آستانه حضرت زینب سلام الله علیها
آستانه مقدسه حضرت زینب سلام الله علیها
حضرت زينب يکي از دختران حضرت امام موسي بن جعفرعليهما السلام است که مضجع شريف او بنابر گفته شيخ ابوالحسن عمري (سده پنجم) در روستاي ارزنان که هم اکنون به اصفهان متصل شده و نام زينبيه بر آن شهرت يافته، قرار دارد.
نويسنده : سید احمد سجادی
حضرت زينب يکي از دختران حضرت امام موسي بن جعفرعليهما السلام است که مضجع شريف او بنابر گفته شيخ ابوالحسن عمري (سده پنجم) در روستاي ارزنان که هم اکنون به اصفهان متصل شده و نام زينبيه بر آن شهرت يافته، قرار دارد. از آنگاه که به همت شيخ عباس قمي و علماء معاصر او، اين مرقد شريف شهرت يافت ، انبوه عاشقان خاندان عصمت به قصد زيارت به آنجا مراجعه مي نمايند. اين مقاله به وضعيت گذشته و حال آن آستانه و معرفي برخي از عالمان مدفون در آن محل پرداخته است.
ارزنان
روستاي «اَرزنان» که امروزه به شهر اصفهان ملحق گرديده و به «زينبيه» شهرت يافته ، از روستاهاي قديمي و احتمالاً مربوط به قبل از اسلام بوده که در شمال شرقي اين شهر قرار دارد و در کتابهاي تاريخ ، جغرافيا و رجال نام آن ذکر شده است .
ابن فقيه همداني در کتاب البلدان که در سال (۲۹۰ هـ ق) تأليف کرده ضمن آنکه مساحت اصفهان را هشتاد فرسنگ دانسته ارزنان را از هفده روستاي معروف اين شهر معرفي مي نمايد.(۱)
ياقوت بن عبدالله حموي (متوفاي۶۲۶ هـ ق) درکتاب معجم البلدان (۲)و محمد بن يعقوب فيروزآبادي (متوفاي ۸۱۶ هـ ق) در کتاب قاموس اللغه ، اسمي از ارزنان آورده و آن را از روستاهاي اصفهان بر شمرده اند .
از اين بيانات در سده هاي سوم تا نهم اينگونه نمايان است که ارزنان در قرنهاي اوليه اسلام از شهرت خاصي بر خوردار بوده و در کانون توجه قرار داشته مضافا به اينکه اين روستاي به ظاهر کوچک از علوم و معارف ديني فاصله نداشته و عالمان و محدثان متعددي همچون ابوالقاسم حسن ابن احمد ارزناني (۳)(متوفاي ۴۳۵ هـ ق) و ابوجعفر محمد بن عبدالرحمن ارزناني(۴) (متوفاي ۳۲۲ هـ ق) را در خود پرورش داده لذا حضور عالمان در سده هاي چهارم و پنجم در اين روستا دلالت بر موقعيت والاي علمي آن دارد.
متأسفانه حوادث روزگار از جمله جنگ ها ، اختلافات ، حملات متعدد مغولها و تيموريان ، فتنه افاغنه و بالاخره قحط سالي هاي فراوان باعث خرابي و در انزوا قرار گرفتن اين آبادي گشته ، به گونه اي که در سال هاي اخير کمتر کسي آن منطقه را با نام قديم خود يعني «اَرزنان» مي شناسد و به زينبيه شهرت يافته است.
آنچه باعث شهرت اين منطقه به اين نام شده ، وجود آستانه اي است که آن را متعلق به دختر حضرت امام موسي بن جعفر (عليهما السلام) به نام زينب مي دانند.
آستانه زينبه
حضرت امام موسي کاظم (عليه السلام) داراي چندين فرزند دختر به نام هاي : حکيمه ، خديجه ، رقيه ، زينب ، عباسه ، آمنه ، عليه ، فاطمه ، لبابه، کلثوم ،حسنه ،عائشه و ميمونه مي باشند که محل قبور برخي از اين امام زادگانِ لازم التعظيم ، به دليل حاکميت جائران و ظالمان ، در اختفاء زندگي کردن امام زادگان (به دلائل مختلف اجتماعي و سياسي) ، عدم تهيه کتيبه براي قبور آنان ، محو شدن آثار گذشتگان ، وجود دشمنان شيعه و بالاخره کتاب سوزي هاي متعدد معلوم نيست .
با اين حال قبر و مضجع شريف زينب عليها السلام (به اقرار سيد ابوالحسن (۵) معروف به «شيخ ابوالحسن عمري»(۶) و «ابن صوفي نسابه(۷)» – از عالمان سده پنجم هجري قمري- در کتاب «المجدي في انساب الطالبيين»(۸)) در روستاي ارزنان (زينبيه کنوني) واقع شده است .
وي در اين باره در ذيل اسامي فرزندان حضرت امام کاظم عليه السلام مي نويسد :
« سمعت عن الامير محمد هادي بن الامير لوحي المورخ ، اِنَّ بيجه زينب المدفونة في قرية ارزنان من قري اصبهان هي بنت موسي الکاظم صلوات الله عليه بلاواسطه»
شنيدم از امير محمد هادي (تاريخ نگار): قبري که در روستاي ارزنان به بيجه زينب شهرت يافته ، دختر بلا فاصل حضرت امام موسي کاظم عليه السلام است .
با اينکه اين عبارت در کتاب المجدي نوشته شده بود و مرحوم ميرزا مهدي خان بدايع نگار نيز در کتاب خود «بدايع الانوار» (۹) اين جمله را از کتاب المجدي آورده است ، ولي کمتر مورد توجه عالمان و نسب شناسان قرار گرفته ، تا آنکه محدث بزرگ ، مرحوم آيت الله شيخ عباس قمي (متوفاي بهمن ماه ۱۳۱۹) پس از مطالعه و دقت نظر در اين عبارت ، به حاج سيد سعيد طباطبايي نائيني (۱۰)در فروردين ماه سال ۱۳۱۲ مأموريت دادند ، تا پيرامون اين قبر و روستاي اَرزنان تحقيق نموده و نتيجه را اعلام دارد .
ايشان پس از مشورت با عده اي از علماء و مطلعين محلي و جستجو در اطراف اصفهان پي مي برد ، مقبره اي با صحن و گنبد آجري در روستاي اَرزنان به نام «بچه زينب» وجود دارد که در بين اهل محل و ديگران منسوب به يکي از دختران حضرت امام موسي بن جعفر عليهما السلام مي باشد لذا وي گزارشات و مستنداتِ تحقيقات را براي محدث قمي (ره) ارسال داشته و ايشان پس از يقين به موضوع ، در کتاب منتهي الامال همراه با نام بردن از اسامي دختران حضرت امام موسي بن جعفر عليهما السلام مي نويسد :در نسخه اي از انساب مجدي ديدم نوشته بود… سپس ترجمه عبارت فوق الذکر را آورده است(۱۱).
پس از انتشار اين خبر در شهر اصفهان ، مردم دين باور و دوستدار ائمه و خاندان عصمت عليهم السلام جهت درک فيوضات اين بانوي مکرمه به آن محل روي آورده ؛ هر روز بر تعداد زائران افزوده شد و مقبره اي که سال ها در غربت قرار داشت ، رونق يافته و علما و مجتهدين شهر اصفهان از جمله آيت الله سيد ابوالقاسم دهکردي (متوفاي دي ماه ۱۳۱۳) علاوه بر آنکه خود به زيارت مي رفتند ، مردم را نيز به اين مهم ترغيب مي نمودند .
مرحوم علامه ميرزا محمد علي معلم حبيب آبادي (متوفاي تير ماه ۱۳۵۵) که در آن سال ها چهل و سه ساله بوده ، سه ماه پس از شهرت يافتن امامزاده بنا به دستور آيت الله شيخ محمد حسين فشارکي(متوفاي مهر ماه ۱۳۳۲) ، در بيست و ششم تير ماه ۱۳۱۲ شروع به تاليف کتابي با عنوان «کشف الخبيه عن مقبره الزينبيه» نمود که با تحقيقات مفصل طي پنج ماه در سيزدهم دي ماه همان سال به پايان رسيد که با تقريظ آيت الله فشارکي و به خط مرحوم سيد حسن بدري در چاپخانه محمدي شيرازي در قطع جيبي در ۱۴۴ صفحه به زيور چاپ آراسته شد .
مرحوم معلم حبيب آبادي در اين کتاب مي نويسد : آنچه ما خود به خاطر داريم و از قدماء محل مي شنيديم فقط کلمه بچه زينب مشهور بود تا اينکه در ماه ذي الحجه سنه ۱۲۵۱ (فروردين ماه ۱۳۱۲) ماضيه ناگهان شهرتي پيدا کرد که آن زينب، دختر حضرت موسي بن جعفر صلوات الله عليه است و پس از تحقيقات معلوم شد که منشاء آن، کتاب بدايع الانوار بوده و ما خود در ماه صفر سنه ۱۳۵۲ جاريه (خرداد ماه۱۳۱۲) در مشهد مقدس آن کتاب را ديده و عبارت مرقومه در آن چنين بود «صاحب المجدي دو دختر آن بزرگوار را زينب نام برده و يکي را نام برده که مدفون است در قريه ارزنان از قراي اصفهان لکن تعيين ننموده که زينب کبري است يا صغري»(۱۲)
سپس معلم حبيب آبادي در پي يافتن نسخه المجدي بر مي آيد و پس از جستجو نسخه اي از آن را در تهران مي يابد، وي دراين باره مي نويسد : «معلوم شد که نسخه اي از آن درنزد جناب حاج امين الواعظين تهراني يافت مي شود ما در روز يک شنبه غره ربيع الاول ۱۳۵۲ (تيرماه ۱۳۱۲) در مراجعت از خراسان به منزل او در تهران رفته و خود در نسخه المجديِ او پس از نام زينب ديديم که بدين عبارت نوشته بود…» و عبارت ذکر شده که قبلا نوشتيم را ذکر کرده و مي نويسد : «جماعتي ديگر هم از علماء اصفهاني و غيره پيش از ما و بعد از ما به آنجا رفته و اين عبارت را بطوري که مرقوم شد ديده و استنساخ نموده اند.»
برخي از بزگان بعيد نمي دانند که اين عبارت از آنِ شيخ ابوالحسن عمري نبوده و بعدها به آن کتاب ملحق شده باشد چرا که احتمال ميدهند امير محمد هادي فرزند امير لوحي همان عالم و واعظ معروف در اواخر دوره صفويه است که هماکنون در صحن امامزاده اسماعيل مدفون و در تذکره نصرآبادي نامش آمده است بنابر اين قائل کلمه «سمعتُ» يعني سامع اين نسبت معلوم نيست چه کسي بوده و مطمئنا امير محمد هادي، شيخ ابوالحسن نيست زيرا او در قرن پنجم مي زيسته و امير محمد در قرن يازدهم زندگي مي کرده.
با اين وجود مرحوم معلم ميگويد: مظنون اينکه اين نسبت درست باشد زيرا که ظاهرا چنانچه از پيش اشاره کرديم اين امير هادي خود اهل تاريخ و پسر امير لوحي معروف و از علماء معاصر مجلسي بوده و پيش از او ، اين قبر در قريه ارزنان موجود بوده زيرا که او ميگويد که بچه زينب که مدفون در قريه ارزنان از قراي اصفهان است دختر حضرت موسي کاظم عليه السلام بلاواسطه مي باشد و اين تصريح بلاواسطه بودن او بيشتر سبب صحت نسبت مي باشد پس استبعادي ندارد(و بعيد به نظر نميرسد) که زينب نامي دختر حضرت کاظم عليه السلام وقتي به جهاتي باصفهان آمده و وفات کرده و در اين زمين دفن شده باشد و در ازمنه قديم (اين قبر) معروف بوده يا نبوده باشد (ولي) امير محمد هادي مورخ در مطاوي (و لابلاي) کتب تاريخي آن را ديده و دانسته باشد و البته چون از علماء بوده در مدرکي صحيح يافته.(۱۳)
مرحوم حبيب آبادي سپس به تحقيق پيرامون اين مقبره پرداخته و حتي در طرز نوشتن و خواندن و معني « بيجه زينب » (که در کتاب المجدي آمده است ) تحقيق کامل نموده و به اين نتيجه مي رسد که « بيجه» مخفف بي بي چه (به معني بانوي بزرگوار کوچک) است که در طول زمان به « بچه زينب » مشهور گرديده است .
لازم به ذکر است در بهمن ماه سال ۱۳۷۰ علامه فقيد سيد مصلح الدين مهدوي (متوفاي تير ماه ۱۳۷۴) نيز کتابي با نام «تاريخچه ارزنان و مقبره عليا جناب زينب خاتون» در معرفي منطقه و آستانه زينبيه نوشت که پس از فوت ايشان توسط اداره اوقاف و امور خيريه استان اصفهان در قطع رحلي در شصت و دو صفحه با مقدمه اي وزين از دکتر محمد باقر کتابي در دي ماه ۱۳۷۴ به چاپ رسيد.
با شهرت يافتن اين منطقه (در سال ۱۳۱۲ هـ ش) و عزيمت مردم متدين و مومن به آن آستانه و دعا و نماز و راز و نياز در تحت قبه مبارکه ، رونق آن منطقه آغاز گرديده و مقبره عليا جناب زينب که بيش از هزار و سيصد سال در مهجوريت بود ، شهرت و عنوان يافت و مردم جهت بازسازي مقبره و خريد اراضي جهت ساخت و ساز مبالغي را پرداخت و بانيان متعددي با جان و دل سرمايه گذاري هاي مناسبي را جهت توسعه حرم مطهر انجام دادند .
با رونق يافتن آن آستانه و نياز به مديريت واحد جهت اداره اماکن ونظارت بر موقوفات و نذورات ، مردم از عالمان و مجتهدان شهر خواستند فردي را به عنوان توليت آستانه معرفي نمايند لذا آيت الله ملا محمد حسين فشارکي(ره) و آيت الله حاج مير سيد علي نجف آبادي(متوفاي بهمن ماه ۱۳۲۱) ، سرپرستي و مديريت آستانه را به جناب آقاي سيد نعمت الله حسيني لنباني معروف به افتخار السادات که از افراد سرشناس و آزادي خواه بود واگذار نمودند و با درايت اين مرد متعهد و متدين ضمن اداره حرم ، صحن جديد در زميني به مساحت ۸۸۰۳ متر مربع به شکل مربع متشکل از حياط و باغچه به مساحت ۴۰۴۰ متر مربع و بناي حرم و رواق ها در وسط صحن قرار گرفته و از چهار سمت درب باز شد که درب اصلي در ضلع جنوبي ساخته شد و ۵۷ اطاق جهت استراحت زوار و مقبره خصوصي در ابعاد ۳*۵ در اطراف صحن در يک طبقه و با يک سالن در ضلع غربي به مساحت ۷۲۰ متر مربع و سرويس هاي بهداشتي ساخته شد .
پس از فوت مرحوم افتخار السادات در سال ۱۳۴۴ هـ ش اداره اوقاف سرپرستي و مراقبت امور را مستقيماً زير نظر گرفته و براي حسن انجام کار ده نفر از متدينين و محترمين را به عنوان هيئت امناء انتخاب و منصوب نمود که با نظر اين افراد ضمن کف سازي صحن ،حياطي به مساحت تقريبي ۳۵۰۸ متر در ضلع شرقي ايجاد و ساختمان هايي به مساحت ۲۵۵۶ متر مربع شامل يک سالن (۳۶۰ متر مربع) و يکصد اطاق در دو طبقه ساخته و با سرمايه گذاري مرحوم عبد العلي فيض ،مسجدي در ضلع شمالي ساخته شد
پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال ۱۳۵۷ و انتخاب هيئت امناء جديد اقداماتي از جمله ساخت مسجدي در ضلع غربي صورت گرفت و زمين هاي اطراف جهت توسعه حرم خريداري و آزاد سازي شد.
هماکنون با طراحي وسيع اقدامات لازم جهت انجام ساخت زمين غربي به مساحت ۲۵۰۰ متر مربع در سه طبقه جهت ايجاد مسجد ،حسينيه، دو سالن، سرويس بهداشتي، وضو خانه، صحن و….و همچنين ضلع شرقي در سه طبقه با زميني به مساحت ۳۵۰۰ متر مربع صورت گرفته تا در آينده نچندان دور شاهد ساخت ضلع جنوبي که زمين آن حدود ۰۰۰/۳۰ متر ميباشد و هماکنون بازارچه حرم در آن ساخته شده و حوزه علميه در حال تکميل است ، باشيم .
برخي از عالمان مدفون درآستانه زينبيه
در آستانه مبارکه زينبيه قريب يکصد نفر از عالمان ، انديشمندان و خيرين مدفون مي باشند که ما به جهت اختصار فقط نام شش تن از علماء را ذکر مي نماييم.
۱-دهکردي اصفهاني، سيد ابوالقاسم
عالم امامى و فقيه اصولى. فرزند سيد محمد باقر در شهركرد در سال ۱۲۷۲ هـ ق(حدود ۱۲۳۴هـ ش)متولد شد. پدر و پدر مادرش هر دو از علماى شهركرد بودند. چند سال در اصفهان نزد علامه ميرزا ابوالمعالى كلباسى(متوفاي مرداد ۱۲۷۶) و آيت الله حاج شيخ محمدباقر مسجد شاهى ( متوفاي۱۲۹۰ هـ ش)و ديگران تحصيل نمود، سپس در عراق خدمت چند نفر از اجلهى علما و فقها تحصيلات خود را تكميل كرد. ايشان از شاگردان آيات عظام ميرزا محمدحسن شيرزاى( متوفاي۱۲۷۳ هـ ش) ، ميرزا حبيباللَّه رشتى (متوفاي آذرماه۱۲۷۳)، شيخ زينالعابدين مازندرانى(متوفاي۱۲۷۰ هـ ش ) ، حاج ميرزا حسين نورى(متوفاي مهر ماه ۱۲۸۱) و از مشايخ روايت آيت الله سيد شهابالدين نجفى مرعشى(متوفاي شهريور ماه ۱۳۶۹) ميباشند.
پس از بازگشت، در اصفهان به تدريس و تاليف و تبليغ مشغول شد. متجاوز از سيصد تن از فضلا در مجلس درس معظم له، در مدرسهى صدر، حاضر مىشدند.
آيت الله دهکردي مركز فتوا و مراجعه مردم بود و به تاليفات متعددي دست زد که از آثار ايشان مي توان به «الوسيله» ، حاشيه بر «تفسير صافى»؛ حاشيه بر «وافى» فيض كاشانى؛ حاشيه بر «متاجر» شيخ مرتضى انصارى؛ رسالهاى در «قبض»؛ شرحي بر «شرايع»، در دو مجلد؛ شرح فارسى بر «من لا يحضره الفقيه» اشاره کرد
اين فقيه وارسته در دي ماه ۱۳۱۳ در اصفهان درگذشت و پس ازتشييع باشکوه در آستانه زينبيه دفن شد.(۱۴)
۲- تجويدي، سيد ضياءالدين
عالم امامي و فقيه اخلاقي فرزند علامه حاج سيد علينقى تجويدى از علماء ابرار و دانشمندان اخيار و مدرسين اصفهان ، در سال ۱۲۸۱هجري شمسي در اصفهان در بيت علم و تقوا به دنيا آمده و از محضر آيات عظام حاج سيد مهدى درچهاى(متوفاي اسفندماه ۱۳۲۳) ، حاج سيد على مدرس نجفآبادى(متوفاي بهمن ماه ۱۳۲۱) و حاج سيد محمدرضا خراسانى(متوفاي خرداد ۱۳۵۶) استفاده نموده و هيئت را نزد مرحوم آيتاللَّه حاج ميرزا هدى كرباسى(متوفاي ۱۳۱۶ هـ ش) فراگرفته و خود به تدريس متون فقه پرداخت.
آيت الله تجويدي در مهر ماه ۱۳۶۶ در اصفهان وفات يافت و درضلع شرقي آستانه زينبيه دفن گرديد(۱۵) .
۳- موسوي آسياب پري ، محمد باقر
عالم ، فاضل فرزند مرحوم آقاسيد ابوالقاسم در اصفهان متولد و هم در اين شهر نزد علما و بزرگان همچون حاج شيخ ابوالقاسم زفره اي معروف به حاج آقا آخوند(متوفاي دي ماه ۱۳۱۲) و آقا شيخ احمد مقدس بيد آبادي(متوفاي اسفند۱۳۵۵) و ديگران تحصيل نمود
جناب موسوي در شهريور ماه ۱۳۶۷ در اصفهان وفات يافت و در ايوان شرقي صحن زينبيه مقابل درب قديم مدفون گرديد(۱۶).
۴- مهدوي اردکاني، سيد محمد حسين
عالم، فاضل، مجتهد فرزند سيد مهدي عالم فاضل امام جماعت مسجد شمس آباد در مهر ماه ۱۲۸۶ در اردکان يزد متولد شد و در مولد خود و در اصفهان در خدمت بزرگان علماء و مجتهدين تحصيل نموده و از اساتيد خود همچون حاج آقاشيخ محمد رضا نجفي مسجد شاهي(متوفاي بهمن ماه ۱۳۲۱) و آقا سيد محمد نجف آبادي(متوفاي دي ماه ۱۳۱۸) اجازه روايت و اجتهاد دريافت داشته و هم در خدمت آيت الله حاج مير سيد علي نجف آبادي(متوفاي بهمن ۱۳۲۱) و آقا شيخ محمد حکيم خراساني(متوفاي دي ماه ۱۳۱۵) تحصيل نمود.
حاج سيد محمد حسين مهدوي عالمي خليق و فاضلي مهربان و خوش محضر بود که عمر خود را در راه دين و نشر احکام و ارشاد مومنين بسر برد و سرانجام در فروردين ماه ۱۳۶۷ در اصفهان وفات يافته با تشييع شايسته و شرکت هيئتهاي عزادار و علماء و ديگران به زينبيه منتقل و در ضلع غربي صحن مدفون گرديد.(۱۷)
۵- دهکردي، سيدحسين
عالم و فاضل فرزند آيت الله سيد ابوالقاسم دهکردي در سال ۱۲۷۷هـ ش در اصفهان متولد و در خدمت جمعي از بزرگان همچون آقا شيخ علي مدرس يزدي (متوفاي آذر ماه ۱۳۱۳) و پدر بزرگوار خود تحصيل نموده از آنجائي که عالمي منزوي و گوشه نشين بود مقامات علمي او بر بيشتر مردم حتي علما و دانشمندان مجهول ماند. پس از فوت پدر بجاي ايشان در مساجد سرخي و شيخ الاسلام اقامه جماعت مي نمود سالها به درس مرحوم آقا شيخ محمد حکيم خراساني حاضر شده و بهره کافي يافته بود .
سر انجام در سال ۱۳۳۷ هـ ش در سن شصت سالگي فوت و در جنب پدر مدفون شد.(۱۸)
۶- خوانساري، کمال الدين
عالم عابد زاهد جليل اديب شاعر فرزند آيت الله ملا محمد حسين خوانساري (متوفاي فروردين ماه ۱۲۶۴) در اصفهان در حدود سال ۱۲۳۷ هـ ش متولد گرديد و هم در اين شهر در خدمت جمعي ازبزرگان علماء همچون حاج ميرزا بديع درب امامي(متوفاي آذر ماه ۱۲۷۹)، آقا ميرزا محمد حسن نجفي (متوفاي تير ماه ۱۲۷۸)، حاج سيد مهدي نحوي (متوفاي مرداد ماه ۱۲۶۹) و پدر خويش تلمذ کرده پس از فوت پدر در مسجد ميرزا باقر بجاي ايشان امامت مي فرمود و هم در آنجا حوزه درس مختصري در فقه داشت از تاليفات ايشان مي توان به «ايرادات بر کتاب هزار مسئله» ، «ديوان اشعار» ، «کتابي در رد بابيه» و «مجالس الذکر» اشاره کرد.
اين عالم وارسته و زاهد در اسفند ماه ۱۳۲۰ در اصفهان وفات يافته درمقبره زينبيه در اطاق مرحوم آقا سيد ابوالقاسم دهکردي مدفون گرديد.(۱۹)
پی نوشت ها :
۱- آثار ملي اصفهان ،رفيعي مهرآبادي ابوالقاسم ، اتحاد،اصفهان،۱۳۵۲، ص۷
۲- معجم البلدان ، بيروت ، دار سادر ، ج ۱/ص ۱۵۰
۳- اللباب في تهذيب الانساب ، ابن اثير جزري(م ۶۳۰) دار صادر ، بيروت ، ج ۱ ص ۴۲
الانساب ، سمعاني ( م ۵۶۲) دار الجنان ، بيروت ،ج ۱ ص ۱۱۰
۴- سيراعلام النبلاء ، ذهبي ، ج۱۵ص۲۷۰،الانساب ،سمعاني، ج۱ص۱۱۰،تاريخ دمشق،ابن عساکر،ج۵۴ص۸۱
۵- سيد ابوالحسن علي بن محمد بن ابو الحسن علي بن ابو الطيب محمد بن ابو عبدالله محمد بن احمد الاصغر بن علي الضرير بن محمد الصوفي بن يحي الصالح بن محمد عبدالله بن محمد بن عمر الاطرف بن امير المومنين امام علي عليه السلام
۶- سيد ابوالحسن به مناسبت جدش عمر الاطرف معروف به شيخ ابوالحسن عمري شده است
۷- پدر ابوالحسن ، ابو الغنائم محمد است که پدر و پسر از بزرگان شيعه و علماء نسابه مي باشند لذا معروف به ابن نسابه بوده که در رياض العلماء ، مرحوم افندي از آنان تجليل نموده و در جلد سوم روضات الجنات نيز نام آنان آمده است
۸- المجدي در سال ۴۴۳ هـ ق در مصر به امر نقيب نقباء طالبيين مَجد الدوله ابوالحسن احمد بن فخر الدوله (از نوادگان امام جعفر الصادق عليه السلام) تاليف شد و شايد بدين جهت نام آن المَجدي (به فتح ميم)گذارده شده و شايد نام کتاب المُجدي(به ضم ميم) باشد که در اين صورت اسم فاعل باب افعال به معني بخشنده است
۹- بدايع الانوار در ربيع الاول ۱۳۰۷ مطابق با آبان ۱۲۶۸ نوشته شده است
۱۰- از چهره هاي آزادي خواه و فرهنگي آن زمان و متوفاي دي ماه ۱۳۳۷
۱۱- منتهي الامال ، قمي شيخ عباس ،تهران ،مطبوعاتي حسيني ج ۲ ص ۸۲۳
۱۲- کشف الخبيه ص ۲۸.
۱۳- کشف الخبيه ص ۴۵.
۱۴- اعيان الشيعه (۴۱۷/۲)، تذكره القبور (۹۴ -۹۳)، الذريعه (۸۵ ،۸۴ /۲۵ ،۳۵۶/۲۲)، ريحانه (۲۴۴/۲)، علماء معاصرين (۱۶۹ -۱۶۸)، مؤلفين كتب چاپى (۲۴۶ -۲۴۵ /۱)، معجم المؤلفين (۱۱۵/۸)، مكارم الاثار (۲۰۱۱ -۲۰۰۷ /۶).
۱۵- گنجينه دانشمندان ج ۸، مزارات اصفهان ص ۲۳۶، دانشمندان و بزرگان اصفهان ج ۲ص ۱۰۶۷
۱۶- تاريخچه ارزنان ص۴۲
۱۷- مزارات اصفهان ص۳۳۶
۱۸- دانشمندان و بزرگان اصفهان ج ۲ص۱۰۵۰
۱۹- رجال اصفهان ص۱۴۱، شعراي معاصر اصفهان ص۳۸۷
لطفا نظر خود را درج نمایید