ما زائر اربعین و عاشوراییم

از نسل غدیر و حضرت زهراییم

با پای پیاده عازم کرب و بلا

سرباز سپاه زینب کبراییم

زیبا ترین شعر خدا اذان است      بر گوش ها ی ما چون نغمه ای زیا است                                                   

زیبا ترین شعر خدا اذان است   برگوش های ما چون مهتاب است

ی نقش عقیق یمنم /عمری برات سینه زنم

گرچه منسبم حسینیه /من کلب امام حسنم

پور خیبر شکنه و/ی سپاه ی تنه و

تو جمل ثابت کرد /شیر حیدر حسن و

همه رو تارو مار کرد /لشگر فرار کرد

ضربه های حسن جان /کتر ذولفقار کرد

                  ....

نوکری ننگ است اما نیز دارد افتخار

هر که نوکر بر حسین گردید اقایی کند

تا که رفتی سوی میدان همه گفتند که این پیمبر است 

شمشیر کشیدی همه گفتند نه این حیدر است 

تا رجز خواندی و فریاد زدی همه گفتند وای این اکبر است 

بی حسین ابن علی احساس پیری میکنم

نی که پیری بلکه احساس حقیری میکنم

گفت سائل ازچه رومحکم به سینه میزنی

گفتم ازآیینه دل گرد گیری میکنم

یا علیـــــــــ..

سر حلقهٔ دیوانگیِ ما نجف است

عالم همه مدیون شه لو کشف است

باید که طلا گرفت آن لب که بگفت

هر کس که دمی ز حیدر نزند« بی شرف» است

یا حیــــدرکــــرار مددی 

بردشمن مرتضى على لعنت

اَلْحَمْدٌللهِ الَذی جَعَلَنا مِنَ الْمٌتَمَسِکینَ

بِوِلایَةِ اَمیرَالْمؤمِنینْ علیِ بْنِ اَبی طالِب عَلَیهِ السَلام

❤❤❤❤❤

من مسیحی می شوم عیسی اگر ثابت کند 

مرده ای را زنده کرده او بدون یا علی "علیه السلام"

هیچ دستی بالاتر از دست علی نیست

تو که زیر دست بگو یا علی

دستت به روی خاک و همه دست میزنند 

در این میان منم که دو دستی به سر زنم 

یه جملست که بین المللیست

ولایت فقط مال علیست 

چشمم چو به گنبد طلایت افتد 

اشکم به تمنای وصالت افتد 

اسمي گره گشاتر از اسم جواد نيست 

پايان هرچه خواستيم از او "نداد" نيست

لين تمام صحن و سراها طلوع صبح

جايي به با صفايي باب المراد نيست

زمستون دلت پر سوز ودرده

و پاییز نگاهت سرد سرده

زتابستون چشمای تو پیداست

بهار زندگی با تو چه کرده