مشورت چشمه هدایت است و هر کس نظر خود را کافی بداند خود را به مخاطره انداخته است

الاِسْتِشَارَةُ عَیْنُ الهِدایَةِ وَقَدْ خاطَرَ مَنِ اسْتَغنَى بِرَأْیِهِ‏

Consultation is the chief way of guidance; he who is content with his own opinion endangers himself

كسي كه در امور زندگي خود مشورت كند، چنانچه درست و صحيح عمل كرده باشد مورد تعريف و تمجيد قرار مي گيرد و اگر خطا و اشتباه كند عذرش پذيرفته است.

مَنِ اسْتَشارَ لَمْ يَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحاً، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِراً.

سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند ، پشمیان نگردد : 1 - اجتناب از عجله ، 2 - مشورت کردن ، 3 - و توکل بر خدا در هنگام تصمیم گیری .

ثَلاثٌ مَن کُنَّ فِیهِ لَم یَندَم: تَرکُ العَجَلة ، وَ المَشوِرَة ، وَ التوكّل عند العزم على اللّه عزّ و جل

هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.

لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ، و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه؛

هر کس با عاقلان مشورت کند، از نور عقل‌هایشان روشنایی خواهد گرفت.

مَن شاوَرَ ذَوِی العُقُولِ اِستَضَاءَ بِأنوَارِ العُقُولِ.

Everybody consults with the wise in his affairs, he will profit from their wisdom’s brightness.

هيچ كس از مشورت بى نياز نيست.

ما يَستَغنى رَجُلٌ عَن مَشوَرَةٍ؛

بهترين كسى كه با او مشورت كنى كسى است كه صاحب عقل و علم و تجربه ها و دورانديشى باشد.

خَيرُ مَن شاوَرتَ ذَوُوا النُّهى وَالعِلمِ و َاولُو التَّجارِبِ و َالحَزمِ؛

مشورت کردن، اندیشه‌های درست دیگران را برای تو به ارمغان می‌‌آورد.

الْمَشْوَرَةُ تَجْلِبُ لَكَ صَوابَ غَیْرِكَ.

Through taking counsel [with others] you will be granted the sound thoughts of them.

هيچ ملّتى با هم مشورت نكردند مگر آن كه راه درست خود را پيدا كردند.

ما تَشاوَرَ قَومٌ إِلاّ هُدوا إِلى رُشدِهِم؛

هر كس خود را، از رأى و نظر ديگران بى نياز بداند، خودش را به خطر انداخته است.

قَد خاطَرَ بِنَفسِهِ مَنِ استَغنى بِرَأيِهِ؛

مشورت چشم هدایت است و هر کس نظر خود را کافی بداند خود را در خطر انداخته است.

الاِسْتِشَارَةُ عَیْنُ الهِدایَةِ وَقَدْ خاطَرَ مَنِ اسْتَغنَى بِرَأْیِهِ‏.

Consultation is the chief way of guidance; he who is content with his own opinion endangers himself.

هيچ گروهي در كارهاي ـ اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ... ـ با يكديگر مشورت نكرده اند مگر آن كه به رشد فكري و عملي و ... رسيده اند.

ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إلاّ هُدُوا إلي رُشْدِهِمْ.

هرگاه به مشورت نيازمند شدى، نخست به جوانان مراجعه نما، زيرا آنان ذهنى تيزتر و حدسى سريع تر دارند. سپس (نتيجه) آن را به نظر ميان سالان و پيران برسان تا پيگيرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب كنند، چرا كه تجربه آنان بيشتر است.

اِذَا احتَجتَ اِلَى المَشوَرَةِ فى اَمرٍ قَد طَرَاَ عَلَيكَ فَاستَبدِهِ بِبِدايَةِ الشُّبّانِ، فَاِنَّهُم اَحَدُّ اَذهانا وَ اَسرَعُ حَدسا، ثُمَّ رُدَّهُ بَعدَ ذلِكَ اِلى رأي الكُهولِ وَ الشُيوخِ لِيَستَعقِبوهُ وَ يُحسِنُوا، الاختيار لَهُ، فَاِنَّ تَجرِبَتَهُم اَكثَرُ؛

هر كس خود رأى شد هلاك مى شود و هر كس با افراد صاحب نظر مشورت كند در عقل آنان شريك مى شود.

مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا

در كارهاى خود با افراد خدا ترس مشورت كن، تا راه درست را بيابى.

شاوِر فى اُمورِكَ الَّذينَ يَخشَونَ اللّه تَرشُد؛