شكر نعمت موجب ايمن ماندن از انتقام (و خشم خداوند) مي شود.

شُكرُ النَّعَمةِ أمان مِن طُولِ النّقمَة.

براي هر نفسي از نفسهايت شكري و بلكه هزار و بيشتر از هزار شكر بر تو واجب است.

في كُلِّ نَفسٍ مِن أَنفاسِكَ شكرٌ لازمٌ بَل أَلف و اكثَرُ.

همانا گروهي خدا را از سر سپاس گزاري مي پرستيدند، آن عبادت آزادگان است.

إنَّ قَوماً عَبَدُوهُ (اي الله) شُكراً فتلكَ عِبادَةٌ الأحرارِ.

پروردگارت را با مدح و ستايشي طولاني، سپاس گوي.

شُكرُ إلهكَ بطول الثّناء.

كسي قدر نعمتي را نمي داند مگر آن كه شكرگزار باشد و كسي نمي تواند شكر نعمتي را انجام دهد مگر آن كه اهل معرفت باشد.

لا يَعْرِفُ النِّعْمَةَ إلاَّ الشّاكِرُ، وَلا يَشْكُرُ النِّعْمَةَ إلاَّ الْعارِفُ.

از علائم پستي شخص، شكر نكردن از ولي نعمت است.

أللُؤْمُ أنْ لا تَشْكُرَ النِّعْمَةَ.

پستي اين است كه سپاس گزار نعمت نباشي.

أللُّؤمُ انْ لا تشكُرَ النِّعمَةَ.

هر كس بي آنكه خوبي ببيند تشكر كند، بي آنكه بدي ببيند نيز نكوهش كند.

من شَكَرَ علي غَيرِ إحسانٍ ذَمَّ علي غير إساءةٍ.

كسي كه بدرفتاري (و ظلم ديگران) را تحمل كند، از خوبي ها سپاس گزاري نكند.

من إحتَمَلَ الجَفاءَ لم يَشكُرِ النَّعمَةَ.

سپاس گزاريت از كسي كه از تو خشنود است، سبب نيکي و مهرباني او نسبت به تو مي شود.

كرُكَ للسّاخِطِ عَليكَ يُوجِبُ لك مِنهُ صلاحاً و تَعَطُّ‍فْاً.

فرا دست خود را با پيروي صادقانه سپاس گوي.

شُكرُ من فوقَكَ بِصدقِ الوَلاءِ.

همتايت را با حسن برادري سپاس گوي.

شُكرُ نِظيركَ بِحُسنِ الإخاءِ.

فرو دستت را با عطا و بخشش به او سپاس گوي.

شُكرُ مَن دُونَكَ بِسَيْبِ العَطاءِ.

كسي كه از درشتي به خشم نيايد از خوبي سپاس گزاري نكند.

من لم تُغضِبهُ الجَنوَةُ لم يَشكُرِ النِّعمَةَ.

به راستى كه دوستان خدا بيشتر از مردم ديگر به ياد او هستند و شكر و سپاسشان از ديگران پا بر جا تر و صبر و شكيبائيشان بر بلاى او بزرگتر است

انّ أولياء اللَّه لاكثر النّاس له ذكرا و ادومهم له شكرا و اعظمهم على بلائه صبرا.