آیا حجاب مصونیت است؟
حجاب ،
حجاب در لغت به معنای مانع و پرده و پوشش آمده است. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشند؛ تا حجاب اسلامی محقق شود. گاهی، ممکن است یک بعد باشد ولی دیگری نباشد که در این صورت، نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می تواند اقسام متفاوتی داشته باشد، از جمله حجاب ذهنی، فکری و روحی، علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می کند، نام برده شده است، مثل حجاب و پوشش در نگاه که به مردان و زنان، در مواجهه با نامحرم توصیه شده است.
پوشش، معرف شخصیت و عفت زن مؤمن است و موجب می گردد که افراد لاابالی جرأت نکنند به او جسارت کرده و به دید شهوت و هوسرانی به او بنگرند. این آیه، بیان می دارد: زنان مؤمن برای این که مورد آزار افراد هرزه قرار نگیرند، به گونه ای خود را بپوشانند که زمینه ای برای بی حرمتی به آنها فراهم نگردد.
خداوند در این فرموده اش، ابتدا فلسفه ی حجاب را تبیین می کند و با تهدید و زور، دستور حجاب را مطرح نمی کند و سپس، به بیان الگوی عملی پوشش، یعنی جلباب که پوشش خاص آن زمان بوده است، اشاره می کند. در اینجا، می توان نتیجه گرفت که برای ایجاد فرهنگ حجاب و پوشش مناسب در جامعه، باید ابتدا پایه های اعتقادی و بینش افراد را نسبت به این موضوع، محکم کنیم و این، یعنی نهادینه سازی باورهای درست و فرهنگ سازی دقیق. بنابراین، تهدید و اجبار، هیچ گاه به عنوان اولین راهکار، اثر بخش نخواهد بود.
این آیه، به پیامبر فرموده است که ابتدا، به زنان و دختران خود و بعد، به زنان مؤمن بگو که حجاب را رعایت کنند. یعنی، در امر به معروف، اول از خودی ها و نزدیکان شروع کنیم، سپس به سراغ دیگران برویم. همچنین در احکام الهی ، تفاوتی میان همسران و دختران پیامبر، با دیگر زنان وجود ندارد . احکام دینی، باید مورد توجه و استفاده ی همه قرار گیرد.
آثار و پیامدهای رعایت حجاب
الف- آثار فردی
در خصوص آثار فردی رعایت حجاب، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. احترام به شخصیت زن، به واسطه ی رعایت حجاب، 2. مصونیت ارتباطات زن با مردان غریبه، 3. حفظ اعتقادات مذهبی برای افراد، 4. حفظ عفت زن و جلوگیری از فساد و ناهنجاری.
ب - آثار اجتماعی
آثار اجتماعی رعایت حجاب فراوانند که برخی از آنها عبارتند از:
1. سلامت نسل جدید جامعه، 2. پیشگیری از فساد اخلاقی، 3. مبارزه با مظاهر بی دینی، 4. حفظ کیان خانواده.
در این نوشتار، آیه ی 59 سوره ی احزاب و نکات پیرامون آن را بررسی کردیم، اما در مورد انواع حجاب، با مطالعه ی کتب تفسیری و آیات قرآنی دیگر، مشخص می شود که انواع حجاب در قرآن، به سه بخش تقسیم شده است.
انواع حجاب قرآنی
1. حجاب چشم
«قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم؛ ای رسول، به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند» . (سوره ی نور، آیه ی 30)
«قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ؛ ای رسول، به زنان بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند» . (سوره ی نور، آیه ی 31)
2. حجاب در گفتار
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است.
«فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛ زنها که نازک و نرم با مردان سخن نگویید، مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است، به طمع افتد» . (سوره ی احزاب، آیه ی 32)
3. حجاب رفتاری
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.
«و لا یضربن بارجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ؛ و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود» . (5) (سوره ی نور، آیه ی 31)
از مجموع این مباحث، به روشنی استفاده می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم، در خلال رفتارهای مختلف آنها، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
بنابراین، حجاب و پوشش زن، به منزله ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرمی است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
در انتها، این نوشتار را با بیان سخنانی از استاد شهید «مرتضی مطهری» که در تبیین فلسفه ی حجاب در اسلام، تلاش علمی فراوانی داشت، به پایان می رسانیم: «عده ای می گویند: چون حجاب، به معنی پرده است، اسلام خواسته است زن باحجاب باشد، یعنی همواره پشت پرده بوده و در عزلت و گوشه نشینی باشد، اما باید بدانیم آنچه درباره ی پوشش زن است کلمه «ستر» به کار می رود. پوشش زن، در اسلام آن است که در معاشرت با مردان، بدن خود را پوشانده و از جلوه گری، پرهیز کند» . (6)
ت نگاهی به عفاف وحجاب داشته باشیم.
عفاف و حجاب دو ارزش اخلاقی در جامعه بشری بویژه جوامع اسلامی است که همواره در کنار هم و گاه به جای هم به کار رفتهاند. با توجه به معانی ذکر شده، حجاب یک امر ظاهری و بیرونی است؛ یعنی در حقیقت پوشش ظاهری افراد، بویژه زنان را حجاب میگویند. اما «عفاف وحیا» ، یک حالت درونی است که انسان را از گناه وحرام باز میدارد و آثار آن در گفتار و کردار انسان نمود پیدا میکند. «حجاب» در حقیقت همان نمود «عفاف» در نوع پوشش است.
مسئله پوشش و حفظ عفاف خاص دنیای اسلام و حتی دنیای ادیان توحیدی نیست. براساس زمینه فطری، حتی جوامع اولیه و به دور از تمدن و مذهب هم آن را مورد توجه خود قرار داده اند.1 ودر همه جوامع و ملل به
صورت های گوناگون، کم و بیش وجود داشته است، اما با آمدن اسلام این مسئله به عنوان یک حکم تکلیفی و ضروری برای زنان تعیین گردید.
بر مبنای دستورات اسلام هنگامی که زن پوشیده با وقار باشد ودر روابط اجتماعی جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند، افراد مغرض، جرات نخواهند کردتا وی شوند .2 بر اساس فطرت وطبیعت انسانی، زنان از ازظرافت، لطافت و جاذبیت های خاصی برخوردار هستند که عمل ورفتار آن هامی تواند مردان، رابه سوی خود جذب کنند.هم چنان که در روایات آمده است: «المرئه ریحانة»3 یعنی «زن هم چون ریحانه یا شاخه گلی، ظریف است»،اگر باغبان او را پاس ندارد، از دید و دست تعرض گلچین، مصون نمی ماند.
البته با بررسی آیات و روایات در می یابیم که رعایت عفاف شامل مردان نیز می شودو نیز در لزوم رعایت عفاف، تفاوتی بین افراد زن ومرد وجود ندارد. 4 اما به علت طبیعت وروحیه زنان،اسلام برای آن که قدر و ارزش زن ها محفوظ باشد با مقرر داشتن حکم پوشش، زنان را از سهل الوصول بودن مصون داشته وبا حجاب محدوده مطمئن تری پیرامون او قرار داده است.5 بنابراین برای سالم سازی جامعه باید به دنبال عفت عمومی باشیم تا حجاب آگاهانه گسترش یابدتاسلامت وامنیت اجتماعی در جامعه پایدارشود.
عفاف وحجاب در رفتار حضرت زهرا (س)
«عفاف و حجاب» در رفتار فاطمه(س) نمود کاملی دارد که با افتخار می توان گفت که در میان زنان جهان حضرت فاطمه ى زهرا (س) بسیار پاکدامن و عفیف بودند و در طول زندگى خویش،در خانه و خانواده و روابط اجتماعی تجسم عینی حیا وعفاف به حساب مى آمدند.
حضرت (س) اگرچه نمونه کامل یک زن مسلمان در تمام اوصاف و کمالات اسلامى به ویژه در حجاب و عفاف بود، ولى مسائل سیاسى و اجتماعى را نیز در مواقع حساس نادیده نمى گرفت،ودر صورت لزوم در اجتماع حضور می یافت وبه مبارزه می پرداخت وحتی در مجامع عمومى وخصوصی به مناظره نشست وبه روشنگری پرداخت، ولى در عین حال هرگز از پرده حجاب کامل و عفاف لازم بیرون نرفت.
حضرت زهرا(س) درتمام ابعاد بهترین سرمشق والگوی عملی برای جامعه امروز وفردا است. یعنی جامعه باید وضعیت عفاف و حجاب فاطمه(س) را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و به همان صورت عمل نماید. صدیقه طاهره وقتی وظیفه ایجاب میکند که سخن بگوید، با قاطعیت تمام سخنرانی میکند و آنجا که دیگر داعی ندارد برای اینکه با نامحرم بنشیند، مجلس را ترک میکند مراعات حفظ حریم حجاب به قدری دقیق و ظریف است، که ضروری است برای حفظ امنیت و ارتباطات اجتماعی و سلامت جامعه همگان در این مورد با نظر دقیق بنگرند.
پوشش ساده
درسیره فاطمی عفاف و حجاب ،اصل غیر قابل تغییر است .هدف رعایت پوشش مورد نظر اسلام است که باساده ترین پارچه هم می توان عفاف وحجاب را داشت.در زندگی حضرت زهرا(س) تجمل و تبرج امری مذموم است که در اسلام ترد شده است.فاطمه(س) که دختر پیامبر(ص) و همسر علی (ع) است ،می توانست از پارچه های زربفت و حریر ،نوع پوشش خود راانتخاب کند؛اما تاریخ اذعان دارد که فاطمه(س)در نهایت سادگی وخضوع چادری برسر داشت که شاید زنان دیگر مدینه هرگز چنین پوششی نداشتند.
اما از دیدگاه فاطمی نفس وجود حجاب وحفظ آن در جامعه است که بتواند سرمشقی برای پایین ترین زندگی مردم هم باشد ؛که حجاب و عفاف مخصوص سران یا عامه مردم نیست بلکه همه ی مردم در هر سطحی(فقیر یا ثروتمند) باید آن رارعایت کنند ،حتی اگر این چادر ،چادری وصله دار باشد.
پوشش زاهدانه حضرت زهرا(س) به این علت بود که با ساده زیستی خود زنان راازغلتیدن در دام تجمل ها و تبرج ها ،بازدارندو در مرحله عمل ،ارزش ها و منزلت انسان را در تعالی روحی ومعنوی اثبات کنند. هم چنان که مقام معظم رهبری درخصوص ساده زیستی زهرا(س)ودرس گرفتن ازآن فرمودند:«ساده زیستى دختر پیامبر(ص) یک نمونه براى زنان امروز جامعه مااست. ما روحیه مصرف گرایى را کنار بگذاریم و در زندگى به حد لزوم اکتفا کنیم و از افراط بپرهیزیم و آرزوهاى حقیر و کوچک را فداى ارزش هاى بزرگ بکنیم، نمونه کامل آن را در زندگى فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ مى توان در تاریخ مشاهده کرد.»11
درخصوص چادرساده صدیقه طاهره از سلمان نقل شده است:« روزی حضرت فاطمه(س) را دیدم که چادری وصلهدار و ساده بر سر داشت.در شگفتی ماندم و گفتم عجبا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی مینشینند و پارچههای زربفت به تن میکنند، وه که این دختر رسول خداست! نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد و نه لباسهای زیبا!!
فاطمه(س) پاسخ داد: قالت: «یا سَلمانُ! اِنَّ اللهَ ذَخَّرَ لَنا الثِیّابَ وَ الکَراسِیَّ لِیَومٍ آخِرٍ.»12
«ای سلمان! خداوند بزرگ، لباسهای زینتی و تختهای طلایی را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.»13
اصل وتکلیف پوشش در اسلام امری موکد است ،در برخی آیات، قرآن زنان را مکلف می کند ، جاذبه ها و زینت های ظاهری و باطنی خود را آشکار نکنند ، مگر آنچه نمایان است .14 آنها باید پوششی مناسب که تمام گردن و سینه و اندام ها و زینت های پنهان آنها را مستور کند داشته باشند که موجب تهیج شهوت مردان نگردد و موجب آزار و اذیت خود توسط افراد بیمار دل را فراهم نکنند. 15کردار و راه رفتن آنها نیز باید به دور از
جلوه گری، خودنمایی و جلب توجه باشد .
در نظام مقدس اسلام ، این امور کاملاً حکیمانه و به مصلحت زن و اجتماع وضع گردیده است.با دقت در سیره حضرت زهرا (س)آن اسوه به تمام معنا در می یابیم که ایشان آیینه تمام نمای حجاب وعفاف اسلامی است وهدف پوشش زن بوده است نه تبرج و خودنمایی بالباس های زینتی و...!!
این روایت ها بر این نکته تاکید داردحجاب در اسلام هرگز مانع حضور زنان درعرصه جامعه و فعالیت های فرهنگی واجتماعی ومانع رشد استعدادهای علمی و توانایی های زنان نیست؛بلکه می خواهد این حضور در حریم امن اجتماعی عمل شودوبیان می دارد که حجاب احترام وعزت ایجادمی کند. واعتبار معنوی حضرت زهرا(س) بقدری بود که شمعون یهودی باکمال رضایت واحترام ،چادروصله دارحضرت را می گیرد و دربرابراین عظمت روحی وایثارحضرت زهرا(س)سربرسجده می گذاردو مسلمان می شود.
سیاستها و راهکارها
1- در اولویت قرار دادن موضوع حجاب و عفاف در برنامههای دستگاههای اجرایی کشور برای مقابله با روند فزاینده بدحجابی.
2- ابلاغ روشهای اجرایی و تعیین ضوابط و هنجارهای روشن در مورد نوع لباس و پوشش افراد در بخشهای رسمی و اداری کشور.
3- نظارت بر رعایت حریم حجاب و عفاف در سازمانهای دولتی و عمومی و نظارت و تأکید بر ضرورت رعایت سادگی و پوشش و فرمهای اسلامی و حضور ساده و بیآرایش در محیط کار به دلیل تأثیر منفی بر مراجعان.
4- تعریف استانداردهای فرهنگی مناسب برای ترویج فرهنگ عفاف منطبق با فرهنگ دینی و ملی و فراهم کردن زمینههای لازم برای ترویج الگوهای مناسب پوشش اسلامی توسط نهادهای الگو ده.
5- ایجاد مراکز و مؤسسات متعدد با هدف الگوسازی، ارائه مدلهای مناسب و متنوع و ایجاد رقابت سالم در زمینه بین افراد.
6- وضع قوانین و مقررات لازم برای اصلاح وضعیت پوشش در جامعه.
7- گسترش و تقویت مراجع قانونی برای ترویج پوشش اسلامی در جامعه.
8- اصالت بخشی به فرهنگ عفاف از طریق محصولات متنوع فرهنگی، هنری متناسب.
9- رعایت حجاب و حفظ شئون اسلامی از سوی مدیران، مسئولان حکومتی و خانوادههای آنان و تدوین شاخصهایی در این زمینه برای گزینش مدیران.
10- رفع اشکالات قانونی در نحوه تولید، توزیع و عرضه پوشاک داخلی و خارجی.
11- پیگیری نحوه اجرای طرح گسترش فرهنگ عفاف به صورت مستمر در جلسات شورای فرهنگ عمومی استانها و ارائه گزارشهای منظم به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (رئیس کمیته).
12- ارزیابی دقیق از اجرای طرحها توسط دستگاههای فرهنگی، انتظامی و قضایی برای مقابله با مظاهر بدحجابی و یافتن راهکارهای مناسب توسط کمیته توسعه و ترویج فرهنگ عفاف.
13- نظارت و ارزیابی عملکرد رسانهها - خصوصاً صدا و سیما - در ارتباط با الگوهای تبلیغی آنها و تأثیر آن در جامعه.
14- احیاء سنت حسنه «امر به معروف و نهی از منکر» درمورد حجاب و عفاف.
15- فراهم کردن زمینههای لازم برای تهیه کتب، نشریات و تولیدات علمی - فرهنگی به منظور ترویج فرهنگ عفاف و پاسخگویی به شبهات موجود در مورد آن.
16- انجام سیاستهای تشویقی درباره مدیران و کارگزارانی که در محیط کار خود اصول عفاف و پوشش اسلامی را رعایت میکنند.
شعر حجاب
دوش دیدم خود حکیمی تیز هوش
گفتمش گو حکمتی ای باده نوش
گفت با من پیر دانا از صفا
هر چه خواهی گویمت زین مدعا
گفتمش بر گو تو احوال زنان
تازحکمت گردد این معنا عیان
گفت آنان بر دو وجهند ای سئول
گویمت گر این سخن آری قبول
عده ای تسلیم حق چون بندگان
عده ای هم بنده ابلیسیان
کن رها ابلیسیان را زین مجال
بشنو از آن عابدان تو شرح حال
عبد حقند آن گروه در سیر حق
طالب وصلند و مشتاق فلق
در سلیمی و طهارت چون ملک
در عروج از خاک تا اوج فلک
حق پرست و در شریعت دین مدار
میگسار باده اوصاف یار
پاک همچون شبنم و چون گل لطیف
همچو گل اندر حجاب خود عفیف
دائما پوشیده چون در در صدف
زین نجابت غرق دریای شعف
همچو گوهر در حجاب از چشم دون
در امان از رهزن و قوم زبون
چون ملک پنهان ز اعیان و نظر
همچو سروی در حجاب از پا و سر
آنکه دین دارد کجا عریان شود
کی بساط محفل دیوان شود
آنکه دارد علم و حلم و عقل و دین
کی شود با خود نماییها قرین
کی برافشاند دو زلف و موی خویش
آنکه دارد رونق از آئین و کیش
کی تن زیبا نماید آشکار
آنکه دارد عقل زیبا در کنار
آنکه در اندیشه دارد صد سخن
کی برون سازد ز جامه جسم و تن
آنکه در جان دارد از خود صد هنر
کی ز زلف و جامه گردد مفتخر
کی شود در کوچه و بازار و شهر
چشم ناپاکان از این زن بهره ور
آنکه دارد روح زیبا چون حریر
کی شود در دام ابلیسان اسیر
زن چو از عرفان و معنا پر شود
در صدف پوشیده همچون در شود
آنکه باشد از حقارت بهرهور
می کند زین عقده عریان پا و سر
آنکه در خود عز سلطانی برد
کی نشاط زخم چشمان می خرد
ای زن اندر بزم سلطان شو انیس
تا طلا گردی ز اکسیر نفیس
حجاب در كلام شهدا.......خواهرم: «از بی حجابی است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.»(شهید حمید رضا نظام)............ خواهرم:« هم چون زینب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت کن.»(طلبه شهید محمد جواد نوبختی ).........«از تمامی خواهرانم می خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند»(شهید سید محمد تقی میرغفوریان)
حجاب یک پوشش نیست، بلکه یک رفتار است. رفتاری که یک بخش آن داشتن پوشش مناسب است. بخش های دیگر آن: «متین سخن گفتن با حیا راه رفتن بدون جلوه نمایی وانگیزه خاص و مانند اینها.» حکمت حجاب حفظ شخصیت انسانی زن است و فایده آن بهره مند شدن خود او از سلامت روانی و اجتماعی است. شاید یک زن بی حجاب بتواند شخصیت اجتماعی هم داشته باشد ولی شخصیت انسانی او بدون حجاب حفظ نمی شود.حجاب اصطلاحی مخصوص خانمها است. حجاب مردان را باید پوشش مناسب نامید نه حجاب. مرد هم وظیفه مند است حضورش در مقابل نامحرم با متانت باشد.علت بدحجابی موجود کشور همه اینهاست و هیچ کدام. تا اندیشه یک زن سالم رشد نکرده باشد و تعریف خود و مرد را نداند، نه خانواده نه جامعه و نه خود زن نمی داند برای چه باید زن با حجاب باشد حجاب یک ارزش است. هر کس بدان معتقد باشد می پذیرد و هر کس نه نمی پذیرد. تنها از فرد غیر معتقد به آن می توان انتظار داشت که حرمت جامعه خود را حفظ کند. هر زنی می تواند به حجاب معتقد نباشد ولی نمی تواند برهنه در جوامع عمومی ظاهر شود و این را اجبار نمی گویند. حجاب یک قرارداد اخلاقی - اجتماعی است.
زن برهنگی را دوست ندارد، اما اگر ایمانش کامل نباشد و ارزش خود را با پوشیدگی به دست نیاورد، برخلاف میل باطنی اش ممکن است برای نیل به این منظور، از برهنگی کمک گیرد.
مترادف شمردن «حجاب» و «عفاف» عجيب است. مانند اینکه کسی بگوید «آب» و «مایع» مترادف یکدیگرند. نمی توان گفت: «عفت کافی است حجاب لازم نیست!» ثمره و نتیجه عفیف بودن با حجاب بودن است. بله می شود که زنی بی حجاب باشد و مراتب پایینی از عفت را هم دارا باشد ولی نه کامل. کمال عفاف باید در همه جوانب رفتار شخص ظهور پیدا کند. آیا شما از زن برهنه در خیابان می پذیرید که بگوید: «من عفت دارم هر چند حجاب ندارم؟» خیر!......زن امروز جامعه ما دچار سر خوردگی شده است. سر خوردگی اجتماعی و دینی اعتقادات و باور های او را متزلزل کرده است و از آگاهی های لازم برخوردار نیست. بیش از سی سال از انقلاب شکوه مند ملت مسلمان ایران می گذرد و هنوز کتابی پاسخگو درباره حجاب با ادبیات خوب و بیان منطقی کمتر به چاپ رسیده است. انواع نرم افزار ها درباره هر چه بخواهید از روش درست کردن پیتزا تا آموزش رقص وجود دارد ولی درباره حجاب هیچ نرم افزار تاثیر گذاری وجود ندارد بر پایه نظر سنجی و تحقیق هشت ساله پیرامون علت کم توجهی دختران و زنان به حجاب، این نتیجه بدست آمد که اساسی ترین علت این پدیده ناآگاهی است. از پانصد نفر بانوی کم حجاب، اظهارات هشتاد درصد از آنان نشان می داد که بی اطلاعی از فواید و آثار پوشیدگی و پیامدهای ناپوشیدگی، اصلی ترین عامل کم حجابی ایشان هست. هرچند از این عده برخی بودند که انگیزه های دیگری نیز در رفتار آنان تأثیر داشته است.
به فرموده امیر مومنان علی علیه السلام آن که می خواهد به اصلاح دیگری بپردازد، پیش از آن باید در اصلاح نفس خود کوشا باشد. پدر و مادری که دوست دارند فرزندشان با حجاب باشد، نخستین وظیفه شان این است که خودشان در نگاه فرزندشان شخصیت محبوب و پذیرفته ای دارا باشند.
دوم: خود درباره حکمت حجاب آگاهی هایشان را توسعه دهند.
سوم: ارتباط خود را با همه خانواده هایی که به حجاب معتقد و پایبند نیستند قطع یا کم کنند.
چهارم: فضای خانه را پذیرای ارزش های دینی قرار دهند.
پنجم: در زدودن ذهنیت های نادرست فرزندانشان نسبت به حجاب بکوشند.
در حال حاضر مبنای سیاست گذاری های فرهنگی کشور نه بر پایه ترویج حجاب که ضدّ آن است. در یک طرح چند ساله باید نخست همه نهادهای فرهنگی کشور- در رأس آموزش و پرورش و صدا و سیما- شخصیت زن را آن طور تعریف و تبیین نکنند که با پذیرش حجاب سازگار نباشد و اینک قضیه بعکس است.
دوم: همه فرهیختگان تلاشگر عرصه حجاب شناسایی و از وجودشان در ارایه راهکار استمداد و حمایت شود. سوم: چیزی شبیه وزارت خانه تأسیس شود تا تنها این وظیفه را بر عهده گیرد: «شناسایی عوامل حجاب گریزی» سپس هر فرد و نهاد و موسسه ای در این زمینه مجرم شناخته شد مجازات شود.
قرآن فرموده است: «لا اکراه فی الدین» یعنی ارزش های دینی را نمی توان با اجبار در اذهان جای داد. پذیرش بدون اختیار کمترین ارزش و فایده ای ندارد. اما این امر بدان معنا نیست که هر فرد پس از قبول قرارداد اجتماعی بتواند در جامعه هر طور خواست رفتار کند و لباسی بپوشد. در هیچ کشور غربی نمی بینید زن و مرد در اداره ها و بانک و محل کارشان برهنه حضور یابند. چرا؟ مجبورند؟ خیر! پذیرش قرارداد اجتماعی این کار را وظیفه شان شمرده است. ما به زنان غیر معتقد به حجاب نمی گوییم مقنعه و پوشیه به سر کنند و چادر بپوشند ولی می توانیم از آنها انتظار داشته باشیم در چند ساعتی که در مجامع عمومی هستند شئون اخلاق اجتماعی را مراعات کنند و اگر کسی خواست هنجار شکنی کند مؤدبانه جلوش گرفته شود.
لطفا نظر خود را درج نمایید