دنیا دوستی منشأ هرگناه است

حُبُّ الدُّنْیا رَأسُ کُلِّ خَطیِئَةِ

The love of this [material] world is the origin of all vices

برترین هجرت، هجرت از چیزی است که خدا آن را خوش ندارد.

أفْضَلُ الهِْجرَةِ أنْ تَهْجُرَ ما کَرِهَ اللهُ.

The best emigration is keeping away from what God does not like.

برای انسان عیب نیست که حقش تاخیر افتد، عیب آن است که چیزی را بگیرد که حقش نیست.

لا یُعابُ المَرْءُ بِتَأخیرِ حَقِّهِ، اِنّمَا یُعابُ مَنْ اَخَذَ ما لَیسَ لَهُ.

It is not shame of a man if his right is postponed, but it is shame if he gives something to which he has no right.

اهل زمين مورد رحمت هستند، مادامي كه خوف و ترس - از گناه و معصيت داشته باشند -، اداي امانت نمايند و حقّ را دريابند و مورد عمل قرار دهند.

إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما يَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.

گناه و معصيت مانع از اجابت دعا مي شود.

المعصِيَةُ تمنُعُ الاِجابةَ.

گناهان کوچک،زمینه ی گناهان بزرگ است. هر که در گناه کوچک از خدا نترسد در گناه بزرگ هم از خدا نخواهد ترسید

اَلصَّغَائِرُ مَنَ الذُّنُوبِ طُرُقٌ اِلَی الْکَبَائِرِ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللهَ فی الْقَلِیلِ لَمْ یَخَفْهُ فِی الْکَثِیرِ

همانا شخص مؤمن خلاف و كار زشت انجام نمي دهد و عذرخواهي هم نمي كند. ولي فرد منافق هر روز مرتكب خلاف و كارهاي زشت مي گردد و هميشه عذرخواهي مي نمايد.

إنَّ الْمُؤْمِنَ لا يُسيءُ وَ لا يَعْتَذِرُ، وَ الْمُنافِقُ كُلَّ يَوْم يُسيءُ وَ يَعْتَذِرُ.

آدمي گناهي مي كند و بدان سبب از نماز شب محروم مي‎شود؛ همانا تأثير كار بد در صاحب آن سريع تر از تأثير كارد در گوشت است

إِنّ الًّرجُل يذْنِبُ الذًّنبَ فيُحرَمُ صلاة الّليل و إِنَّ العَمَلَ السِّييِّءَ أسْرَعُ في صاحبِهِ من السِّكين في الّحم.

بنده باید جز از گناهانش نترسد و جز به خدا امید نبندد

لایَخَافَ عَبْدٌ اِلّا ذَنْبَهُ وَ لایَرْجُوَ اِلَّا رَبَّهُ

بدترین مردان شما کسی است که تهمت زننده،گستاخ، ناسزاگو، تنها‌خور و منع کنندۀ بخشش است.

إنَّ مِن شِرارِ رِجالِکُم البَهّاتَ الجَرِيءَ الفَحّآشَ الآکِلَ وَحدَهُ والمانِعَ رِفدَهُ.

The worst man of you is he who is traducer, immodest, reviler, alone eater, and preventer of bestowing.

بعضي از گناهاني كه آمرزيده نمي شود: خلافي است كه شخصي انجام دهد و بگويد: اي كاش فقط به همين خلاف عِقاب مي شدم، يعني; گناه در نظرش ناچيز و ضعيف باشد.

مِنَ الذُّنُوبِ الَّتي لا يُغْفَرُ قَوْلُ الرَّجُلِ: لَيْتَني لا أُؤاخِذُ إلاّ بِهذا.

هر كه كار زشتي را تحسين و تأييد كند، در عقاب آن شريك مي باشد.

مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبيحاً كانَ شَريكاً فيهِ.

هر که کار زشتی را نیک شمارد، در آن کار شریک باشد.

مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبِیحاً، کانَ شَرِیکاً فِیهِ.

Anyone who thinks good of a bad act, is counted partner in crime.

ترک گناه ، بهتر از درک ثواب است .

اجتناب السیئات اولی من اکتساب الحسنات

A voiding vices is better than acquiring vitrues .

قلبت، حقيقت را براي تو مي گويد. دستت را بر روي سينه ات بگذار، زيرا قلبت از حلال، آرامش و از حرام تشويش پيدا مي كند. آنچه تو را به ترديد مي اندازد رها كن و به سراغ چيزي برو كه تو را به ترديد نمي اندازد. مؤمن از ترس گناه بزرگ، گناه كوچك را هم رها مي كند.

تُفْتيكَ نَـفْسُكَ، ضَعْ يَدَكَ عَلي صَدْرِكَ، فَإنَّهُ يَسْكُنُ لِلْحَلالِ وَ يَضْطَرِبُ مِنَ الْحَرامِ دَعْ ما يُريبُكَ اِلَي ما لا يُريبُكَ، وَ اِنْ اَفْتاكَ الْمُفْتُونُ، اِنَّ الْمُؤمِنَ يَذَرُ الصَّغيرَ مَخافَةَ اَنْ يَقَعَ فِي الْكَبير.