همــیشه میکنم با این سخن عشق 

حسن مولا حسن آقا حسن عشق

تو زینب رضایی

تو دختر صالحی

اَجر زیارت تو

شده بهشت جاوید

در شب رحلت تو

می آیند زائران تو

از همه جای ایران

فقط به خاطر تو

ای صاحب هستی جهان مهدی جان

وی مالک ظاهر به نهان مهدی جان

ما را نبود گـــره گشـــائی جـز تــو

بنما نظری به شیعیان مهدی جان

به دلم برات شده امسال

اربعین در کربلایم

میهمان شهدای کربلایم

می روم با شور و شوق و اشتیاق

خدمت شاه شهیدان ، حسین

در جهان مرد عمل باش علی را بشناس. که ترازوی عمل کفه میزان علیست. 

دادگاهی که به فردای قیامت بر پاست.   حکم ، حکم علی و ،. محکمه ، دیوان علیست. 

این حسینی که. رئیس الشهدا اش خوانند.     با خبر باش ، که شاگرد دبستان علیست. 

سرگشته طوفان غم دریا به دیدار آمدم

رقیه ات جا مانده و تنها  به دیدار آمدم

از شام تا کرب و بلا روحی ز جان من نبود

شرمنده ام از روی تو اما به دیدار آمدم

راهی نشده چنان زعشقت مستم

انگار که در صحن و سرایت هستم

تاول زده ها حرف مرا میفهمند

پاهام شکست و عهد را نشکستم

چهره اش طلعت روی زهراست.  

عشق بازیش از آن حال وهاوایش پیداست.

اگرعباس علمدار شب کرببلاست.  

از ازل تا به ابد پرچم زینب بالاست

ای تو که جان جهان،جانان جانمی

جان میکنم فدایت ، آخر تو عالمی

چشم تر خشک شد جانم به سر رسید

بیا آقا که تو خوب کننده ی حالمی

آخر ای مردم،ماهم عتباتی داریم

کربلایی دارین آب فراتی داریم

همه هستی ما عین زیارتنامه است 

گر ازاین گونه سلام و صلواتی داریم

ندای غم می رسدبرگوش ای مسلمانان اربعین آمد    

نوای غم میدهد چاووش ازسفرزین العابدین آمد

ای حسین جان که جان فدای تو        قربان آن جنگیدن مثل جفای تو

هیچکس مثل تو نبوده و نیست        در جهان هیچ و پوچ خدای تو

شهادتت مبارکت ای امامم         گر بودی میریختم تمام جهان را به پای تو

ای ابوالفضل ای ریس زبده ی اهل وفا 

عبد صالح منصبین الله سنه اتمیش عطا

نهری الدن ایشمدن سو نفسیوه عالم فدا

سو کنارینده سوسوز سقا سلام اولسون سنه

ای حسین جان سر سودای تو دارم چه کنم

رحمتی بهر خدا خسته وزارم چه کنم .                 

وقتی که هوای چشم بارش باشد

در کنج دلت امید و خواهش باشد

باید که دخیل مشهد جان گردی

در صحن مطهرش نوازش باشد