هر كس در حضورش از برادر مسلمانش غيبت شود و او بتواند برادر مسلمانش را ياري و از او دفاع كند، اما اين كار نكند، خداوند در دنيا و آخرت خوار و ذليلش گرداند.

مَنِ اغتيبَ عندَه أخوهُ المُسلمُ فَاستَطاعَ نَصْرَه فلم يَنْصُرهُ خَذَلهُ اللهُ في الدنيا و الآخرةِ.

مورد لعن و نفرين است، كسي كه از برادرش غيبت كند.

ملعونٌ مَنِ اغتابَ أخاه.

غيبت كردن بر هر مسلماني حرام است، همانا غيبت، خوبي ها و كارهاي نيك را مي خورد و از بين مي برد همان گونه كه آتش هيزم را مي خورد.

الغيبةُ حرامٌ علي كلِّ مُسلمٍ و انّها لَتَأكلُ الحَسناتِ كما تأكل النارُ الحطبَ.

كسي كه درباره شخص مؤمني چيزي بگويد كه با چشمانش ديده و با گوش هايش شنيده است، از شمار كساني است كه خداي عز و جل در سوره نور آیه 19 فرموده است: كساني كه دوست دارند كارهاي زشت در ميان مؤمنان شيوع يابد، براي آنان در دنيا و آخرت عذابي دردناك خواهد بود.

مَن قال في مؤمنٍ ما رأتْهُ عَيناهُ و سَمِعَتهُ اُذُناهُ فهو مِنَ الذينَ قال اللهُ عزَّ و جلَّ: إنّ الذين يُحبّون أنْ تشيِعَ الفاحِشَةُ ... (نور، 19).

عاقل، كسي است كه زبان خود را از غيبت كردن نگه دارد.

العاقلُ مَن صانَ لسانَه عن الغيبة.

هركس عليه شخص مؤمني، مطلبي نقل كند كه بخواهد با آن او را بدنام سازد و شخصيتش را از بين ببرد تا بدين سبب از چشم مردم بيافتد، خداي عز و جل او را از ولايت و سرپرستي خود خارج مي كند و در ولايت شيطان در مي آورد.

مَن رَوي علي مؤمنٍ روايةً يُريدُ بها شينَه و هدمَ مروَّته ليَسقطَ مِن أعيُن النّاس أخرجه اللهُ عزَّ و جلَّّ مِن وَلايتِه إلي ولايةِ الشيطانِ.

در شب معراج، مرداني را ديدم كه لبهايشان را با قيچي هايي از آتش مي چيدند. پرسيدند: آن ها چه كساني بودند؟ فرمود: كساني كه غيبت مردم مي كنند.

رأيتُ ليلةَ الإسراءِ رجالاً تُقرَضُ شِفاهُهُم، بمقاريضَ مِن نارٍ. قيل: مَن هُم؟ قال: الذينَ يَغتابونَ الناسَ.

همانا خداوند غيبت كردن را حرام كرد، همچنان كه (گرفتن) مال و (ريختن) خون (ديگران) را حرام كرد.

إنّ اللّهَ حرّم الغيبةَ كما حرَّم المالَ و الدمَ.

غيبت كردن، نشانه انسان منافق و دو رو است.

الغيبةُ آيةُ المنافق.

از غيبت بپرهيز، زيرا اين كار تو را نزد خدا و مردم، منفور ساخته و پاداش اعمالت را بر باد مي دهد.

إياك و الغيبةَ فإنّها تُمقِّتك اِلي اللهِ و الناسِ و تُحبِط أجرَك.

خود را به غيبت عادت مده، زيرا اعتياد به غيبت، جرم و گناه بزرگي است.

لا تُعوِّدْ نفسَك الغيبةَ فأنَّ معتادَها عظيمُ الجُرم.

در شب معراج گروهي را در آتش مشاهده نمود كه مشغول خوردن مردار بودند، از جبرئيل پرسيد: اين ها چه كساني هستند؟ عرض كرد: اين ها كساني هستند كه (با غيبت كردن) گوشت مردم را مي خورند.

انّه نظرٌ في النارِ ليلةَ الإسراءِ فاذا قومٌ يأكلون الجِيَف، فقال: يا جبرئيل مَن هؤلاء؟ قال: هؤلاء الذين يأكلونَ لحمَ الناسِ.

سخن چيني و غيبت و دروغ گويي، موجب عذاب قبر مي گردد.

عذابُ القبرِ مِنَ النَّميمةِ و الغيبةِ و الكذبِ.

كساني كه خود عيب و نقص دارند، علاقه مند به شايع كردن عيب هاي مردم هستند تا جاي عذر و بهانه اي براي عيب هاي خودشان، باز شود.

ذوُو العيوبِ يُحبُّون إشاعةَ معايبِ الناسِ ليتَّسعَ لهُم العُذرُ في معايِبِهم.

غيبت كردن، تلاش شخص ناتوان است.

الغيبةُ جهدُ العاجز.