از بخشیدن اندک شرم مکن، زیرا ناامیدکردن کمتر از آن است.

لَا تَستَحِ مِن إِعطاءِ القلیلِ فَإنَّ الحِرمَانَ أَقَلُّ مِنهَ

"Be not being ashamed of granting a scanty thing because , verily , giving nothing is less than that."

هر گاه بر دشمنت تسلط يافتي، گذشت از او را شكرانه چيره آمدنت بر وي قرار ده.

إذا قَدَرتَ علي عُدوِّكَ فَاجعَل العَفوَ عنهُ شكراً لِلقُدَرةِ عليهِ.

چنانچه شخصي تو را بدگويي كند، و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهي و پوزش او را پذيرا باش.

إنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ يَمينِكَ، ثُمَّ تَحَوَّلَ إلي يَسارِكَ فَاعْتَذَرَ إلَيْكَ فَاقْبَلْ مِنْهُ.

بخشنده‌ترين مردم كسی است كه به آن‌كه چشم اميد به او نبسته، بخشش ‌كند.

انَّ أجْوَدَ النَّاسِ مَنْ أعْطَی مَنْ لا يَرْجُو.

The most bountiful person is one giving out generously to someone not expecting him to do so.

با‌گذشت‌ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می‌بخشاید.

إنَّ أعْفَی النّاسِ مَن عَفا عِنْدَ قُدْرَتِهِِ.

Surely the most generous person is who forgives at his power time.

از بخشیدن اندک شرم مکن، زیرا ناامیدکردن کمتر از آن است.

لَا تَستَحِ مِن إِعطاءِ القلیلِ فَإنَّ الحِرمَانَ أَقَلُّ مِنهَ

Be not being ashamed of granting a scanty thing because , verily , giving nothing is less than that.

پیش از آنکه سائل ، چیزی از تو بخواهد ، ببخش پرداز زیرا اگر مجال دهی که لب به سوال گشاید ، بیش از آنچه به او می بخشی ، آبرویش را می ریزی !

ابدا السائل بالنوال قبل السوال فانک ان احوجته الی سوالک اخذت من حر وجهه اکثر مما اعطیته

MAKE YOUR DONATION BEFORE THE NEEDY MAN ASKS FOR IT IF YOU LET HIM UTTER HIS NEEDS YOU TAKE MORE FROM HIS SELF RESPECT THAN WHAT YOU GIVE TO HIM

جوانمرد كسي است كه در نگهداري دين و عمل به آن تلاش نمايد، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعايت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.

شُحُّ الرَّجُلِ عَلي دينِهِ، وَإصْلاحُهُ مالَهُ، وَقِيامُهُ بِالْحُقُوقِ.

براستی که بخشیدن این مال، اندوختن و نگاه داشتن آن موجب فتنه است.

إنَّ إعطاءَ هذا المالِ قِنيَةٌ، وإنَّ إمساکَهُ فِتنَةٌ.

Surely to bestow this property is saving it while to hold it causes devilry.

بخشش ، بذر دوستى مى‏افشاند .

اَلسَّخاءُ یَزرَعُ المَحَبَّةَ ؛

.. و بر شما باد به ارتباط و بذل و بخشش و دوری گزیدن از جدائی و پشت کردن به یکدیگر

.. و عليكم بالتواصل و التباذل و اياكم و التدابر و التقاطع

بخشش كانون مكانت و منزلت (يا امكان و توانايى) است.

البذل مادّة الامكان.

بذل و بخشش، ستايش مردم را به دنبال‏ دارد.

البذل يكسب الحمد.

بذل كن مال خود را به كسى كه آبروى خود را به تو بذل كرده (و از تو چيزى طلب كرده) كه به راستى چيزى با بذل آبرو برابرى نمیكند.

ابذل مالك لمن بذل لك وجهه فانّ بذل الوجه لا يوازيه شي‏ء.

مال خود را در حقوق (واجبه يا مطلق حقوق) بذل كن، و با مال خود با دوست خود مواسات و برابرى داشته باش، كه به راستى سخاوت و بخشش به شخص آزاده سزاوارتر است.

ابذل مالك فى الحقوق و واس به الصّديق، فانّ السّخاء بالحرّ اخلق.