شـاعر شده ام تا ڪہ قلـم بردارم
از قلـب مبارڪ تو غـم بردارم

"آقا" تو براے من دعا ڪن ڪہ فقط
در راه رضـاے تو قـدم بردارم

ندارم از ملامت کسی به جز تو واهمه

نوشتم این سروده را به سوز و اشک و زمزمه

به اصل حرف تا رسم گذشتم از مقدمه

قسم به آن دمی که می‌روی به سمت علقمه

قسم به لحظه‌ای که می‌روی بقیع فاطمه

به "مجتبی" عنایتی به جان*مجتبی* بیا

گدا برای دیدن تو انتظار می‌کشد

نوای العجل ز عمق قلب زار می‌کشد

ترانه...؟ نه که در هوای تو هوار می‌کشد

غم تو عاقبت مرا به پای دار می‌کشد

خوشا کسی که درد را به عشق یار می‌کشد

مراد اسمه دوا، و ذکرُه شفاء بیا

جمعه يعني زانوي غم دربغل

برسرسجاده هاي العجل

جمعه يعني اشک هاي انتظار

جمعه يعني شکوه ازهجران يار

جمعه يعني"آه،الغوث،الامان"

درفراق"مهدي صاحب زمان(عج)"

از کویر خشک بر دریا سلام
هر نفس بر زاده ی زهرا سلام

بازمی گویم به تو از راه دور
یا حجت ابن الحسن آقاسلام... 

السَّلامُ علیکَ یابقیَّةَ اللهِ  یااباصالحَ المهدی(عج)

‏افسوس که روزگار آسان نگرفت

یوسف خبر از کلبه ی احزان نگرفت

در پشت کدام جمعه پنهان شده ای

این جمعه هم انتظار پایان نگرفت

اللهم عجل لولیک الفرج

┄┅═══✼

آقا برگرد
به آن رأس جدا بَر سَرِ  نِی

به همان جسم که
بازیچه شمشیر شده...

❖ یاسَیِّدی مهدے جان ❖ 

انگار بنا نیست که ما هم به کنارت باشیم

تو بانگ براری که انا المهدی و یارت باشیم

این معصیت ماست که تأخیر ظهورت باشد

باعث شده ما هم عوض یار که، عارت باشیم

شبهای جمعه فاطمه ایوان کربلا 

با اَشک مادرانه تو را میزند صدا

ای کشته ی فتاده به ‌هامون حسین من 

بر تو کفن نبوده مگر غیر بوریا؟

❣یـا صاحب الزمان عج 

بارها از همہ جا و همہ ڪس رانده شدم

ایڹ تو بودے ڪه مرا باز پناهم دادے

این همہ قلب تو را با گنہم خوڹ ڪردم

باز تا آمدم از راه، تو راهم دادے

یا بَقیـــــةَ اللّٰه