دربرج وفا ماه دل آراست ابولفضل    

بر در صفا گوهریکتا است ابولفضل

در روز ولادتش علی بر وی نظر انداخت

زد بوسه بگفتا چه زیباست ابولفضل

جانم به فدای توای ماه بنی هاشم

قربان وفای توای ماه بنی هاشم

ای عبدمطیع حق،حق داده تورارونق

رحمت به صفای توای ماه بنی هاشم

چه پـــرسی از نمــاز عاشقانه

ركوعش چون سجودش محرمانه

تب و تــاب یكی الله اكبر

نگنجـــد در نمـاز پنجگـــانه

عباس من ،مردوفا مردجهاد است

عباس من ،باب الکرم باب المراد است

عباس من دریا و عالم تشنه ی اوست

عباس من فرمانروای عالمین است

یک مشک یک غیرت که از آن رو به رو آمد

طفلی صدا زد بچه ها گویا عمو آمد

باید به استقبال آب ابرویش رفت

وقتی عمو از جنگ آب و آبرو آمد

خدا دریای احساس افریده

گلی خوشبوتر از یاس آفریده

برای شاه وسالار شهیدان

یلی با نام عباس آفریده

جمال حق ز سر تا پاست عباس

به یکتایی قسم یکتاست عباس

اگر چه زاد ام البنین است

ولیکن مادرش زهراست عباس

به میدان واله و سرمست میرفت...ودست افشان ز هرچه هست میرفت..ومشک خالیش از عشق سرشار...که دریائی تر از هر وقت میرفت

فردوسی یازبدور ولی افسانه دی رستم

رستم لَری حیرته گویوب‌ فاتح القم‌

عباس اَبَر مرده‌ شجاعتی‌ مسلم

چوخ گورملی‌ داش‌ وار‌ ولی عباس‌ اولا بیلمز‌

مین‌ رستم‌ دستان‌ گله‌ عباس‌ اولا بیلمز‌

قل اعوذ برب للناس

می حرام به ز حق الناس

دست گیر دو عالمت گویند

ایهاساقی حضرت عباس