحسن و مشهور به "سید رضی" مولف کتاب نهج البلاغه می باشد .
ساختار نهج البلاغه، سخنانی شگفت انگیز در مورد توحید، عدل، خلقت، زن و مرد، تقوا، مذمت دنیا، شیطان، نکوهش بعضی از صحابه پیغمبر و صدها موضوع دیگر است که هر کدام تشنگان معرفت را سیراب خواهد کرد. سخنان حضرت در طرح اینگونه بحث ها، همچون قرآن کریم است که به زبان موعظت، از هر پدیده محسوس یا معقولی نمونه ای روشن و قابل درک در جلوی چشم شنونده قرار می دهد، بعد کم کم و آرام آرام، او را با خود به سر منزلی میبرد که باید بدان برسد.
سخنان آن حضرت در این کتاب بر مدار سه اصل است:
باب اول: خطبه ها و اوامر
باب دوم: نامه ها و رسائل و وصایا
باب سوم: کلمات قصار، حکمت آمیز و مواعظ
سرفصل اصلی
حکمت های نهج البلاغه
-
حکمت های 1 تا 50
- 1. روش برخورد با فتنه ها
- 2. شناخت ضدّ ارزشها
- 3. شناخت ضدّ ارزشها
- 4. ارزشهاى اخلاقى و ضدّ ارزشها
- 5. شناخت ارزشهاى اخلاقى
- 6. ارزش راز دارى و خوشرویى
- 7. ایثار اقتصادى و آخرت گرایى
- 8. شگفتى هاى تن آدمى
- 9. شناخت ره آورد اقبال و ادبار دنیا
- 10. روش زندگى با مردم
- 11. روش برخورد با دشمن
- 12. آیین دوست یابى
- 13. روش استفاده از نعمتها
- 14. روش برخورد با خویشاوندان
- 15. روش برخورد با فریب خوردهگان
- 16. شناخت جایگاه جبر و اختیار
- 17. ضرورت رنگ کردن موها
- 18. ره آورد شوم فرار از جنگ
- 19. ره آورد شوم هواپرستى
- 20. روش برخورد با جوانمردان
- 21. ارزشها و ضدّ ارزشها
- 22. روش گرفتن حق
- 23. ضرورت عمل گرایى
- 24. روش یارى کردن مردم
- 25. ترس از خدا در فزونى نعمتها
- 26. نقش روحیات در تن آدمى
- 27. روش درمان دردها
- 28. برترین پارسایى
- 29. ضرورت یاد مرگ
- 30. پرهیز از غفلت زدگى
- 31. تعریف ایمان
- 32. ارزش و والایى انجام دهنده کارهاى خیر
- 33. اعتدال در بخشش و حسابرسى
- 34. راه بی نیازى
- 35. ضرورت موقعیت شناسى
- 36. آرزوهاى طولانى و بزهکارى
- 37. ضرورت ترک آداب جاهلى
- 38. ارزشها و آداب معاشرت با مردم
- 39. جایگاه واجبات و مستحبّات
- 40. راه شناخت عاقل و احمق
- 41. راه شناخت عاقل و احمق
- 42. بیمارى و پاک شدن گناهان
- 43. الگوهاى انسانى
- 44. ارزش آخرت گرایى
- 45. راه شناخت مؤمن و منافق
- 46. ارزش پشیمانى و زشتى غرور زدگى
- 47. شناخت ارزشها
- 48. راز دارى و پیروزى
- 49. شناخت بزرگوار و پست فطرت
- 50. راه جذب دلها
-
حکمت های 51 تا 100
- 51. قدرت و عیب پوشى
- 52. روش برخورد با شکست خوردگان
- 53. شناخت جایگاه سخاوت و ایثارگرى
- 54. رزشهاى اخلاقى
- 55. اقسام بردبارى
- 56. تهیدستى و تنهایى
- 57. ارزش قناعت و خود کفایى
- 58. توانگرى و شهوتها
- 59. ارزش تذکّر دادن اشتباهات
- 60. ضرورت کنترل زبان
- 61. شیرینى آزار زن
- 62. روش پاسخ دادن به ستایشها و نیکی ها
- 63. ارزش شفاعت
- 64. غفلت دنیا پرستان
- 65. ترک دوستان و تنهایى
- 66. روش خواستن
- 67. ارزش ایثار اقتصادى
- 68. ره آورد عفّت و شکرگذارى
- 69. حفظ روح امیدوارى
- 70. روانشناسى جاهل
- 71. نشانه کمال عقل
- 72. رابطه دنیا و انسان
- 73. ضرورت خودسازى رهبران و مدیران
- 74. ضرورت یاد مرگ
- 75. توجّه به فنا پذیرى دنیا
- 76. روش تحلیل رویدادها
- 77. دنیا شناسى (امام و ترک دنیاى حرام
- 78. شناخت جایگاه جبر و اختیار
- 79. ارزش حکمت و بی لیاقتى منافق
- 80. مؤمن و ارزش حکمت
- 81. میزان ارزش انسانها
- 82. ارزشهاى والاى انسانى
- 83. روش برخورد با چاپلوسان
- 84. مردم پس از جنگها
- 85. پرهیز از ادّعاهاى علمى
- 86. برترى تجربه پیرامون از قدرتمندى جوانان
- 87. ارزش استغفار
- 88. دو عامل ایمنى مسلمین
- 89. راه اصلاح دنیا و آخرت
- 90. شناخت عالم آگاه
- 91. راه درمان روان
- 92. والاترین دانش
- 93. فلسفه آزمایشها
- 94. شناخت نیکی ها و خوبیها
- 95. تقوى و ارزش أعمال
- 96. ارزش علم و بندگى
- 97. ارزش یقین
- 98. ضرورت عمل کردن به روایات
- 99. تفسیر الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا
- 100. روش مناجات کردن
-
حکمت های 101 تا 150
- 101. روش بر طرف کردن نیازهاى مردم
- 102. آینده و مسخ ارزشها
- 103. روش برخورد با دنیا
- 104. سیره اهل زهد در دنیا
- 105. احترام گذاشتن به مرزها و حدود احکام الهى
- 106. ره آورد شوم دین گریزى
- 107. علل سقوط عالمان بى عمل
- 108. شگفتی هاى روح آدمى
- 109. ارزش والاى اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم
- 110. شرائط تحقّق اوامر الهى
- 111. عشق تحمّل ناشدنى امام على علیه السّلام
- 112. مشکلات شیعه بودن
- 113. ارزشهاى والاى اخلاقى
- 114. جایگاه خوشبینى و بد بینى در جامعه
- 115. توجّه به پایان پذیرى دنیا
- 116. انسان و انواع آزمایشها
- 117. پرهیز از افراط و تفریط در دوستى با امام علیه السّلام
- 118. استفاده از فرصتها
- 119. ضرورت شناخت دنیا
- 120. روانشناسى قبائل قریش
- 121. ارزیابى عملها
- 122. عبرت از مرگ یاران
- 123. الگوهاى کامل انسانیت
- 124. روانشناسى زن و مرد
- 125. امام و شناساندن اسلام
- 126. شگفتى ضدّ ارزشها
- 127. نکوهش از سستى در عمل
- 128. تأثیر عوامل زیست محیطى در سلامت
- 129. شناخت عظمت پروردگار
- 130. توجّه به فنا پذیرى دنیا
- 131. نکوهش دنیا
- 132. ضرورت یاد مرگ
- 133. اقسام مردم و دنیا
- 134. حقوق دوستان
- 135. چهار ارزش برتر
- 136. فلسفه احکام الهى
- 137. صدقه راه نزول روزى
- 138. نقش یا دانش الهى در انفاق
- 139. تناسب امداد الهى با نیازها
- 140. قناعت و بی نیازى
- 141. راه آسایش
- 142. دوستی ها و خردمندى
- 143. غمها و پیرى زودرس
- 144. تناسب بردبارى با مصیبتها
- 145. عبادتهاى بىحاصل
- 146. ارزش دعا، صدقه و زکات دادن
- 147. اقسام مردم
- 148. نقش سخن در شناخت انسان (رفتار شناسى)
- 149. ضرورت خودشناسى
- 150. ضدّ ارزشها و هشدارها
-
حکمت های 151 تا 200
- 151. ضرورت آینده نگرى
- 152. توجه به فنا پذیرى
- 153. صبر و پیروزى
- 154. اهمیت نیتها
- 155. ضرورت پایبندى به عهد و پیمان
- 156. ضرورت خدا شناسى و اطاعت
- 157. فراهم بودن راه هاى هدایت
- 158. روش برخورد با دوستان بد
- 159. پرهیز از مواضع اتّهام
- 160. قدرت و زورگویى
- 161. ارزش مشورت و پرهیز از خودمحورى
- 162. ضرورت راز دارى
- 163. فقر و نابودى
- 164. روش بر خورد با متجاوزان
- 165. پرهیز از نا فرمانى خدا
- 166. پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران
- 167. خود پسندى و محرومیتها
- 168. توجّه به فنا پذیرى دنیا
- 169. آینده نگرى
- 170. ضرورت ترک گناه
- 171. ره آورد شوم حرام خوارى
- 172. نادانى و دشمنی ها
- 173. ارزش مشورتها
- 174. ارزش خشم در راه خدا
- 175. راه درمان ترس
- 176. ابزار ریاست (بردبارى فراوان)
- 177. روش برخورد با بدان
- 178. روش نابود کردن بدی ها
- 179. لجاجت و سستى اراده
- 180. طمع ورزى و بردگى
- 181. ارزش دوراندیشى و پرهیز از کوتاهى
- 182. شناخت جایگاه سخن و سکوت
- 183. باطل گرایى و اختلاف
- 184. ویژگی هاى اعتقادى امام علیه السّلام
- 185. ویژگی هاى اعتقادى امام على علیه السّلام
- 186. آینده سخت ستمکاران
- 187. ضرورت یاد قیامت
- 188. ضرورت حق گرایى
- 189. ارزش صبر و خطر بی تابى
- 190. معیار امامت
- 191. مشکلات دنیا
- 192. پرهیز از زراندوزى
- 193. راه به کار گرفتن قلب
- 194. ضرورت پرهیز از خشم و انتقام
- 195. پرهیز از بخل ورزى
- 196. عبرت آموزى از إتلاف اموال
- 197. روش درمان روح (روانشناسى بالینى)
- 198. ضرورت حکومت
- 199. نکوهش اوباش (انسانهاى شرور)
- 200. نکوهش انسانهاى شرور
-
حکمت های 201 تا 250
- 201. امدادهاى الهى و حفظ انسان
- 202. واقع نگرى در مسائل سیاسى
- 203. یاد مرگ و پرهیزکارى
- 204. بی توجّهى به سپاسگذارى مردم
- 205. گنجایش نامحدود ظرف علم
- 206. ره آورد حلم و بردبارى
- 207. ارزش همانند شدن با خوبان
- 208. مراحل خودسازى
- 209. خبر از ظهور حضرت مهدى علیه السّلام
- 210. لگوهاى پرهیزکارى
- 211. ارزشهاى اخلاقى
- 212. خودپسندى آفت عقل
- 213. تحمّل مشکلات و خشنودى
- 214. نرمخویى و کامیابى
- 215. اختلاف آفت اندیشه
- 216. قدرت و تجاوزکارى
- 217. دگرگونى روزگار و شناخت انسانها
- 218. حسادت آفت دوستى
- 219. آرزوها آفت اندیشه
- 220. عدالت در قضاوت
- 221. آینده دردناک ستمکاران
- 222. بی توجّهى به بدى بدکاران
- 223. حیاء و عیب پوشى
- 224. برخى از ارزشهاى اخلاقى
- 225. حسادت و بیمارى
- 226. طمعورزى و خوارى
- 227. ارکان ایمان
- 228. ارزشها و ضدّ ارزشها
- 229. ارزش قناعت و خوش خلقى
- 230. راه به دست آوردن روزى
- 231. تعریف عدل و إحسان
- 232. ره آورد إنفاق
- 233. پرهیز از آغازگرى در مبارزه
- 234. تفاوت اخلاقى مردان و زنان
- 235. نشانه خردمندى
- 236. زشتى دنیاى حرام
- 237. اقسام عبادت
- 238. مشکلات تشکیل خانواده
- 239. زشتى سستى و سخن چینى
- 240. غصب و ویرانى
- 241. آینده دردناک ستمکاران
- 242. ارزش ترس از خداوند
- 243. روش صحیح پاسخگویى
- 244. مسؤولیت نعمتهاى الهى
- 245. کاستى قدرت و کنترل شهوت
- 246. هشدار از پشت کردن نعمتها
- 247. رهآورد سخاوت
- 248. تقویت خوشبینی ها
- 249. بهترین عملها
- 250. خداشناسى در حوادث روزگار
-
حکمت های 251 تا 300
- 251. تلخی هاى و شیرینی هاى دنیا و آخرت
- 252. فلسفه احکام الهى
- 253. روش سوگند دادن ستمکار
- 254. تلاش در انفاقهاى اقتصادى
- 255. تندخویى و جنون
- 256. حسادت و بیمارى
- 257. راه شاد کردن دیگران (اخلاق خانواده)
- 258. صدقه و توانگرى
- 259. شناخت جایگاه وفادارى
- 260. پرهیز از مهلت دادنهاى خدا
- 261. مظلومیت امام على علیه السّلام
- 262. مشکل حقّ ناشناسى
- 263. مشکل هم نشینى با قدرتمندان
- 264. نیکى به بازماندگان دیگران
- 265. گفتار حکیمان و درمان
- 266. روش صحیح پاسخ دادن
- 267. پرهیز از حرص ورزى در کسب روزى
- 268. اعتدال در دوستی ها و دشمنی ها
- 269. روش برخورد با دنیا
- 270. ضرورت حفظ اموال کعبه
- 271. روش صحیح قضاوت
- 272. ضرورت استقامت در برداشتن کجی ها
- 273. ضرورت توکّل به خداوند
- 274. ضرورت عمل گرایى
- 275. ضدّ ارزشهاى اخلاقى
- 276. پرهیز از دورویی ها
- 277. سوگند امام علیه السّلام
- 278. ارزش تداوم عمل
- 279. شناخت جایگاه واجبات و مستحبّات
- 280. یاد قیامت و آمادگى
- 281. برترى عقل از مشاهده چشم
- 282. غرور، آفت پندپذیرى
- 283. علل سقوط جامعه
- 284. دانش نابود کننده عذرها
- 285. ضرورت استفاده از فرصتها
- 286. سرانجام خوشی ها
- 287. مشکل درک قضا و قدر
- 288. جهل و خوارى
- 289. الگوى کامل انسانیت
- 290. مسؤولیت نعمتها
- 291. روش تسلیت گفتن
- 292. عزاى پیامبر علیه السّلام و بی تابی ها
- 293. دوستى با احمق هرگز
- 294. فاصله میان شرق و غرب
- 295. شناخت دوستان و دشمنان
- 296. پرهیز از دشمنی ها
- 297. ضرورت عبرت گرفتن
- 298. اعتدال در دشمنی ها
- 299. نماز در نگرانی ها
- 300. شگفتى روزى بندگان
-
حکمت های 301 تا 350
- 301. احتیاط در فرستادن پیکها و نامه ها
- 302. نیاز انسان به دعا
- 303. ارزش دنیا دوستى
- 304. ضرورت پاسخ دادن به درخواستها
- 305. غیرتمندى و ترک زنا
- 306. نگهدارندگى أجل
- 307. مشکل مال غارت شده
- 308. ره آورد دوستى پدران
- 309. رزش گمان مؤمن
- 310. ضرورت اطمینان به وعده هاى الهى
- 311. نفرین امام علیه السّلام
- 312. روانشناسى عبادات
- 313. جامعیت قرآن
- 314. روش برخورد با متجاوز
- 315. روش نویسندگى
- 316. پیشوایى مؤمنان و تبهکاران
- 317. ختلاف مسلمین و انحراف یهودیان
- 318. قاطعیت در مبارزات
- 319. رهآورد شوم تهیدستى
- 320. روش صحیح پرسیدن
- 321. قاطعیت رهبرى در مشورت
- 322. ضرورت تقویت روحیه مردم پس از جنگ
- 323. علل انحراف خوارج
- 324. خداترس در خلوتگاهها
- 325. اندوه عزاى محمد بن ابى بکر
- 326. مهلت پذیرش توبه
- 327. پیروزیهاى دروغین
- 328. وظیفه سرمایهداران
- 329. بی نیازى از عذر خواهى
- 330. مسؤولیت نعمتها
- 331. ارزش اطاعت و بندگى
- 332. مسؤولیت رهبرى
- 333. روانشناسى مؤمن
- 334. یاد مرگ و آرزوها
- 335. آفات اموال
- 336. مسؤولیت وعده دادن
- 337. ضرورت عمل گرایى
- 338. اقسام علم
- 339. قدرت و حاکمیت اندیشه
- 340. ارزش پاکدامنى و شکرگزارى
- 341. روز دردناک ظالم
- 342. راه بی نیازى
- 343. شناخت مردم و ضدّ ارزشها
- 344. ضرورت توجّه به فنا پذیرى دنیا
- 345. یکى از راههاى پاک ماندن
- 346. مشکلات درخواست کردن
- 347. جایگاه ستایش
- 348. سختترین گناه
- 349. الگوى انسان کامل
- 350. روانشناسى مردان ستمکار
-
حکمت های 351 تا 400
- 351. امیدوارى در سختی ها
- 352. اعتدال در پرداخت به امور خانواده
- 353. بزرگترین عیب
- 354. روش تبریک گفتن در تولّد فرزند
- 355. پرهیز از تجمّل گرایى
- 356. قدرت خداوند در روزى رسانى
- 357. روش تسلیت گفتن
- 358. مسؤولیت نعمتها
- 359. راه خودسازى
- 360. ضرورت پرهیز از بدگمانى
- 361. روش خواستن از خدا
- 362. ضرورت پرهیز از جدال و درگیرى
- 363. نشانه بی خردى
- 364. جایگاه پرسیدن
- 365. ارزشهاى اخلاقى
- 366. هماهنگى علم و عمل
- 367. روش برخورد با دنیا
- 368. فلسفه کیفر و پاداش
- 369. خبر از مسخ ارزشها
- 370. هدفدارى انسان و ضرورت تقوا
- 371. ارزشهاى والاى اخلاقى
- 372. عوامل استحکام دین و دنیا
- 373. مراحل امر به معروف و نهى از منکر
- 374. مراحل امر به معروف و نهى از منکر
- 375. مراحل شکست در مبارزه
- 376. سر انجام حق و باطل
- 377. ضرورت ترسیدن از عذاب الهى
- 378. آثار شوم بخل ورزى
- 379. اقسام روزى و پرهیز از حرص زدن
- 380. ضرورت یاد مرگ
- 381. ضرورت راز دارى و کنترل زبان
- 382. ارزش سکوت
- 383. تلاش در اطاعت و بندگى
- 384. راه چگونه زیستن
- 385. دنیا شناسى
- 386. ضرورت استقامت
- 387. شناخت خوبی ها و بدی ها
- 388. فقر زدایى و سلامت
- 389. ضرورت عمل گرایى
- 390. برنامه ریزى صحیح در زندگى
- 391. ضرورت ترک حرام و غفلت زدگ
- 392. راه شناخت انسانها (سخن گفتن)
- 393. روش برخورد با دنیا
- 394. ارزش سخن
- 395. ارزش قناعت
- 396. راه خوب زیستن
- 397. عطر خوب
- 398. ترک غرور و یاد مرگ
- 399. حقوق متقابل پدر و فرزند
- 400. شناخت واقعیتها و خرافات
-
حکمت های 401 تا 450
- 401. ضرورت هماهنگى با مردم
- 402. ضرورت موقعیت شناسى
- 403. پرهیز از کارهاى گوناگون
- 404. تفسیر لا حول و لا قوة الّا باللَّه
- 405. جاهلان متظاهر به دین
- 406. اخلاق تهیدستان و توانگران
- 407. ارزش عقل
- 408. سر انجام حق ستیزى
- 409. هماهنگى قلب و چشم
- 410. ارزش پرهیزگارى
- 411. احترام به استاد
- 412. راه خود سازى
- 413. راه تحمّل مصیبتها
- 414. راه تحمّل مصیبتها
- 415. دنیا شناسى
- 416. روش برخورد با دنیا
- 417. شرائط توبه و استغفار
- 418. ره آورد حلم
- 419. مشکلات انسان
- 420. راه درمان شهوت، و عفو اهانت کننده
- 421. ره آورد عقل
- 422. ارزش نیکوکارى
- 423. ره آورد خودسازى
- 424. ارزش عقل و بردبارى
- 425. مسؤولیت توانگران
- 426. دو چیز ناپایدار
- 427. جایگاه شکوه کردن
- 428. شناخت روز عید
- 429. اندوه سرمایهداران
- 430. اندوه زر اندوزى
- 431. اقسام روزى
- 432. ویژگی هاى دوستان خدا
- 433. ضرورت توجّه به فنا پذیرى لذّتها
- 434. آزمودن انسانها
- 435. ارزشهاى والاى اخلاقى
- 436. راه شناخت بزرگواران
- 437. شناخت عدل و بخشش
- 438. جهل و دشمنى
- 439. تعریف زهد و پارسایى
- 440. نقش خوابدیدنها در زندگى
- 441. تجربه کارى و شناخت مدیران
- 442. راه انتخاب شهرها براى زندگى
- 443. ویژگی هاى مالک اشتر
- 444. ارزش تداوم کار
- 445. انسان شناسى
- 446. ضرورت پرداخت دیون مردم
- 447. ضرورت فقه در تجارت
- 448. راه برخورد با مصیبتها
- 449. راه مبارزه با هوا پرستى
- 450. پرهیز از شوخى کردن
-
حکمت های 451 تا 480
- 451. روش برخورد با مردم
- 452. معیار شناخت فقر و غنا
- 453. علل انحراف زبیر
- 454. راه غرور زدایى
- 455. راه شناخت بزرگترین شاعر
- 456. بهاى جان آدمى
- 457. تشنگان مال و علم
- 458. نشانه هاى ایمان
- 459. شناخت جایگاه جبر و اختیار
- 460. ارزش صبر و تحمّل
- 461. غیبت نشانه ناتوانى
- 462. پرهیز از غرور زدگى در ستایش
- 463. دنیا براى آخرت است
- 464. سرانجام دردناک بنى امیه
- 465. ارزشهاى والاى انصار
- 466. دقّت در مشاهدات
- 467. وصف یکى از رهبران الهى
- 468. مسؤولیت سرمایهدارى
- 469. پرهیز از افراط و تفریط نسبت به امام علیه السّلام
- 470. تعریف توحید و عدل
- 471. شناخت جایگاه سخن و سکوت
- 472. دعاى باران
- 473. ارزش رنگ کردن و آرایش
- 474. ارزش عفّت و پاکدامنى
- 475. ارزش قناعت
- 476. راه کشور دارى
- 477. بزرگترین گناه
- 478. مسؤولیت آگاهان
- 479. بدترین دوست
- 480. آفت دوستى
خطبه های نهج البلاغه
- آغاز آفرینش آسمان و زمین و آفرینش آدم ان شالله بزودی تکمیل می شود
نامه های نهج البلاغه
-
نامه های 1 تا 10 نهج البلاغه
- 1. افشای سران ناکثین
- 2. تشکر از مجاهدان از جنگ برگشته
- 3. برخورد قاطعانه باخیانت کارگزاران
- 4. روش گزینش نیروهای عملکننده
- 5. هشدار از استفاده ناروای بیتالمال
- 6. علل مشروعیت حکومت امام
- 7. افشای چهره نفاق معاویه و مشروعیت بیعت
- 8. وادار ساختن معاویه به بیعت
- 9. افشای دشمنیهای قریش و استقامت پیامبر
- 10. افشای چهره معاویه
- نامه های 11 تا 20 نهج البلاغه
- نامه های 21 تا 30 نهج البلاغه
- نامه های 31 تا 40 نهج البلاغه
- نامه های 41 تا 50 نهج البلاغه
- نامه های 51 تا 60 نهج البلاغه
- نامه های 61 تا 70 نهج البلاغه
-
نامه های 71 تا 79 نهج البلاغه
- 20.برخورد قاطع با متخلف
- 22.پرهیز از غم و شادی برای دنیا
- 23.وصیت امیرالمؤمنین هنگام شهادت
- 24.وصیت امیرالمؤمنین در اموال شخصى
- 25.بخش اول: توصیههای اخلاقی به ماموران زکات
- 26.بخش اول: اخلاق کارگزاران نظام اسلامی
- 27.بخش اول: حسن خلق و عدالت کارگزاران
- 28. بخش اول: پاسخ به ادعاهاى دروغین معاویه
- 29.هشدار به مخالفان حکومت حق
تقویم و اوقات شرعی
حدیث روزانه
امام جعفر صادق عليه السلام می فرمایند :
حضرت عيسي - عليه السّلام - فرمود: چون يكي از شما در منزل خويش بنشيند، شايسته است كه پرده و پوشش خود را فرو كشد، زيرا خداوند همانگونه كه روزي را تقسيم نموده، حياء را نيز تقسيم نموده است.
قال عيسي بن مريم - عليه السّلام - : اِذا قَعَد أحدُكُم في منزِلِهِ فليُرخِ عليهِ سِتْرَهُ، فانّ الله تبارك و تعالي قسَّم َالحياءَ كَما قسَّمَ الرّزقَ.
بحار الانوار، جلد 68، صفحه 334
حکمت روز
حکمت 251 نهج البلاغه
تلخکامى دنیا، شیرینى آخرت، و شیرینى دنیاى حرام، تلخى آخرت است.
نمایش متن عربی حکمت
مَرَارَةُ الدُّنْیَا حَلاَوَةُ الاَْخِرَةِ، وَحَلاَوَةُ الدُّنْیَا مَرَارَةُ الاَْخِرَةِ.
- برنامه راهنمای مراسم پیاده روی اربعین حسینی 1401/04/07
- دانلود قرآن صوتی حبل المتین 1401/05/30
- دانلود زیارت عاشورای صوتی و تصویری برای گوشی های اندروید 1401/03/31
- وفات پیامبر اکرم؛ رحلت یا شهادت؟! 1394/07/13
- زندگينامه حضرت ام النبن سلام الله عليها 1392/03/17
- زندگينامه حضرت عباس عليه السلام 1392/03/17
- آرزو و آمال 1395/04/02
- خشوع در نماز 1394/09/18
- توصیف روز قیامت 1394/11/07
- نجف اشرف 1392/12/03
- مسجد جمکران 1394/08/22
- قبرستان بقیع 1394/09/02
- حجر بن عدي 1393/02/21
- حضرت زینب علیها السلام 1393/05/28
- حضرت حر عليه السلام 1393/04/05
برنامه های مجمع
در تمام رده های سنی
در رشته های :
خواهران : چهارشنبه ها ساعت 19
برادران : چهارشنبه ها ساعت 21:30
همراه با سخنرانی استاد حوزه
آمار بازدید و محتویات
تعداد افراد آنلاین : 263
تعداد بازدید امروز : 683,496
تعداد احادیث و روایات : 4,142
تعداد مقالات سایت : 16
تعداد بقاع متبرکه : 15
تعداد سخنرانی ها : 45
تعداد اشعار دوبیتی : 2,547
تعداد شخصیت ها : 7
- اصفهان ـ زینبیه
روبروی حرم مطهر حضرت زینب - 0913 320 38 33
- 0913 805 55 04