همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطره‏اى است در درياى عميق.

وَماأعمالُ البِرِّ كُلُّها وَالجِهادُ فى سَبيلِ اللّه‏ِ عِندَ المرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنكَرِ إِلاّ كَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ؛

همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطره‏اى است در درياى عميق.

وَماأعمالُ البِرِّ كُلُّها وَالجِهادُ فى سَبيلِ اللّه‏ِ عِندَ المرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنكَرِ إِلاّ كَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ؛

براي كساني كه به عظمت خداوند آگاه هستند سزاوار نيست كه اظهار بزرگي كنند، پس همانا بزرگي و رفعت مقام افرادي كه به عظمت خداوند آگاهي دارند در اين است كه براي او تواضع و فروتني نمايند.

و انّه لا ينبغي لمِنْ عَرَفَ عظمَةَ اللهِ أن يتعظَّمَ فانّ رفعَةَ الذّين يعلمون عَظَمَتُه أن يتواضَعُوا لَه.

خواب باعلم بهتر از نماز با جهل است

نوم علي علم خير من صلاة علي جهل

بخشش‌هاي بي جا (از مال) زياده روي و اسراف است و آن مال بخشنده اش را در دنيا رفعت مي دهد و در آخرت به زير مي‌كشد.

إنَّ إعطاءَ الْمال في غير حقّه تبذيرٌ و إسرافٌ و هو يَرفعُ صاحبَه في الدّنيا و يَضَعَهُ في الآخرة.

خودتان را بر خوش اخلاقى تمرين و رياضت دهيد، زيرا كه بنده مسلمان با خوش اخلاقى خود به درجه روزه گير شب زنده دار مى رسد.

رَوِّضوا أَنفُسَكُم عَلَى الخلاقِ الحَسَنَةِ فَإِنَّ العَبدَ المُؤمِنَ يَبلُغُ بِحُسنِ خُلقِهِ دَرَجَةَ الصّائِمِ القائِمِ؛

سريعترين دعائي كه به اجابت مي رسد، دعاي شخص غائب براي غائب است.

أسرَعُ الدّعاءِ إِجابةً دعاءُ غائبٍ لغائبٍ.

هر كس بد اخلاق باشد، خودش را عذاب مى دهد و هر كس غم و غصه اش زياد شود، تنش رنجور مى گردد.

مَن ساءَ خُلقُهُ عَذَّبَ نَفسَهُ وَ مَن كَبُرَ هَمُّهُ سَقُمَ بَدَنُهُ؛

كارها چنان در سيطره تقدير است كه در برابر تقدير، هيچگونه تدبيري كارساز نخواهد بود.

تَذِلُّ الاُمُورِ للمقاديرِ، حتّي يكونُ الْحَتْفُ في التّدبير.

در شگفتم از كسى كه آمرزش‌خواهى را دارد و با اين حال نوميد می‌شود.

عَجِبتُ لِمَنْ یَقنَطُ ومَعهُ الاستِغفارُ!

I am surprised at the one who despairs whilst he has [the ability to seek] forgiveness!

(در ضمن نامه خود به مالك اشتر) در مشورت خود انسان بخيل را دخالت مده كه تو را از نيكي و بخشش باز داشته، از فقر و تنگدستي مي‌ترساند.

لا تُدخِلَنَّ في مَشورتك بخيلاً يَعْدِلُ بك عن الفضلِ و يَعدِكُ الفقر.

علم، ميراثي گرانبها است و آداب، لباس فاخر و زينتي است و فكر آئينه اي است صاف.

اَلْعِلْمُ وِراثَةٌ كَريمةٌ وَ الآدابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ وَ الْفِكرُ مِراةٌ صافِيَة.

ادب بياموزيد، زيرا كه [در اين صورت] اگر پادشاه باشيد، برجسته مى‏شويد، اگر ميانه باشيد، سرآمد مى‏شويد و اگر تنگ‏دست باشيد، با ادبتان گذران زندگى مى‏كنيد.

عَلَيْكُمْ بِالاَدَبِ ، فَاِنْ كُنْتُمْ مُلوكا بَرَزْتُمْ وَ اِنْ كُنْتُمْ وَسَطا فُقْتُمْ ، وَ اِنْ اَعْوَزَتْكُمُ الْمَعيشَةُ عِشْتُمْ بِاَدَبِكُم؛

سه گروه بر خداوند متعال حق دارند تا آنها را ياري كند: مجاهد در راه خدا و کسي که سعي مي کند تا قرض خويش را ادا کند و آنکه مي خواهد ازدواج کند تا دامن خويش را پاک نگهدارد.

ثلاثةٌ حقٌ علي الله تعالي عونُهم، المجاهدُ في سبيلِ اللهِ و المکاتِبُ الذي يُريدُ الاَداءَ، و الناکحْ الذّي يُريُد العفافَ.

مشورت چشم هدایت است و هر کس نظر خود را کافی بداند خود را در خطر انداخته است.

الاِسْتِشَارَةُ عَیْنُ الهِدایَةِ وَقَدْ خاطَرَ مَنِ اسْتَغنَى بِرَأْیِهِ‏.

Consultation is the chief way of guidance; he who is content with his own opinion endangers himself.